• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4256 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۴ آذر

برخيز و اول بكش (100) فصل دهم

من مشكلي با كشتن نداشتم– انفجار، دود و آتش

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

پليس نزديك‌ترين ايستگاه به سرعت به سمت خيابان وردون، جايي كه هنوز اسراييلي‌ها براي محكم‌كاري شليك مي‌كردند، حركت كرد. بالاخره، گروه‌هاي يورشي از پله‌ها پايين آمدند و پشت سر خود يك نفر به نام يوناتان نتانياهو، برادر بنيامين نتانياهو (نخست‌وزير فعلي اسراييل)
جا گذاشتند.

حالا آنها بايد با پليس بيروت درگير شوند. لوين در وسط خيابان ايستاد و در حالي كه كلاه‌گيس بلوندش روي سرش بود، اسلحه يوزي‌اش را به سمت چپ و راست مي‌چرخاند و گلوله‌ها را پخش مي‌كرد. باراك در كنار جاده ايستاده بود و به سمت پليس‌ها شليك مي‌كرد. بتسر يك لندرور پليس را زد تا لوين را پوشش بدهد. يك جيپ با چهار سرباز لبناني رسيدند و در وسط ميدان آتش قرار گرفتند. اسراييلي‌ها به جيپ شليك كردند و بتسر يك نارنجك انداخت و سه سرباز را كشت. راننده كمي زخمي شد. يائل او را از پنجره ديد كه نشسته كنار پياده‌رو و براي ساعت‌ها قبل از آنكه به بيمارستان برده شود گريه مي‌كرد.

تروركنندگان پليس را با آتش خود نگه داشتند تا اينكه سربازان سوار خودروهايي كه كرايه كرده بودند، شدند و به سمت ساحل حركت كردند. آنها پشت سر خود ميخ‌هاي سه پايه مي‌ريختند تا تاير خودروهاي پليسي كه به تعقيب آنها پرداخته بود را پنچر كنند. باراك روي بي‌سيم رفت و كماندوهاي نيروي دريايي را صدا كرد تا آنها را بردارند. با وجود آشوبي كه ايجاد شده بود او آرامش خود را حفظ كرده بود و قادر شده بود كه خودش را از لحظه جدا سازد. او گفت، «به ياد دارم كه به خيابان‌ها با تعجب نگاه مي‌كردم.

من هرگز در چنين خيابان‌هاي باشكوهي نبودم. من هرگز چنين ساختمان‌هاي زيبايي را نديده بودم. آنها استانداردهايي را داشتند كه ما با آن در اسراييل آشنا نبوديم.» كلاه‌گيس باعث شده بود كه باراك گرمش شود به همين خاطر پنجره خودرو را پايين كشيد و نسيم خنكي به صورتش خورد. او احساس آرامش كرد. يك مردي به سمت خودرو دويد و فرياد زد كه آرام‌تر برانند، باراك به بتسر گفت، «موكي بهش شليك كن.»

بتسر شليك نكرد، «او كارگر پمپ بنزين است، نه پليس.»

دومين نيروي يورشي، نيروي چتربازان، كه بنا بود يك ساختمان ديگري را در بخش ديگري از بيروت ضربه بزنند، زياد خوش‌شانش نبودند‌. آنها نگهبانان ورودي ساختمان جبهه آزاديبخش فلسطين را كه هدف مدنظرشان بود، كشتند اما درباره پست نگهبان دوم چيزي نمي‌دانستند. يك فلسطيني آتش گشود و به‌شدت سه سرباز اسراييلي را مجروح كرد. دو نفر از آنها به خودروي در انتظار برده شد. سومي، ايگال پرسلر، چهارده گلوله خورده بود. يك كماندوي نيروي دريايي او را روي دوش گرفت و به سمت خودرو دويد اما يك عضو جبهه آزاديبخش كه ظاهرا فكر مي‌كرد كه پرسلر يك فلسطيني است، سعي كرد او را نجات دهد و با كماندو درگير شد. هر سه نفر از روي كپه خاك به زمين غل خوردند. يكي از بازوهاي پرسلر از كار افتاد اما او توانست اسلحه‌اش را به دندان بگيرد. فلسطيني فرار كرد و كماندو دنبال او دويد و پرسلر فكر كرد كه او جا مانده است‌. او داشت به اين فكر مي‌كرد كه با نارنجكي كه دارد خود را منفجر كند كه كماندو برگشت و او را دوباره بر دوش گرفت. هوا از دود انفجار و آتش و فريادها پر شده بود. چراغ‌ها در ساختمان كناري روشن شدند.

فرمانده گروه آمون ليپكين شاهك، به جاي آنكه دستور عقب‌نشيني فوري بدهد، با خونسردي كاملي كه باعث شد از طرف ستاد كل احضار شود، دستور داد كه افرادش بمانند و ماموريت‌شان را انجام دهند و به ساختمان، مواد منفجره
وصل كنند.

ليپكين شاهك گفت، «سخت‌ترين لحظه من در درگيري نبود بلكه زماني بود كه به خودروها برگشتيم و متوجه شدم كه خودرو با افراد مجروح آنجا نيست.» او و افرادش از جمله پرسلري كه شديدا مجروح شده بود با دو خودرو در قلب بيروت گير افتاده بودند. سومين خودرو، كه يك مامور عملياتي قيصريه آن را مي‌راند و دو فرد شديدا مجروح به همراه داشت، ناپديد شده بود. بي‌سيم‌ها كار نمي‌كردند. در جست‌وجوي سريع هم چيزي پيدا نكردند.

ليپكين شاهك گفت، «خيلي نگران‌كننده بود.» او نمي‌خواست بدون آنكه بداند افراد مجروحش كجا هستند عقب بنشيند، اما او گزينه ديگري نداشت. او دستور داد تا به درون دو خودرو بپرند و به سمت ساحل راه بيفتند. درست بعد از اينكه آنها نشستند صداي انفجار بزرگي را شنيدند و ديدند كه ساختمان مورد هدف‌شان فرو ريخت. آنها بعدا متوجه شدند كه حدود 35 عضو فعال جبهه آزاديبخش در اين ريزش مدفون
شده بودند.

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است، نه اعتقاد مترجم و روزنامه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون