• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4239 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۳ آذر

سينما يا سياه نما

نيوشا طبيبي

كدام شهر و كشور است كه مردمانش گير و گرفتاري‌هاي متنوع و متعدد نداشته باشند؟ امريكا به تنهايي چندين ميليون گرسنه خيابان خواب
دارد. اما سينماي هاليوود كمتر اين جمعيت چند ميليوني را دستمايه داستان‌هاي خود قرار مي‌دهد. اگر هم گاهي به آنها پرداخته از نمونه‌هاي موفق آنها داستاني را روايت كرده است. مثلا مردي شكست‌خورده در گوشه خيابان ناگهان با يك تصميم و تمركز روي يك هدف موفق مي‌شود، زندگي خود را تغيير دهد و از يك بازنده به يك مرد موفق تبديل شود. حتي اين داستان را هم طوري روايت مي‌كنند كه بيننده شكست آن مرد را ناشي از قصور شخصي او و پيروزي‌اش را ناشي از فرصتي بداند كه «امريكا» در اختيارش قرار داده. اما روايت سينماگران ما از اوضاع كشور: بيشتر فيلم‌هاي توليدي ما بين دو طيف اصلي سوژه‌ها تقسيم مي‌شوند. يا در شمار فيلم‌هاي كمدي بي‌ارزش و مبتذل كه فقط ساعتي تماشاگر را سرگرم مي‌كنند، هستند، يا در شمار فيلم‌هايي كه قهرمانانش زير ضربات مداوم، بي‌وقفه و بي‌رحمانه اجتماع خرد و نابود مي‌شوند.(در اين ميان البته آثار ارزشمند و درخور اعتنايي توليد مي‌شوند كه ربطي به هيچ كدام آن دو نوع ديگر ندارند.) سينماي نوع اول تكليفش مشخص است. هر چيزي در اين سينما مجاز است. مهم نيست كه قبح بي‌ادبي شكسته شود، مهم اين است كه فيلم بتواند- با هدايت حلقه اصلي پخش و اكران- به فروش چندين ميلياردي دست پيدا كند. غالبا اعضاي همان حلقه دست‌اندركار توليد اين فيلم‌ها هستند. هم سرمايه‌گذار هم تصميم‌گيرنده براي سهميه اكران و هم پخش كننده و سينمادار يك نفر يا شركاي آن يك نفر هستند. سينماي نوع دوم، سينماي به اصطلاح روشنفكري است. ادامه راه انديشه‌ورزي غرب‌گرايانه 70، 80 سال اخير كه ايران را «آن خراب شده» مي‌داند. از نظر دست‌اندركاران اين سينما مردم اينجا، انسان‌هايي نامهربان، خشن و بي‌ادب هستند كه رحمي به احدي نمي‌كنند. انگيزه‌هاشان معمولا مجموعه‌اي از مطامع جنسي و مادي است. ده‌ها فيلم از اين نوع سينما را مي‌توان نام برد كه در طول سال ساخته و در سينماها و شبكه‌هاي خانگي نمايش داده مي‌شوند. در يكي از اين فيلم‌ها قهرمان مظلوم فيلم كه فقط زندگي عادي خودش را مي‌خواهد از هر سو مورد هجوم همسايه و خانواده و سر و همسر و غريبه و آشنا قرار مي‌گيرد، كليه مي‌فروشد، پيك موتوري مي‌شود و دست ‌آخر سر بر شانه مامور اعدام مي‌شود. در فيلمي ديگر كارگردان كه زني هنرمند و فيلمساز ماهر و مجربي است، خام‌دستانه زندگي مثلا مشقت‌بار زن بارداري را به تصوير مي‌كشد. مردم با اين زن حامله چندان مهربان نيستند. اگر فرصتي دست دهد، آزاري هم به او مي‌رسانند. مثلا در بازار تهران سهوا بساط سبدفروشي را بر هم مي‌زند، سبدفروش با بي‌ادبانه‌ترين شيوه ممكن او را از خود مي‌راند و عذر او را نمي‌پذيرد. البته از اين بدتر هم در فيلم‌ها نشان داده مي‌شوند. همه ما از اين صحنه‌هاي دروغين كه به قصد سياه نماياندن چهره ميهن و صيد جايزه در جشنواره‌هاي خارجي ساخته شده‌اند، ديده‌ايم و بارها از خود پرسيده‌ايم كه آيا مردم ما واقعا همين قدر نامهربان و خشن و كشور ما تا اين اندازه غيرقابل سكني و ناامن و فضايش ضد انساني است؟ آيا واقعيت چيز ديگري نيست؟ اين كشور به مهرباني مردم برپاست. قرن‌هاست كه ما دست يكديگر را گرفته‌ايم و به وقت مصيبت و ناراحتي براي هم از جان مايه گذاشته‌ايم. سنت وقف اين سرزمين را آباد ساخته، اعانه‌هاي مردم دست فرودستان را گرفته و آرزوها را برآورده كرده و امكان ادامه تحصيل را براي بسياري از كودكان هموطن پديد آورده. كدام فيلمساز فيلمي از اين مهرباني‌هاي واقعي ساخته؟ كدام فيلمساز بي‌سفارش و طمع به كمك‌هاي دولتي تصويري پرافتخار از پرچم و نمايشي در خور از سرزمين مادري نشان داده؟ ياد هنرمند عزيز ايران علي حاتمي بزرگ باد كه به ايران و مردم و هنر ايراني و زبان فارسي عشق مي‌ورزيد و بي‌هيچ حاشيه و اغراق و چشمداشت، كشورش را با احترامي درخور به تصوير درمي‌آورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون