چيزي شبيه عشق و مرگ
فاروق مظلومي
زلزله مثل عشق بيخبر است؛ درست مثل مرگ. عشق، مرگ و زلزله هر سه تنمان را ميلرزانند. در برابر عشق و مرگ نميتوانيم بايستيم هر كاري كنيم آنها كار خودشان را ميكنند، ولي در برابر زلزله چرا. ميشود منتظر زلزله بود تا به شر بيايد و به خير و خوشي برود. زلزله روز يكشنبه چهارم آذرماه 97 در سرپلذهاب اولين سالگرد زلزله در همين شهر را يادآوري كرد. صدالبته از نظر متخصصان نيازي به يادآوري هم نبود چون با عنايت به انشاهاي قديمي بر همگان واضح و مبرهن است كه زلزله خبر نميدهد كجا، كي و چگونه خواهد آمد. اما نكات عجيبي در خبرهاي مربوط به زلزله اخير به چشم ميخورد. مثلا اينكه تقريبا تمام مصدومان حين فرار و بر اثر برخوردهاي حاصل صدمه ديدهاند يا اينكه بعضي از واحدهاي اقامتي زلزلهزدگان سال گذشته هم آسيب ديده است. البته اينجا منظور از واحد اقامتي سازههاي ساخته شده مهندسي از آهن و بتن نيست؛ اقامتگاههايي مانند چادر و كانكس است كه قرار بود موقتي باشند اما ظاهرا تعريف موقت با دايم در ايران با همه دنيا فرق ميكند. يك سال فرصت داشتيم سازه و خانه امن برايشان بسازيم كه نساختيم اما حداقل ميتوانستيم همين چادرها و كانكسها را برايشان امنتر كنيم. دوستان طبيعتگرد درسي به نام استقرار در طبيعت دارند كه در اين درس، خيلي مفصل به نحوه صحيح چادر زدن و اردو زدن در طبيعت ميپردازند. يك سال فرصت بود تا خروج صحيح از خانه را هنگام زلزله به ما يا حداقل براي شهروندان سرپلذهاب آموزش دهيد تا زمان تخليه ساختمان و نه فرار زير دست و پاي هم فرياد نزنيم. اگر كاري نكردهايد يك افسوس به افسوسهاي ديگر افزون شد و اگر آموزش دادهايد آموزشهايتان كافي و موثر نبوده است و منتظر باشيد در كوچهها و راهپلههاي تنگتر از تحمل آدمي با زلزله كوچكي كه شاخههاي شمعداني را هم نميتواند بلرزاند عرصه را براي همديگر تنگ كنيم. يك نفر يا يك ارگان، اصلا چه فرقي ميكند فقط بايد خيلي جدي از سازمانهاي مربوط پرسيده شود در اين يك سال چه كردهايد و براي زلزلههاي بيخبر مثل اجل آدمي چه ميكنيد؟ مثلا از هلالاحمر و سازمان مديريت بحران بپرسند خوب هستيد؟ حداقل خودتان با خودتان خوبيد؟ از خودتان راضي هستيد؟ كسي چه ميداند شايد درست همين حالا كه يك داوطلب هلالاحمري در گوشهاي از سرپلذهاب جليقهاش را هم درآورده است تا باد سرد مثل خيليها تن او را هم بلرزاند در گوشهاي ديگر درست روي گسل مراسم تجليل و تقدير چند مدير نمونه برگزار ميشود. اين روزها آنقدر مدير نمونه داريم كه كمكم بايد به مديرهاي معمولي جايزه بدهيم. اين يادداشت و مخصوصا پستهاي فانتزي اينگونه در فضاي مجازي كه در مورد سرپلذهاب و سوز و سرما نوشته شدهاند كسي را از سر پل صراط رد نميكند عمل صالح لازم است. هر جا هستيم در مورد برخورد با زلزله بياموزيم و بعد ياد بدهيم. گسلها منتظر آموزش 80 ميليون نفر توسط دولت نميمانند و احتمالا اين آموزش كار دولتي نيست و توسط انجمنهاي مردمنهاد با نظارت دولت بهتر و سريعتر انجام ميشود.