زنان عربستان سعودي براي مطالبه حقوق اوليه خود شكنجه ميشوند
نيمه خاموش اما اميدوار...
صدف فاطمي
كمتر از يك ماه پيش سازمان عفو بينالملل گزارشي منتشر كرد كه چطور فعالان حقوق زنان در عربستان سعودي اوايل سال جاري دستگير شدند و در بازجوييها مورد آزار، اذيت و شكنجه قرار گرفتند. گروه حقوقي اين سازمان با اشاره به سه مورد شهادت پيدرپي اظهار كرد كه بازداشتشدگان در سلولهاي انفرادي نگهداري ميشوند، با شوك الكتريكي و شلاق طوري شكنجه ميشوند كه گاهي حتي قادر به راه رفتن هم نيستند. گزارشهاي رسيده نشان ميدهد كه يكي از فعالان زن بارها تلاش كرده به شيوههاي مختلف در زندان خودكشي كند تا به زندگيش پايان دهد اما هنوز موفق نشده است.
آنطور كه حانا الخامري، نويسنده و تحليلگر سوئدي كه به عنوان خبرنگار در عربستان كار ميكند در الجزيره مينويسد: دولت سعودي سابقه طولاني در برخورد ناعادلانه با زنان و اجبار آنها به پيروي از قوانين مردسالارانه دارد. تقريبا چهار دهه قبل از سال ۱۹۹۰، چيزي حدود ۴۷ زن شجاع سعودي به دليل اعتراض به قوانين رانندگي از سوي مقامات سعودي مجازات شدند. مسوولان دولتي آنها را دستگير و گذرنامههايشان را باطل كردند. بعضي از آنها حتي از كار يا دانشگاهشان اخراج شدند.
فعالان حقوق زن اما آرام ننشستند. تا همين اواخر با وجود آزار و اذيت در زندان سعي داشتند، فعاليت خود را براي مطالبه حقوق اوليهشان پيش ببرند. آنها همواره در تلاش بودند كه با خشونت رژيم عليه زنان مبارزه كنند و حق برابري با مردان داشته باشند. در ساز و كار دولت سعودي رنگ پوست، هويت مذهبي و قبيلهاي در تعيين ميزان سوءاستفاده و آزار و اذيت زنان بعد از بازداشت نقش مهمي ايفا ميكند. اين يعني حتي در اعمال خشونت هم بين زنان عربستان انصافي وجود ندارد و با هر فعال زني بسته به اينكه مهاجر، محروم و فقير باشد يا يك شهروند با شرايط ايدهآل برخورد متفاوتي صورت ميگيرد و اعمال قانون در مورد آنها يكسان نيست.
با اين حال آخرين گزارشهاي سازمان عفو بينالملل نشان ميدهد كه حتي داشتن يك سابقه ويژه يا اصل و نسب خاص هم نميتواند فعالان حقوق زن را از اعمال خشونت دولت رهبر فعلي محافظت كند. اين حركت تند و تيز به سوي ظلم و ستم بيقيد و شرط و سركوب بيرحمانه زنان، رويكرد يك جانبه شاهزاده محمدبنسلمان است كه تلاش ميكند به تمام اشكال مختلف آن را گسترش دهد.
هر گونه مخالفتي در نطفه خفه ميشود
سالهاست كه رژيم سعودي تمامي افرادي را كه براي حقوق اجتماعي مبارزه ميكنند يا نظام سياسي را به هر دليلي مورد سرزنش قرار ميدهند، به چالش ميكشد و اعتراضشان را در نطفه خفه ميكند. در حالي كه دولت سعودي معمولا تظاهر ميكند كه فضايي هر چند محدود براي نفس كشيدن عدهاي از فعالان اجتماعي فراهم كرده اما تمام اينها تنها در حد شعار است و گروههاي معترض هميشه با سركوب سيستماتيك و بيرحمانه مواجه ميشوند. تحت قوانين سركوبگرانه و يكجانبه محمدبن سلمان، تمام تلاشها در مسير تغيير و اصلاحات اجتماعي، صرفنظر از ماهيت و اهداف آنها خيلي زود منهدم ميشوند. در نگاه رهبر فعلي، هر جنبشي فارغ از موضوع و هدفش، تهديدي براي سيستم اقتدارگراي سعودي به حساب ميآيد؛ تهديدي كه بقاي حكومت مستبد و نجيبزاده شاهزاده جوان را به خطر مياندازد. براي رهبر جوان مهم نيست كه منتقد دولتش زن است يا مرد و اينكه سابقه ويژهاي دارد يا خير، حتي اگر كسي در مسير بهبود وضعيت جامعه سعودي در تلاش باشد و بخواهد براي ساخت فضاي اجتماعي بهتر با محدوديتهاي سيستم فعلي مبارزه كند، مورد خشونت كلامي و فيزيكي قرار ميگيرد و صدايش را ساكت ميكنند. محمدبن سلمان چنين ذهنيتي دارد: « شما يا با من هستيد، يا عليه من» و با اين ايده عبور هيچ منتقد، مخالف يا معترضي از قوانين حاكميت او آسان نيست. به همين دليل است كه جنبشهاي حقوق زنان عربستان سعودي كه بيشتر آنها خواستار اصلاحات در نظام سياسي موجود هستند، از زمان شكلگيري در اوايل دهه ۱۹۹۰، به بدترين حالت ممكن سركوب شده است.
اصلاحاتي كه آرايشي است
گزارش سازمان عفو بينالملل در رابطه با شكنجه و سوءاستفاده جنسي از فعالان برجسته زن سعودي كه در پس اختلافات ناشي از كشتار وحشيانه جمال خاشقجي، روزنامهنگار اين كشور رخ داد، ضربه ديگري به تصوير «اصلاحطلب» در عربستان بود؛ تصويري كه محمدبنسلمان سه سال و نيم بعد از به قدرت رسيدن سخت در تلاش است كه آن را حفظ كند. نحوه مرگ جمال خاشقجي نه تنها گوياي خشونت بيرحمانه رژيم سعودي است، بلكه نشان ميدهد كه تلاشهاي اصلاحطلبانه محمدبن سلمان به ويژه در مورد حقوق زنان صرفا نمايشي و آرايشي است. در ماه ژوئن سال جاري، جامعه بينالمللي از تصميم رهبري عربستان سعودي براي صدور مجوز رانندگي زنان تقدير كرد. در حالي كه بسياري از مردم جهان اين پيشرفت را نشانهاي از اعتبار اصلاحطلبانه محمدبن سلمان ميدانستند، ديگراني كه به هر دليلي با پادشاه جوان ارتباط نزديكتري داشتند، بلافاصله متوجه شدند كه اين موضوع هيچ ارتباطي به دادن حقوق و استقلال به زنان ندارد و همه چيز براي بهبود تصوير رهبر جديد در نگاه غرب و تشويق سرمايهگذاران خارجي صورت گرفته است. اين اما اولينباري نيست كه در تاريخ عربستان سعودي از مسائل زنان به عنوان اهرم سياسي استفاده ميشود. سال 2001، تنها سه ماه بعد از ۱۱ سپتامبر، مقامات سعودي براي اولينبار در تاريخ پادشاهي عربستان براي زنان كارت شناسايي ملي صادر كردند تا به اين ترتيب بتوانند از برخي منافع در غرب بهره بجويند و از خانواده سلطنتي محافظت كنند. امروز محمدبن سلمان هم درست مانند پيشينيان خود، اصلاحات بيارزش و آرايشي حقوق زنان را به عنوان اهرم سياسي براي پيشبرد اهداف خود به كار ميگيرد. اين در حالي است كه او همچنان نسبت به هر گونه اصلاحات واقعي مقاومت دارد و حتي در تلاش براي به كرسي نشاندن باورهاي خود نسبت به اجدادش سختگيرانهتر رفتار ميكند. او تمام منتقدان و مخالفان دولتش را صرفنظر از وضعيت اجتماعي، سياسي، جنسيت و نگرش آنها نسبت به سلطنت خائن ميداند و از آنها درباره وفاداريشان نسبت به كشور خود سوال ميكند. در نتيجه تمام اين تلاشها، شاهزاده به ظاهر اصلاحطلب، عربستان سعودي را به يك زندان بزرگ تبديل كرده است. تحت حكومت او، صدها نويسنده، فعال حقوق بشر، دانشگاهيان، اقتصاددانها، روحانيون و مخالفان دستگير شدهاند، زيرا آنها جرات نداشتند با پادشاه جوان مخالفت كنند. فعالان حقوق زن به اتهام «خيانت» محكوم شدهاند و در زندان مورد انواع خشونتهاي جسمي و شكنجه قرار گرفتهاند.
وقت فراخواني براي اصلاحات نيست
امروز هر صداي انتقادي در عربستان صعودي بدون شك مورد تهديد قرار ميگيرد اما فعالان حقوق زنان بيشترين فشار را تحمل ميكنند. بر خلاف فعالان مرد در دولت سعودي، زنان عليه نظام سياسي اقتدارگرا و ساختار اجتماعي مردسالارانهاي كه آنها را در چنگال سياسي، اجتماعي و حقوقي نگه ميدارد، مبارزه ميكنند. رهبري فعلي در حالي به اجراي يك برنامه اصلاحي با هدف ارتقاي وضعيت زنان در عربستان سعودي تظاهر ميكند كه از نگاه او، هر گونه تقاضاي واقعي براي حقوق اوليه و آزادي به عنوان حمله به انسجام ملي تعبير ميشود. حتي اگر درخواستها نظام سياسي را هم تهديد نكنند و مضمونشان دسترسي به آزاديهاي اوليه باشد. همانطور كه گزارش سازمان عفو بينالملل به وضوح نشان ميدهد، امروز هر زن سعودي كه ميخواهد در جامعه خود سخن بگويد با تهديد، آزار، اذيت، زنداني شدن، ارعاب و حتي شكنجه و آزار جنسي مواجه ميشود. به همين دليل امروز وقت فراخواني براي اصلاحات بيشتر در عربستان سعودي نيست. در عوض، زمان سخن گفتن در مورد بحران مشروعيت، ظلم و ستم، خشونت و سقوط جامعه مدني در كشور است. عربستان سعودي بدونشك يكي از تاريكترين دورههاي تاريخ خود را ميگذراند، با اين حال هنوز همه چيز از دست نرفته است.
با وجود تمام شكنجهها، آزار و اذيت، تهديد رژيم و فشارهاي اجتماعي مردسالارانه، فمينيستهاي عربستان هنوز روشهاي خلاقانهاي براي تقاضاي حقوق خود و تغيير زندگيشان دارند. آنها در برابر سركوب مطلق، انعطافپذيري زيادي نشان ميدهند و اين منبع الهام و اميد واقعي است.