• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4277 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۸ دي

نفت بر آتش

بابك زماني

مهم‌ترين رويداد وزارت بهداشت در دوران وزارت اخير طرح تحول سلامت بود. ظاهرا طرح تحول سلامت مقداري پول بود كه بدون ترتيبات و برنامه‌ريزي‌هاي لازم در سلامت خرج شد. راست مي‌گويند كه براي هر تحول اجتماعي، موسسات خودسامان ضرورت دارند و نه پول. مي‌گويند بدون چنين موسساتي، پول بر آتش بحران‌ها مثل نفت عمل مي‌كند و صحيح گفته‌اند؛ به ‌قولي سوزش اين آتش به تجربه ثابت شد. به‌علاوه آمارها مي‌گويند بيشترين كمك‌هاي اقتصادي خارجي در تاريخ به افغانستان داده شده است اما تاثير آن در بازسازي افغانستان چيزي در حد صفر بوده است. راست است كه طرح تحول سلامت انتظارات و در نتيجه مخارج بسياري آفريد كه با آن تمهيدات اوليه قابل برآورد نبود. تحول سلامت مقدمات بسياري لازم داشت كه انديشيده و فراهم نشد و از آن بدتر، به‌نظر مي‌رسد در افق تصورات هم نبود.

اما از سوي ديگر نبايد از نظر دور داشت كه تحول در نظام سلامت نياز و عطشي بود كه ضرورت آن را جامعه و بيش از آن جامعه پزشكي احساس مي‌كرد. بحران ريشه‌دار سلامت از پس اين چند سال، همچنان در حال تعميق است؛ بدترين جنبه‌اش آنكه از نظر پنهان بود و حتي به چشم فرهيختگان و انديشمندان هم نمي‌آمد.

تنها دولت و گفتمان حاكم نيست كه بهترين خدمات سلامت را تنها از پزشكان درخواست مي‌كرد، آن هم ارزان! در بحران‌هايي كه في‌المثل با مرگ يك هنرمند محبوب پديد مي‌آمد معلوم مي‌شد بخش فرهيخته جامعه هم قادر به رويت ساختارهاي اقتصادي-اجتماعي سلامت نيست. درخواست براي اصلاح ساختارها تنها توسط پزشكان انجام مي‌شد كه آنها هم سلامت را تنها در افق ديد و تخصص خود در نظر مي‌آوردند.

طرح تحول سلامت ابتدا به شكل رويت و به رسميت شناختن قوانين اقتصاد يا به زبان بسيار ساده نياز به پول بيشتر براي سلامت بهتر نمود پيدا كرد كه مي‌توانست باعث اميدواري شود. در ابتدا نهادهاي تصميم‌گير در تضاد با يكديگر به نظر نمي‌رسيدند. بسياري از مسوولاني كه 6 سال بعد در تخالف با يكديگر قرار گرفتند، طرح تحول سلامت را رهاورد دولت جديد در برابر سياست‌هايي كه پيش از آن بيمارستان‌ها را خودگردان و هزينه‌هاي دولت در اساسي‌ترين وظايفش را به حداقل رسانده بودند، مي‌دانستند. جامعه پزشكي با هر تركيبي از كابينه و وزارت بهداشت همچنان خواهان تحول در نظام‌هاي وامانده سلامت است. جامعه پزشكي نه قادر است مجموعه حاكميت (از سازمان برنامه و بودجه گرفته تا وزارت بهداشت) را مستقل از يكديگر ببيند و نه در موضعي است كه بتواند تقصير هر يك از آنها را قضاوت كند. درحالي كه همچنان بيمارستان‌ها در فضاهايي تنگ، گرفتار تنگناهاي بي‌شمارند و گروه‌هاي پايينِ اجتماعي‌اي كه مراقبت از آنها ذاتي‌ترين وظيفه دولت‌هاست در آستانه بخش‌ها و درمانگاه‌هاي دولتي سرگردانند. بيمارانِ مزمن ناتوان و بيماران اورژانس هم كه حتي در اقتصادهاي سرمايه‌داري هم دولت‌ها متولي آنها هستند، سامان درستي ندارند. در سال‌هاي گذشته حتي تا آن حد كه بتوانيم اين سطوح را از هم تفكيك كنيم هم تحول پيدا نكرديم. اين همه ناهماهنگي در يك وظيفه زمين‌مانده را تنها زماني مي‌توان بخشيد كه جامعه پزشكي دريابد تمام اين تجارب تلخ حداقل اين درس را به مسوولان امر آموخته‌اند كه «اقتصاد» و «سلامت» و مهم‌تر از آن «اقتصادِ سلامت» آن ‌هم در شرايط توسعه نامتوازن ملي ما مباحث پيچيده‌اي است كه اصلاح آنها نيازمند كارشناساني در مقياس بين‌المللي است تا بتوان از اين گذشته، چراغي براي راه آينده ساخت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون