• 1404 سه‌شنبه 27 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4245 -
  • 1397 يکشنبه 11 آذر

درباره برگزاري فينال ليبرتادورس در مادريد

اعتراض جهان‌سومي

علي ولي‌اللهي

بعد از وقايع ديدار برگشت فينال ليبرتادورس و لغو بازي، تصميم به برگزاري بازي قرن امريكاي جنوبي در يك كشور اروپايي موجي از اعتراضات بين ستاره‌هاي سابق و حال حاضر فوتبال اين منطقه به راه انداخته. در تازه‌ترين اظهارنظرها ديه‌گو مارادونا اين تصميم را حاصل بي‌كفايتي مسوولان از رييس‌جمهور آرژانتين تا رييس كنمبول (كنفدراسيون فوتبال امريكاي جنوبي) دانست و گفت: «اينكه در شهري اروپايي بخواهيم يك فينال تمام ‌آرژانتيني را برگزار كنيم، نشان از بي‌كفايتي مسوولان هم آرژانتيني و هم كنمبول دارد. وقتي ماكري رييس‌جمهور باشد و چيكي تاپيا رييس فدراسيون، بيش از اين نمي‌توان انتظار داشت!» با اينكه اين يك فينال تمام‌ آرژانتيني است و آنها هميشه رقيب سرسخت برزيلي‌ها در فوتبال بوده‌اند، خيلي از برزيلي‌ها هم نسبت به انتخاب مادريد به عنوان ميزبان بازي واكنش منفي نشان داده‌اند. دني آلوز ستاره سابق تيم ملي برزيل و باشگاه‌هاي بارسلونا و يوونتوس و پي‌اس‌جي درباره اين تصميم مي‌گويد: «به نظر من، برگزاري ديدار بوكا- ريور در جايي خارج از امريكاي جنوبي، بزرگ‌ترين فضاحتي است كه در فوتبال ديده‌ام.»

اينكه چرا مردمان امريكاي جنوبي نسبت به برگزاري فينال ليگ قهرمانان امريكاي جنوبي در اروپا موضع منفي دارند، اتفاق عجيبي نيست. مردم اين منطقه از دنيا از ديرباز اين احساس را داشته‌اند كه اروپايي‌ها و همسايگان شمالي در قامت استعمار پير و جوان در تاريخ و زندگي مردم منطقه امريكاي لاتين دست برده‌اند و منابع اين كشورها را تاراج كرده‌اند. كافي است به آهنگ‌ها و فيلم‌هايي كه با اين تم ساخته شده در همين چند سال اخير نگاه كنيم. مثلا آهنگ معروف و بسيار محبوب «امريكاي لاتين» از يك گروه پورتوريكويي به نام «خيابان سيزدهم» كه برنده جايزه Latin Grammy Award در سال 2011 شد؛ آهنگي كه تمام منطقه امريكاي جنوبي را يك ملت مي‌خواند و در مقابل تمام كساني كه مي‌خواهند اين منطقه بكر و جذاب را چپاول كنند و با پول بخرند، مي‌گويد: «تو نمي‌تواني ابرها را بخري/ تو نمي‌تواني رنگ‌ها را بخري/ تو نمي‌تواني شادي‌هاي مرا بخري/ تو نمي‌تواني دردهاي مرا بخري.» يا مثلا فيلم NO به كارگرداني پابلو لارايين كه به وقايع پايان يافتن حكومت پينوشه در شيلي با يك همه‌پرسي مي‌پردازد؛ ديكتاتوري كه با حمايت مستقيم امريكايي‌ها از طريق كودتا در شيلي به قدرت رسيد. يا فيلم‌هايي درباره عمليات كندور كه مربوط به دوران ترورهاي نيروهاي چپ در امريكاي جنوبي مي‌شد؛ عمليات‌هايي با دستور سازمان جاسوسي امريكا. يا آثار هنري پيرامون جنگ‌هاي مربوط به مناقشه سر جزاير فالكلند بين آرژانتين و بريتانيا يا حتي رمان‌هايي نظير «گفت‌وگو در كاتدرال» اثر يوسا و «مقلدها» اثر گراهام گرين كه به تاريخ رنج مردم دو كشور پرو و هاييتي زير نظام‌هاي توتاليتر مي‌پردازد. نظام‌هايي كه يا دست ‌نشانده كشورهاي استعمارگر بوده‌اند يا توسط آنان حمايت مي‌شدند.

در كنار سياست‌زدگي تام و تمام امريكاي جنوبي، مردم اين منطقه هميشه تنها راه فرارشان را در فوتبال جست‌وجو كرده‌اند؛ البته مردم امريكاي جنوبي احساس مي‌كنند در فوتبال هم حق‌شان توسط سفيدپوست‌ها خورده شده. مردم اين منطقه معتقدند كه باشگاه‌هاي بزرگ و متمول اروپايي هر ساله استعدادهاي ناب كشورهاي امريكاي لاتين را مي‌خرند و همين باعث پيشرفت فوتبال در كشورهاي قاره سبز شده و سر كساني كه صاحب فوتبال واقعي هستند، بي‌كلاه مانده. با اين همه هنوز طرفداران فوتبال در امريكاي جنوبي مي‌گويند كه فوتبال اروپا هيچ‌گاه شور و هيجان فوتبال در منطقه خودشان را ندارد. آنها از لفظ فوتبال پلي‌استيشني در مقابل فوتبال واقعي براي نشان دادن تفاوت فوتبال در دو منطقه استفاده مي‌كنند. فوتبال پلي‌استيشني، به دليل رنگ و لعاب زيبا، اما فاقد روح و واقعيت. در تمام تقابلي كه ناسيوناليست‌هاي امريكاي لاتين با اروپايي‌ها و امريكايي‌ها دارند يك نقطه اشتراك وجود دارد: پول و تحقير.

در صحبت‌هاي مارادونا و دني آلوز در انتقاد به برگزاري بازي در سانتياگوبرنابئو نيز رد پاي پول و تحقير به چشم مي‌خورد. هر دو در مورد اينكه مردم فقير امريكاي جنوبي چطور قرار است هزينه سفر تا مادريد و رفتن به استاديوم گران‌قيمت مادريدي‌ها را بپردازند، حرف زده‌اند و نيز در مورد اينكه چرا يك بازي تمام آرژانتيني بايد در كشوري اروپايي برگزار شود. هر دو نفر و احتمالا تمام مخالفان انجام بازي در اسپانيا به اين فكر مي‌كنند كه عدم توانايي در برگزاري يك بازي فوتبال چه خفتي براي آنها به همراه خواهد داشت. كساني كه خودشان را صاحب واقعي فوتبال مي‌دانند اما بازي‌هاي مهم‌شان را بايد بدهند اروپايي‌ها برگزار كنند، چون خودشان نمي‌توانند و بلد نيستند. مثل ساير شوونات زندگي‌شان. صنعت و كشاورزي و سياست‌شان. مردم امريكاي جنوبي مي‌دانند سال‌هاي سال استعمارگران با همين تز كه «شما بلد نيستيد و بگذاريد ما براي‌تان انجام دهيم» منابع كشورها را غارت كرده‌اند. آنها مي‌دانند در پس جنجال‌هاي به وجود آمده همان ذهنيت قديمي نسبت به امريكاي لاتين وجود دارد. مردمي كه براي خارجي‌ها اگزوتيك هستند ولي نه قابل احترام. سحر و جادو و خرافات‌شان. جنگل‌هاي انبوه و سواحل دست‌نخورده‌شان و حالا هم وحشي‌گري‌هاي‌شان در فوتبال. و حالا عاشقان فوتبال در اين منطقه جذاب و جادويي مي‌گويند لااقل بازي را در يك شهر ديگر آرژانتين يا در يك كشور ديگر از منطقه امريكاي جنوبي برگزار مي‌كرديد. چرا اسپانيا و چرا سانتياگوبرنابئو؟

اما بياييد از آن طرف به قضيه نگاه كنيم. چه چيزي باعث شد كه تمام اين اتفاقات رخ بدهد و نام كشورهاي اروپايي و قطر براي انجام يك فوتبال آرژانتيني به ميان بيايد؟ آيا دليلي جز اهمال خود مردم اين منطقه داشته؟ اگر هوليگان‌هاي ريور در بازي برگشت آن فضاحت را به بار نياورده بودند، مسابقه مثل هميشه برگزار شده بود و قهرمان هم جام را به خانه برده بود و تمام. اگر صاحبان سرمايه و قدرت مدام اصرار دارند كه كشورهاي غيرخودي را جهان سوم قلمداد كنند و آنها را نيازمند به حمايت و داشتن قيم بدانند، چرا خود مردم جهان سوم بر اين امر صحه مي‌گذارند؟ چرا نيروهاي امنيتي با بي‌تدبيري تمام در اولين واكنش نسبت به شورش شروع به شليك گاز اشك‌آور مي‌كنند؟ وقتي مادري بمب و نارنجك دست‌ساز به بدن دختر سه‌ساله‌اش مي‌بندد تا از گيت‌هاي بازرسي استاديوم عبور دهد چه كسي مقصر است؟ اروپايي‌ها يا امريكايي‌ها؟ متاسفانه واقعيتي كه مارادونا و دني آلوز و تمام مخالفان برگزاري بازي در اروپا بايد به آن اعتراف كنند، اين است كه رفتار مردم امريكاي جنوبي، يكي از علل اساسي وضعيت نابساماني است كه مردم امريكاي جنوبي در آن غوطه‌ور و گرفتارند. فوتبال و از دست رفتن تماشاي فينال قرن در خاك خودي هم بخشي از همين وضعيت است.

 


بيانيه رسمي باشگاه ريورپلاته در خصوص انتخاب سانتياگو برنابئو شهر مادريد براي فينال ليبرتادورس:

پس از اعلام كونمبول مبني بر گرفته شدن حق ميزباني از ريورپلاته و برگزاري اين ديدار در شهر مادريد، باشگاه ريورپلاته مخالفت خود را با تغيير محل بازي اعلام مي‌كند. چنين تصميمي باعث مي‌شود حق افرادي كه بليت بازي برگشت را خريداري كرده‌اند، ضايع شود ضمن اينكه قانون برابري در فينال و تقسيم شرايط بين دو تيم فيناليست زير سوال مي‌رود.

اتفاقاتي كه پيش از ديدار برگشت رخ داد، نتيجه ضعف و كوتاهي نيروهاي امنيتي بود و باشگاه ريورپلاته هيچ مسووليتي در برابر آن ندارد.

بيش از 66 هزار نفر بيش از 8 ساعت در روز شنبه منتظر شروع فينال بودند؛ سپس همين اتفاق بار دوم در روز يكشنبه هم تكرار شد و حالا برگزاري فينال در جايي خارج از ورزشگاه ريورپلاته به دور از عدالت است.

غيرقابل درك است كه مسوولان مربوطه قادر به مديريت و برگزاري مهم‌ترين رويداد فوتبالي آرژانتين در اين كشور نيستند و نبايد اجازه داده شود كه عمل نادرست تعداد انگشت‌شماري تماشاگرنما، آرژانتين را از چنين رويداد مهمي محروم كند. برگزاري اين مسابقه خارج از آرژانتين قابل توجيه و پذيرفتني نيست.

سانتياگو سولاري، سرمربي آرژانتيني رئال مادريد در مورد ميزباني مادريد از فينال ريو- بوكا گفت: «ميزباني از اين ديدار باعث افتخار رئال مادريد است و اميدوارم استاديوم تاريخي ما كمك كند تا اين فينال سخت، پايان خوبي داشته باشد. البته بايد اين را يادآوري كنم كه برگزاري بازي در فاصله‌اي آنقدر دور از آرژانتين باعث شد، قلب‌هاي زيادي بشكند. تاسف‌آور است چون اين بازي الگوي رفتاري خيلي از كودكان آرژانتيني است. از نظر من اين بازي با اتفاقاتي كه افتاد، مفهوم خود را از دست داده است. تاسف‌آور است كه اين را مي‌گويم اما واقعيت است. اميدوارم برنابئو باعث شود اين بازي يك فينال پاك و بي‌حاشيه باشد.»

زانتي در مصاحبه‌اي با Radio Anch’io Sport، در مورد خشونت‌هاي فينال ليبرتادورس گفت: «از ديدن صحنه‌ها و عكس‌هاي اين ديدار به‌ شدت افسوس خوردم و ناراحت شدم. اينكه اين دو تيم به فينال رسيدند، اتفاق بسيار زيبايي بود اما وقتي به خاطر رفتار خشونت‌آميز، بازي برگزار نشد واقعا ناراحت‌كننده است. بار ديگر رفتارهاي خشونت‌آميز و حواشي برنده شد و حالا ما به جاي اينكه در مورد فوتبال صحبت كنيم، مشغول حرف زدن پيرامون اين اتفاقات هستيم. از اينكه بازي به تعويق افتاد، استقبال مي‌كنم چون بازيكنان بوكا چه از نظر ذهني و چه فيزيكي آماده نبودند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون