فرصت طلايي را از دست ندهيم
سينا قنبرپور
قرار نيست تقصير تقسيم كنيم اما بهنظر ميرسيد همه ما به نوعي مقصريم. شايد بتوان اول از همه انگشت اتهام را به سوي شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي نشانه گرفت كه موجب شدهاند همه تصور كنيم ميدانيم. درباره خيلي چيزها ميدانيم. اما در مورد ماجرايي به پيچيدگي «ايدز» و راههاي انتقال آن فقط نميتوان به ناآگاهي و كمدانشي استناد كرد. روزگاري همه ما به سلماني ميرفتيم و اين موقعيت را به خاطر داريم كه سلماني، تيغ را چند بار و براي چند نفر استفاده ميكرد يا ممكن بود با همان قيچي كه داشت موي فرد قبلي را اصلاح ميكرد، به سراغ موهاي ما ميآمد. مدتها به طول انجاميد تا علاوه بر اطلاعرساني دستورالعملي به شكل استاندارد به همه سلمانيها ابلاغ شود كه از تيغ مشترك استفاده نكنند. اندكي بعد حتي دستورالعملي به ادارات دولتي ابلاغ شد كه در آن تاكيد شده بود از سوزن تهگرد براي ضميمه كردن نامههاي اداري استفاده نكنند. اما جالب است كه ما براي خيلي از مسائل استاندارد و دستورالعمل نداريم. در مورد شيوههاي جلوگيري از ايدز براي كادر درماني هم دستورالعملهايي هست. مثلا دندانپزشكان بايد از شيوهاي مشخص براي حفاظت از خود و همينطور جلوگيري از شيوع اين بيماري از طريق ابزارشان اقدام كنند. پزشكان و كادر درماني در اورژانس نيز بايد با ابزار و روش مطمئن به درمان افراد مصدوم و مجروح بپردازند. بنابراين همه كساني كه احتمال دارد به نوعي در معرض ابتلا به ويروس اچ.آي.وي باشند بايد از اين دستورالعملها آگاه باشند و طبق آن عمل كنند. يكي از موارد نيازمند دستورالعمل و استانداردسازي، شيوه مواجهه مردم، ماموران پليس و دستگاه قضايي با قرباني تجاوز است؛ براي مواجهه با اين فرد پيش از هر اقدامي بايد مسير چگونگي آزمايش اوليه و چگونگي معاينه مشخص شود. خود مردم در گام نخست، ماموران پليس و كادر قضايي و همينطور كادر درماني بايد دستورالعملي داشته باشند كه به محض مطلع شدن از وقوع تجاوز، قرباني را براي انجام آزمايش ايدز و معالجات اوليه هدايت كنند. اين دستورالعمل كار پيچيدهاي نيست. همه جاي دنيا نيز اين استانداردها مورد استفاده قرار ميگيرد و طبق آن عمل ميشود. فقط بايد دستگاههاي متولي به سرعت و به دقت آن را تدوين و به زيرمجموعههاي خود ابلاغ كنند.