• 1404 سه‌شنبه 27 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4245 -
  • 1397 يکشنبه 11 آذر

آيا دانشگاه بايد سياسي باشد؟

سايه بي‌رمق سياست بر سر فعاليت دانشجويي

فائزه عباسي

 

 

يا زمان انتخابات است يا 16 آذر و روز دانشجو؛ در اين دو برهه زماني است كه مسوولان و دولتمردان يادشان مي‌افتد با يك قشر تاثيرگذار مواجه هستند كه در طول تاريخ معاصر نقش پررنگي داشته‌اند و بسياري از تحولات از دل همين دانشگاه‌ها بيرون آمده است. هرچند فضاي فعاليت‌هاي دانشجويي در طول 4 دهه اخير با نوسانات مختلفي روبه‌رو بوده است اما مي‌توان گفت در طول حداقل 10 سال اخير كنسل شدن برنامه‌هاي سخنراني و منحل شدن تشكل‌هاي دانشجويي يكي از بيشترين برخوردهايي بوده كه نصيب فعاليت‌هاي دانشجويي شده است. چرا راه دور برويم؛ همين يك ماه پيش بود كه برنامه «من بهشتي هستم» در دانشگاه اصفهان از سوي گروه‌هاي غيرهمسوي برگزار‌كننده همايش بر هم خورد آن هم به بهانه سخنراني فرزند شهيد بهشتي. از آنجايي كه اين ماجرا اولين‌بار نبود كه رخ ‌مي‌داد آخرين‌بار هم نشد و روز گذشته در آستانه روز دانشجو برنامه مناظره صادق زيباكلام و احمد‌ زيدآبادي در دانشگاه پلي‌تكنيك منحل شد؛ اما با چه هدفي؟

 

دانشگاه سياسي يا غيرسياسي؟

«خدا لعنت كند كساني را كه تلاش مي‌كنند دانشجويان سياسي نباشند.» اين از سخنان مقام معظم رهبري است كه در 12 آذر 72 در جمع دانشجويان به زبان مي‌آورند. ايشان در آن سخنراني مي‌فرمايند: «بنده دلم مي‌خواهد اين جوانان ما شما دانشجويان؛ چه دختر، چه پسر و حتي دانش‌آموزان مدارس روي اين ريزترين پديده‌هاي سياسي دنيا فكر كنيد و تحليل بدهيد. گيرم كه تحليلي هم بدهيد كه خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت كند آن دست‌هايي را كه تلاش كرده‌اند و مي‌كنند كه قشر جوان و دانشگاه ما را غير سياسي كنند. كشوري كه جوانانش سياسي نباشند، اصلا توي باغ مسائل سياسي نيستند، مسائل سياسي دنيا را نمي‌فهمند، جريان‌هاي سياسي دنيا را نمي‌فهمند و تحليل درست ندارند.» پس از گذشت 25 سال از آن سخنراني در حالي كه بايد انتظار داشته‌ باشيم فعاليت‌هاي سياسي دانشجويان به اوج پختگي و پويايي رسيده باشد با اين جمله رييس دانشگاه علامه طباطبايي مواجه مي‌شويم «رغبتي براي انجام فعاليت‌هاي سياسي از سوي دانشجويان وجود ندارد» و سوال اينجاست كدام دست فعاليت دانشجويان و تشكل‌ها دانشجويي را به افول كشاند؟

 

دانشگاه و سياست‌ورزي

يكي از لزوم سياست‌ورزي در دانشگاه مي‌گويد و ديگري با همين حربه به دانشگاه مي‌تازد اما سوال اينجاست آيا اساسا دانشگاه بايد سياسي باشد يا خير؟ سوالي كه غلامرضا ظريفيان از فعالان سياسي و اساتيد دانشگاه در اين رابطه به «اعتماد» مي‌گويد: «در دانشگاه‌هاي ايران همواره سياست و دانشگاه همزاد با هم بودند. از زماني كه دارالفنون به عنوان اولين دانشگاه در معناي كلي در اين كشور تاسيس شد آموزش علم سياست نيز در آن راه پيدا كرد و دانش‌آموختگان اين رشته تبديل به مهم‌ترين كنشگران سياسي شدند به ‌طوري كه تاثير آن را در جريان انقلاب مشروطه ديديم. پس از آن در سال 1313 دانشگاه تهران تاسيس مي‌شود اين كنشگري سياسي از دارالفنون به دانشگاه تهران منتقل مي‌شود. نقش دانشگاه و دانشجو در جريان اتفاقات سال 32 به يك نقطه عطف تبديل مي‌شود به طوري كه حمايت دانشجويان از مصدق و نهضت ملي شدن نفت پيروزي آن را رقم مي‌زند. پس از كودتاي 28 مرداد اولين جايي كه هزينه داد، دانشگاه بود چرا كه در آن سال به انتقام حمايت از مصدق به دانشگاه تهران حمله شد. در سال‌هاي منتهي به پيروزي انقلاب نيز دانشگاه نقش تعيين‌كننده‌اي ايفا مي‌كند و در طول 40 سال گذشته نيز اين دانشگاه است كه در عرصه‌هاي سياسي و اجتماعي نقش‌آفريني مي‌كند. بنابراين سياست‌ورزي آماتوري دانشگاه و نه آكادميك همواره نقش پررنگي داشته است.»

 

سياست كم‌فروغ

غلامرضا ظريفيان نيز كه معتقد است نقش سياست در فعاليت‌هاي دانشجويي كم‌فروغ شده به «اعتماد» مي‌گويد: « دانشگاه محل سياست‌ورزي آكادميك و محل سياست‌ورزي آماتوري است.» او مي‌گويد: «احزاب سياسي به هر دليلي نتوانستند نقش خود را به خوبي ايفا كنند و اين‌بار سياست‌ورزي به دوش دانشگاه افتاد مضاف برآنكه كنشگري اجتماعي نيز همواره با دانشگاه بوده است. اما به هر صورت ما در دوره‌هايي شاهد افول نقش سياست‌ورزي آماتوري دانشگاه بوديم و امروز به دلايلي شاهد كاهش فعاليت سياسي هستيم كه اين خود نياز به آسيب‌شناسي دارد؛ چرا دانشگاه كه همواره نبض دفاع از عدالت و آزادي بوده است و در كنار نقش آكادميك آن را به خوبي انجام داده است امروز چراغش كم سو مي‌شود؟»

او ادامه مي‌دهد: «اينكه دانشجو نسبت علاوه بر وظيفه پژوهشي به تعهد اجتماعي خود حساس باشد اين فرصت طلايي است براي كشور و نبايد جريانات سياسي خوشحال باشند كه اين بخش دچار افول شود يا به محاق برود.»

 

از 16 آذر تا 16 آذر

ظريفيان درپاسخ به اين سوال كه آيا او نيز مانند رييس دانشگاه علامه طباطبايي اعتقاد دارد دانشجويان رغبتي به فعاليت سياسي ندارند، گفت: «اين نيازي به اعتقاد ندارد تنها كافي است فعاليت دانشجويان را از 16 آذر سال گذشته تا 16 آذر امسال در نظر بگيريد و آن را مقايسه كنيد با 10 سال گذشته، زماني كه دوران اصلاحات روي كار بود يا حتي آن را با دوره اول آقاي روحاني مقايسه كنيد؛ آمارها نشان مي‌دهد ما با كاهش فعاليت‌هاي دانشجويي مواجه هستيم. و اين مساله قابل لمس است.»

 

فاصله‌اي كه عمدا ايجاد شد؟

وقتي به ما مي‌گويند دانشجويان ديگر تمايلي به فعاليت‌هاي سياسي ندارند اولين سوالي كه به ذهن مي‌رسد چرايي آن است. وقتي اين چرايي را از غلامرضا ظريفيان جويا شديم گفت: «اين مساله همان طور كه گفتم نياز به يك آسيب‌شناسي جدي دارد و دلايل متفاوتي مي‌تواند داشته باشد.»

او در پاسخ به اين سوال كه آيا اين يك سياستگذاري هدفمند در دانشگاه‌ها بوده است كه فعاليت دانشجويان و تشكل‌هاي دانشجويي كاهش پيدا كند، گفت: «قطعا سياستگذاري‌هاي دانشگاه‌ها مي‌تواند تاثير‌گذار باشد اما ‌بخش بزرگ‌تر آن فراتر از موضوع سياستگذاري است. در واقع بخش بزرگ‌تر اين است كه شايد تلاش دانشجو به دليل سبك زندگي‌اي كه دارد كمتر غرض‌ورزانه و كمتر متكي به منافع جرياني است. در واقع دانشجو وقتي احساس مي‌كند تلاشش براي بهبود جامعه با ناكامي رو به رو مي‌شود و گوشي براي شنيدن حرف‌هاي او وجود ندارد يا با هزينه‌هايي مواجه مي‌شود. براي مثال در زمينه تحصيلات با مشكل روبه رو مي‌شود طبيعي است كه فضاي فعاليت را ترك يا عرصه ديگري را انتخاب كند.»

نتيجه ستاره‌دار شدن‌ها و برخوردهاي قهري

در طول چند دهه گذشته هرجا اعتراض سياسي شكل گرفت يكسر هزينه‌ها متوجه دانشجويان شد و بعد از باز شدن پاي موضوعي به نام دانشجوي ستاره‌دار به فعاليت‌هاي دانشجويي عملا فعاليت‌هاي دانشجويي با يك ضربه مواجه شد. تاثير برخوردهايي كه در طول سال‌هاي گذشته با فعالان دانشجويي صورت گرفت موضوعي نيست كه بتوان آن را در كم‌‌فروغ شدن فعاليت‌هاي سياسي تشكل‌هاي دانشجويي بي‌تاثير دانست. موضوعي كه ظريفيان نيز بر آن مهر تاييد مي‌زند و معتقد است: «اين برخوردها بخشي از عوامل كاهش‌دهنده فعاليت‌هاي دانشجويي است.»

 

نقش دولت‌ها از هاشمي تا روحاني

از آنجايي كه فعاليت دانشجويان در طول دولت‌هاي مختلف با فراز و نشيب‌هاي بسياري مواجه بوده است بي‌ترديد نمي‌توان نقش آنها را ناديده گرفت. ظريفيان در اين رابطه مي‌گويد: «ما از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز با دولت‌هاي مختلفي روبه‌رو بوديم. اگر از دهه اول انقلاب به دليل جنگ عبور كنيم، در دولت اول هاشمي‌رفسنجاني فضاي خوبي را براي فعاليت دانشجويي شاهد بوديم. اما در دولت دوم آقاي هاشمي اين فضا به‌شدت بسته مي‌شود به‌ طوري كه شاهد نوعي تعارض ميان تشكل‌هاي دانشجويي با دولت وقت بوديم. در دوره رياست‌جمهوري آقاي خاتمي عرصه براي فعاليت دانشجويان به‌شدت باز شد و ما شاهد فعاليت‌هاي بسيار خوبي بوديم هرچند اواخر دولت دوم آقاي خاتمي دانشجويان به سمت ركود رفتند اما اين خواست دولت نبود بلكه بخشي از مطالبات دانشجويان برآورده نشد. در دولت احمدي‌نژاد كه اساسا ما شاهد نگاه كاملا منفي به فعاليت‌هاي دانشجويي بوديم و شاهد منحل شدن بسياري از انجمن‌هاي اسلامي بوديم كه نتيجه آن چيزي جز افول فعاليت دانشجويي نبود.» او ادامه مي‌دهد: « هر چند در دولت آقاي روحاني چه در دولت اول و چه دولت دوم دانشگاه نقش بسيار پررنگي را در عرصه روي كارآمدن حسن روحاني ايفا كردند ولي جريان‌هاي سياسي انتظارات بيشتري داشتند و مي‌خواستند محدوديت‌هايي كه اساس آنها در دولت مهرورز پايه‌گذاري شده بود، رفع شود؛ هرچند تا حدودي آن محدوديت‌ها كمتر و فضاي امنيتي تا حدودي بهتر شد اما واقعيت آن است كه آن محدوديت‌هايي كه در طول سال‌هاي گذشته انبار شده بود برطرف نشد و اميدي هم به بهتر شدن فضاي اجتماعي نبود و اين مساله موجب شد تا شاهد يك افول باشيم.»

 

آينده‌اي مبهم

چه افقي در انتظار است؟ اين سوالي است كه اين روزها هر حوزه‌اي را نشانه مي‌رود و عرصه فعاليت‌هاي دانشجويي فارغ از آن نيست. وقتي اين سوال را از ظريفيان مي‌پرسيم معتقد است كه اين مساله نياز به يك پايش دارد. البته او نقش فضاي مجازي را در كم فروغ شدن رغبت سياسي دانشجويان بي‌تاثير نمي‌داند و مي‌گويد: « علاوه بر اينكه فضاي مجازي يك سري بسترهاي جديد ايجاد كرده است اما موجب شده تا افراد از فعاليت اجتماعي فاصله بگيرند و اين موضوع تاثير خود را بر فعاليت تشكل‌هاي دانشجويي گذاشته است. ما از اصلاحات سياسي به سمت اصلاحات اجتماعي حركت كرده‌ايم و از اين رو بخشي از فعاليت‌هاي سياسي دانشجويان متوجه فعاليت‌هاي اجتماعي شده است.»

 


« هر چند در دولت آقاي روحاني دانشگاه نقش بسيار پررنگي را در عرصه روي كارآمدن حسن روحاني ايفا كردند ولي جريان‌هاي سياسي انتظارات بيشتري داشتند و مي‌خواستند محدوديت‌هايي كه اساس آنها در دولت مهرورز پايه‌گذاري شده بود، رفع شود؛ هرچند تا حدودي آن محدوديت‌ها كمتر شد و فضاي امنيتي تا حدودي بهتر شد اما واقعيت آن است كه آن محدوديت‌هايي كه در طول سال‌هاي گذشته انبار شده بود برطرف نشد و اميدي هم به بهتر شدن فضاي اجتماعي نبود و اين مساله موجب شد تا شاهد يك افول باشيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون