سيد جلال حسيني از بازيهاي ملي خداحافظي كرد
دلتنگي براي قهرمان بيحاشيه
سامان سعادت
متن خداحافظي سيد جلال حسيني را چند بار خواندم و چيزي كه بيشتر از همه توجهم را جلب كرد، بلوغ و متانت مردي را نشان داد كه نخواست به هيچ يك از حواشي موجود دامن بزند. كاپيتان تيم پرسپوليس كه در آستانه جام جهاني از ليست كارلوس كيروش خط خورد و حالا هم مطمئن شده در ليست تيم ملي براي جام ملتها جايي ندارد، تصميم گرفت خيلي شيك و مسالمتآميز خودش را بازنشسته اعلام كند تا ديگر حرف و حديثي باقي نماند. حرف و حديثهايي نظير آنچه قبل از جام جهاني به وجود آمد و تا چند وقت پيش هم ادامه داشت. حواشي از آن نوع ياركشي به نفع برانكو يا كيروش. در متن خداحافظي
سيد جلال هيچ گونه گلايه يا نيش و كنايهاي به كسي ديده نميشود. فقط بازي با خاطرات است و دلتنگيها. دلتنگي مردي كه از هواداران لقب صخره و سوپرمن گرفت و با شماره 4، 116 بار براي تيم ملي بازي كرد. در جام جهاني حاضر بود و هميشه هواداران را از داشتن يك بازيكن قابل اتكا در قلب خط دفاعي مطمئن ميكرد.
سيد جلال 36 ساله در حالي از تيم ملي خداحافظي كرد كه ميتوانست منتظر بماند و اميدوار براي سرمربي بعدي. شخصي كه از هر جاي دنيا ميآمد، احتمال داشت او را دوباره به تيم ملي دعوت كند. فقط كافي بود چند بازي پرسپوليس را با رهبري سيد جلال ببيند تا قانع شود كه او هنوز ميتواند يك گزينه خوب براي دعوت به تيم باشد. قدرت رهبري دارد و بازيكنان تحت فرمانش هستند. هنوز ميتواند تيم را تهييج كند و رو به جلو هل بدهد. هنوز خودش ميتواند منجي تيم لقب بگيرد و حتي گلهاي حساس بزند. نمونهاش دو گل فوقالعاده ارزشمندي كه به الجزيره و الدوحيل در ليگ قهرمانان زد يا گلي كه وارد دروازه ازبكستان در انتخابي جام جهاني 2018 كرد. جامي كه خودش از اركان اصلي صعود تيم ملي بود اما نتوانست همراه تيم راهي روسيه شود. اما ديروز به تاريخ 10 آذر 1397 او براي هميشه از تيم ملي رفت تا به قول خودش يك هوادار براي فوتبال ملي ايران باقي بماند.
نكتهاي كه همين امروز بايد مدنظر قرار داد، اين است كه با تمام تفاسير، چه ما دوست داشته باشيم چه نداشته باشيم، سيد جلال حسيني از تيم ملي خداحافظي كرده. خداحافظي كرده تا با تمركز بيشتر سراغ بازيهاي باشگاهي برود و بتواند افتخارات بيشتري به دست بياورد و شايد سال آينده بتواند جامي كه امسال از يك مترياش عبور كرد اما نتوانست لمسش كند را به دست بياورد. بتواند ركوردي جاودانه در بالا بردن جام ليگ برتر به دست بياورد. ولي خداحافظي سيد جلال حسيني كه در كمال آرامش صورت گرفت، نبايد باعث شود كه اعضاي فدراسيون فوتبال از وظايفشان نسبت به كسي كه سالها براي تيم ملي تلاش كرده چشمپوشي كنند. قطعا حق و لياقت كاپيتان چندين ساله تيم ملي يك خداحافظي باشكوه است. در اين چند ساله متاسفانه زياد ديدهايم كه ستارههاي فوتبال كشورمان يكييكي از تيم ملي خداحافظي كردند و دريغ از يك مراسم ساده. مطمئنا هر قدر هم به حافظهمان فشار بياوريم جز خداحافظي غريبانه مهدويكيا بعد از فينال جام حذفي يا كنار گذاشته شدن جنجالي علي دايي از تيم ملي يا كوچ غريبانه گوچي يا مواردي از اين دست، مراسمي يا مسابقهاي درخور توجه براي خداحافظي اسطورههاي فوتبال كشورمان به ياد نميآوريم؛ بازيكناني كه برخلاف همتايان خارجيشان يكباره از تيم ملي غيب شدند. البته ناگفته نماند با رابطهاي كه سيد جلال حسيني و كيروش دارند، گرچه اين دو نفر در ظاهر هيچ شمشيري را براي هم از رو نبستهاند، برگزاري بازي دوستانه ملي براي خداحافظي حسيني يك چالش بزرگ خواهد بود؛ چالشي كه بايد به دست فدراسيون حل شود. ما ستارههاي زيادي را در سالهاي اخير از دست دادهايم. اين طبيعت فوتبال است. طبيعتي كه همراهش دلتنگي دارد. سخت است ديدن جاي خالي قهرماني كه چندين سال برايش هورا كشيديم و همراهش افسوس خورديم و خوشحالي كرديم. پس ما هم بايد خطاب به سوپرمن فوتبال ايران بگوييم همانطور كه بوي دلتنگي از تكتك كلمات متن خداحافظيات به مشام ميرسد، ما هم دلمان براي شما تنگ ميشود آقاي سيد جلال حسيني.