تا همين هشت سال قبل خيليها شرق تهران را با خاك سفيدش ميشناختند؛ محلهاي بهشدت خطرناك و مملو از انواع آسيبهاي اجتماعي و كولهاي پراز جرايم رنگارنگ. در سال 79 و در دوره فرمانده نيروي انتظامي كشور يعني محمدباقر قاليباف اين محله تخريب شد، در ظاهر آسيبهاي آن هم كمرنگتر شد. اما با وجود رنگ و لعاب جديدي كه ساختمانها و خيابانهاي اين محله گرفته و تغيير نامش به گلشن، گزارشهاي غيررسمي حكايت از آن دارد كه هنوز هم اين محله به عنوان يكي از قطبهاي اصلي توزيع مواد مخدر، روسپيگري، جرايم سازمانيافته و.... در صدر محلات تهران قرار دارد. همين مساله بهانهاي شد براي گفتوگو با سيد عليرضا حسيني، شهردار منطقه 4؛ گفتوگويي كه با خاك سفيد آغاز شد و با طرح موضوعات ديگري مثل شكايت محيط زيست از شهرداري در مورد باغ پرندگان و خروج پادگان 06 از تهران و... ادامه پيدا كرد. گفتوگويي در مورد شرق پايتخت و بيشتر در منطقه 4 به عنوان بزرگترين منطقه پايتخت با چالشهاي ريز و درشت آن كه در زير ميخوانيد ميتواند بيانگر ابعاد تازهاي از آسيبهاي اجتماعي تا تخلفات صورت گرفته در اين محدوده باشد؛ محدودهاي كه در كنار پاركهاي جنگلي متعددي كه دارد و هر از چندگاهي يكي از آنها جنجال برانگيز ميشود، پر است از پادگانهاي كوچك و بزرگ نظامي.
«خاك سفيد» سالهاي سال يكي از خطرناكترين و پرچالشترين محلههاي تهران بود. سال 79 وقتيكه قاليباف فرمانده نيروي انتظامي بود به يكباره آنجا تخريب شد و به تدريج محلهاي جديد آنجا شكل گرفت. خيليها آن روزها به قاليباف كه بعدا شهردار تهران شد، انتقاد كردند كه نبايد بدون بررسي لازم و سنجيدن ابعاد مختلف اجتماعي و خطراتي كه دارد اين كار را ميكرد. امروز نام محله خاك سفيد به گلشن تغيير پيدا كرده ولي يك بررسي ساده نشان ميدهد كه معضلات و آسيبهاي اجتماعي گذشته مثل مركزيت مواد مخدر و آسيبهاي اجتماعي ديگر همچنان در آنجا شايع است؛ به عبارتي به نظر ميرسد فقط صورت و ظاهر خاك سفيد و نام آن عوض شده باشد و خانهها و معابر سر و شكلي جديد گرفته باشند وگرنه، اين محله هنوز هم همان خاك سفيد سابق است!
متاسفانه بايد بگويم حق باشماست. وقتي طرحي ناقص اجرا شود نتيجهاش همين ميشود كه شما گفتيد.
طرح در محله جمشيد هم ناقص اجرا شده بود! من آن موقع در منطقه 11 بودم. 12 هزار نفر كه آن زمان به صورت كنترل شده در اين محله كار ميكردند را از آنجا بيرون كردند و نتيجه اين شد كه اينها در سطح كل كشور پخش شدند. وقتي كه پاي آسيبهاي اجتماعي در ميان است مثلا در مورد محلهاي مثل خاك سفيد، شهرداري نبايد به تنهايي ورود پيدا كند حداقل بايد شوراي اجتماعي كشور و وزارت كشور هم همراه شوند و ابعاد مختلف اين محله را بررسي كنند، مثلا اين محله چقدر مهاجر دارد يا چه نوع آسيبهاي اجتماعي در آن ديده ميشود و... جالب است بدانيد كه در اين محله ما نميتوانيم به 93 درصد آنها مجوز ساخت و ساز قانوني بدهيم و جالبتر اينكه اصلا خاك سفيد كه يكي از محلههاي قديمي و كاملا فرسوده تهران است، جزو بافت فرسوده تلقي نشده است!
چرا ؟
چون ميگويند آنجا معابر و خيابانهاي بالاي 6 متر دارد؛ در حالي كه براساس تعاريف بافتهاي فرسوده يكي از شاخصهها اين است كه معابرش زير 6 متر باشد. درحالي كه معابر اصلي آن شايد بالاي 6 متر باشد ولي معابر فرعي آن قطعا زير 6 متر هستند.
يعني الان اكثر مردم خاك سفيد بدون مجوز ساخت و ساز كردهاند؟
بله. بالاي 90 درصد ساخت وسازها بدون مجوز بوده است.
پس طبيعي است كه هنوز هم اين محله يكي از پرآسيبترين محلههاي تهران باشد و همچنان اين كلوني آسيبزا درحال ادامه حيات است.
دقيقا. ما كلونيهاي فعال زيادي از لحاظ فحشا در اين منطقه داريم. باندهاي مافيايي در اين محله تشكيل شده كه در لواي دستفروشي انواع تخلفات را انجام ميدهند.
پس شما نميتوانيد چندان در مورد معضلات اين محله كاري كنيد؟
البته ما كار نظارتي خودمان را انجام ميدهيم. ولي براي حل معضلات اين محله بايد همه دستگاهها دست به دست هم بدهند و حساب شده در اين راه گام بردارند. نيروي انتظامي، راهنمايي و رانندگي، وزارت كشور، استانداري، فرمانداري و....
الان خاك سفيد چقدر جمعيت دارد؟
بيش از 57 هزار نفر در قالب 18 هزارو 200 خانوار.
يعني خاك سفيد همان خاك سفيد سابق باقي مانده است...
متاسفانه درست است.
از موضوع بحث آسيبهاي اجتماعي منطقه خاك سفيد كه بگذريم، در آخرين سال دوره مديريت شهري گذشته، موضوع باغ پرندگان هم به چالشي جدي براي شهرداري بدل شده بود. چرا كه اولا گفته ميشد محيط زيست به خاطر ورود قاچاقي پرندگان از شهرداري شكايت كرده و ثانيا، نحوه ساخت و تجهيز اين باغ نيز با ابهامات فراواني مطرح بود؛ به اين معنا كه گفته ميشد در ساخت اين باغ كه ميلياردها تومان روي دست شهر هزينه گذاشته، بسياري از نكات سازهاي و حتي ايمني رعايت نشده است. با اين حال شهرداري بدون توجه به اين انتقادها، ساخت فاز دوم اين باغ را آغاز كرد ولي در اين مورد هم هنوز نهتنها اين فاز به بهرهبرداري نرسيده كه شنيدهها حكايت از آن دارد كه كار تكميل اين فاز نيز به بن بست خورده است. بالاخره تكليف اين پروژه عظيم كه قرار بود بزرگترين باغ پرندگان خاورميانه باشد، به كجا انجاميد؟
بخشي از صحبتهاي شما درست است ولي بخشي از آنها به شايعاتي برميگردد كه منتشر شده است. براي اينكه بخواهيم به تمامي زواياي پنهان پرونده باغ پرندگان پاسخ دهيم ابتدا بايد كمي به عقب برگرديم و آنچه در طول اين سالها در اين محدوده انجام شده مرور كنيم. همانطور كه ميدانيد ساخت فاز اول باغ پرندگان در زميني به وسعت 86 هكتار، در سال 92 آغاز شد و فاز دوم نيز در سال 95 استارت خورد. در فاز يك يكسري اشكالات ريز و درشتي بود كه ما سعي كرديم در دوره مديريت جديد شهري آنها را اصلاح كنيم. چون به هر حال سرمايهگذاري كلاني در اين مجموعه صورت گرفته بود و نميشد آن را ناقص و نيمه كاره رها و پول شهر و شهروندان را حيف و ميل كرد. اصليترين اشكالي كه ما با آن روبرو بوديم همان چيزي بود كه شما هم به آن اشاره كرديد. يعني پرندگان اين باغ به صورت قاچاق وارد كشور شده بودند و براي همين سازمان محيط زيست از شهرداري شكايت كرده بود كه هنوز هم پرونده آن مفتوح است. در فاز دوم هم وقتي ما آن را تحويل گرفتيم با حجم زيادي از نقايص و مشكلاتي روبرو شديم كه ميراث مديريت گذشته بود. مثلا براي حفظ جان پرندگان بايد صاعقهگير نصب ميشد ولي اين كار انجام نشده بود. قسمتهايي از آن حتي توري هم نداشت كه ما مجبور شديم تورهاي داخلي خريداري و نصب كنيم؛ ضمن آنكه يكسري نقاط در اين باغ براي تردد شهروندان و خانوادهها ايمن نبودند. يا مثلا آبتصفيهكن براي استفاده پرندگان در باغ تعبيه نشده بود. ما تلاش كرديم كه اين نقايص مرتفع شود.
يعني الان فاز دوم باغ پرندگان آماده بهرهبرداري است؟
ما امسال رويه جديدي را در پيش گرفتيم. گفتيم تاكنون هر چقدر از پول شهر هزينه شده، كافي است، بنابراين قرار شده با رعايت مراحل قانوني نگهداشت و بهرهبرداري از هردو باغ به پيمانكار بخش خصوصي واگذار شود؛ البته در چارچوب ديدگاههاي ما و با قيمت بليتي كه شوراي شهر تعيين كرده است.
خب اين كار يعني تعيين پيمانكار كي انجام ميشود؟
فكر ميكنم قبل از سال جديد اين كار به انجام برسد.
يعني پيمانكار قرار است پرندگان فاز دو باغ پرندگان را تامين كند؟
بله. البته ما در اين زمينه با محيط زيست جلسات متعددي را برگزار كرديم و درنهايت قرار شد پيمانكار از بين پيمانكاراني كه آنها معرفي ميكنند، انتخاب شود چون ديگر نميخواهيم شهرداري متهم به قاچاق و تخلف شود.
خب قرار است پيمانكار چند قطعه پرنده براي فاز دو خريداري كند؟
چيزي حدود پنج هزار قطعه كه برخي داخلي و برخي گونهها خارجي هستند و ليست آنها با مشاركت شهرداري و محيط زيست آماده شده است. برآورد ما هم براي تامين اين تعداد پرنده چيزي حدود دو ميليارد تومان است.
و فاز اول باغ پرندگان چقدر پرنده دارد؟
حدود سه هزار پرنده.
و الان پرونده شكايت محيط زيست از شهرداري در چه مرحلهاي است؟
شكايت محيط زيست از شهرداري نبوده بلكه از بهرهبردار اين باغ بوده است. ما الان كاملا با محيط زيست هماهنگ هستيم و مشكلي نداريم. يك زماني شهرداري حتي به محيط زيست و ساير نهادهاي دستاندركار اجازه ورود به باغ را نميدادند ولي امروز آنها به راحتي در باغ تردد دارند و بازديد ميكنند. حتي ما دنبال احداث باغ گياهشناسي در فاز اول هستيم. يعني ميخواهم بگويم مشكلي نداريم.
يادم هست كه يكي از انتقادهاي جدي اين بود كه چه لزومي دارد نهادي مثل شهرداري بخواهد در مقولهاي مثل احداث باغ پرندگان ورود كند و پول شهر را صرف چنين پروژههايي كند. حالا كه كار از كار گذشته و اينهمه هزينه شده است ولي خود شما قبول نداريد كه بهتر بود شهرداري اصلا به چنين كاري ورود پيدا نميكرد؟
ببينيد، نفس احداث باغ پرندگان، اقدام خوب و قابل تقديري است. اما واقعيت اين است كه من هم مثل شما بر اين باورم كه متولي اينگونه امور سازمان محيط زيست است. ما نبايد اين همه در اين باغ هزينه ميكرديم. اين اشتباه شهرداري بود. بلكه بايد با همكاري محيط زيست و از طريق جلب مشاركت بخش خصوصي اين باغ احداث ميشد. اينكه الان ما مجبور باشيم در برههاي كل بودجه منطقه را براي تكميل اين باغ هزينه كنيم و در مقابل براي حل مشكلات عادي شهروندان و خود منطقه مشكل بودجه نداشته باشيم كار عاقلانهاي نيست. وقتي هنوز در شرق تهران شهربازي و سينما و... نداريم يا بسيار كم داريم، احداث باغ پرندگان يك اقدام غيرضروري به نظر ميرسد.
هنوز نگفتيد چقدر در اين دو باغ هزينه شده است؟
چيزي حدود 320 ميليارد تومان. تمام تلاشمان را هم ميكنيم كه تا قبل از عيد فاز دو اين باغ هم به بهرهبرداري برسد.
يكي ديگر از موضوعاتي كه در منطقه تحت مديريت شما جنجال انگيز شده بود، موضوع انتقال پادگان 06 ارتش بود. در برههاي قرار شد اين پادگان از شهر خارج شود؛ حتي اخباري منتشر شد كه عنقريب اين اتفاق خواهد افتاد ولي به يكباره موضوع به فراموشي سپرده شد و عملا ديگر خبري از انتقال اين پادگان نشد. بالاخره آيا قرار هست كه اين پادگان از شهر خارج شود يا خير؟
بله. ولي اين پرونده هم به مشكلاتي برخورده كه اول بايد آنها حل شود.
مثلا چه مشكلاتي؟
توافقنامه اوليه قرار بود واگذاري پادگان 70 به 30 باشد. يعني آنها در قبال نگهداشت 30 درصد پادگان و امتيازاتي كه شهرداري به آنها ميداد، 70 درصد آن را به شهرداري براي احداث سرانههاي خدماتي شهر، واگذار كنند. در دوره شهرداري آقاي افشاني اين موضوع با جديت دنبال شد ولي ديديم در طرحهايي كه ارتش آورده بود به گونهاي طراحي صورت گرفته بود كه به نفع شهر و شهروندان نبود. يعني بيشتر معابر و فضاهاي سبز جزو 70 درصد ما تلقي شده بود؛ به بياني ما بايد هر سال ميلياردها تومان صرف نگهداري معابر و مراكز خدماتي و كاشت درخت و... ميكرديم كه آنها ميخواستند از آن استفاده كنند نه همه شهر!
اما بالاخره انتقال پادگان كه منتفي نشده است؟
به نظرم نبايد گفت انتقال پادگان؛ البته در دوره آقاي افشاني وي تلاش زيادي كرد تا كل پادگان در ازاي واگذاري مابهازاي آن به ارتش، به شهرداري واگذار شود تا صرف امور خدماتي و محلي براي خدماترساني و امدادرساني براي مواقع بحراني بدل شود. شايد بد نباشد كه بدانيد براساس مصوبات موجود ارزش املاك پادگانها يكسوم ارزش املاك شهري است. ما در دوره افشاني حساب كرديم كه قيمت آنجا چيزي حدود دو هزار و 200 ميليارد تومان است. شهردار وقت گفتند اجازه دهيد ما اين را جاي ديگر معادلسازي كنيم و كل پادگان را براي موضوعات خدماتي و امداد و نجات در مواقع بحراني بگذاريم. ولي آنها قبول نكردند. اما ارتش اين را قبول نكرد و گفت ما اينجا يكسري تجهيزات و امكانات خاصي داريم كه نميتوانيم آنها را منتقل كنيم. بنابراين انتقال پادگان عملا منتفي شد. براي همين بعد از جلسات متعدد بين شهرداري، ارتش و وزارت راه و شهرسازي مقرر شد تا از فرمول ديگري استفاده شود.
من متوجه نشدم... بالاخره تكليف پادگان 06 چه خواهد شد؟
همانطور كه گفتم ابتدا ارتش نقشهاي را آورد كه در آن سهم 70 درصدي شهرداري و 30 درصدي خودش ديده شده بود. مثلا گفته بودند اينجا فضاي تجاري است و اينجا فرهنگي و.... سهم شهر در اين طرح، پراكنده بود و ما ديديم كه پيشنهاد آنها منفعتي كه براي شهر ندارد هيچ، بلكه باري را هم روي دوش شهر خواهد گذاشت. اين بود كه طرح مجددا از كميسيون ماده پنج برگشت خورد تا اينبار طرحي با مشاركت هر دو طرف يعني ارتش و شهرداري تهيه و براي تصويب به اين كميسيون ارايه شود؛ به زبان ساده، حرف ما اين است كه شما بگوييد اين 70 درصد سهم شهر و اين 30 درصد سهم ما تا شهرداري بتواند آنچه شهر نياز دارد را در آنجا پياده كند؛ البته جلسات تند و پرتنشي در اين زمينه داشتيم ولي در نهايت ما زير بار فشارهاي ارتش نرفتيم چون معتقد بوديم اين طرحي كه آنها پيشنهاد ميكنند خيانت به شهر و شهروندان است.
خب در آن 30 درصد قرار است چه اتفاقي بيفتد؟
همانطور كه كميسيون ماده 5 تصويب كرده قرار است يك ميليون و صد هزار مترمربع بناي انتفاعي به ارتش از سوي شهرداري داده ميشود تا آن را بسازند. حالا منتظر طرح جديد ارتش هستيم كه قرار است با ديدگاه شهرداري تهيه شود تا آن را به كميسيون ماده پنج بفرستيم و اجرايي شود.
اصولا در شمال شرق تهران پادگان زياد داريم. قرار نيست آنها از شهر خارج شوند؟
نه. تنها مشكلي كه ما با پادگانها داريم پادگان نيروي دريايي در فرجام است. ما با سردار خانزاده هم جلساتي در مورد اين پادگان داشتيم كه براساس آن قرار بود ادامه خيابان دلاوران بيايد و از داخل پادگان رد شود و به امام علي برسد كه پروژه بزرگي است و دوم اينكه تخلفات گستردهاي كه آنجا توسط سنگفروشها و... صورت گرفته جمعآوري شود و پروژه نيمهكارهاي كه قبل از انقلاب شروع كرده بودند، با رعايت موارد قانوني به اتمام برسد. اما در همين گير و دار بنياد مستضعفان سند آورد كه مالكيت بخشي از اين پادگان مال ماست. به همين خاطر كار عملا متوقف شد تا مقام معظم رهبري به مساله ورود پيدا كردند و بعد از آن مقرر شد تا بخشي از پادگان همچنان در اختيار نيروي دريايي باقي بماند و مابقي به بنياد مستضعفان واگذار شود.
بالاخره طرحي كه شما داشتيد اجرا خواهد شد؟
بله.
الان پادگانها براي ساخت و ساز در آنها خود را موظف ميدانند كه از شهرداري مجوز بگيرند؟
بله. در مورد ساخت و سازهاي جديد موظف هستند از ما مجوز بگيرند ولي در مورد ساخت و سازهاي قديمي كاري نميتوان كرد.
واقعا حريفشان ميشويد كه بيايند از شما مجوز بگيرند؟
بله. در مواردي پرونده آنها را به دادسراي نظامي كشاندهايم و برخي از آنها را تخريب هم كردهايم. مثل شهرك شهيد بهشتي كه متعلق به نيروي زميني است و الان از طريق محاكم قضايي پيگير آن هستيم.
پارك جنگلي «تلو» هم از ديگر مواردي است كه در سالهاي قبل چالشهاي زيادي در مورد آن وجود داشته است چرا كه گفته ميشد اين منطقه هم به خاطر نداشتن نظارت، به نقطه پرخطري تبديل شده است. الان وضعيت آنجا خيلي پيچيده است. آنجا 20 تعاوني با حدود پنج هزار عضو براي 400 هكتار سند دارند؛ ضمن آنكه جزو حريم تهران است و بايد ساخت و ساز در آنجا كنترل شود.
خب بايد شما ساخت وساز را كنترل كنيد.
وزير وقت آنها را به همكارانش داده و تعاونيهاي مختلفي شكل گرفته است. مالك در آنجا منابع طبيعي است. ما آنجا نقش نگهداشت محل را داريم تا از بين نرود و البته مانع ساخت و ساز شويم؛ به بياني ساخت وسازهايي كه صورت گرفته متعلق به گذشته است و امروز ديگر اجازه ساخت وساز داده نميشود. در مورد ساخت و سازهاي گذشته هم بايد حاكميت تصميمگيري كند و از عهده شهرداري خارج است.
ما كلونيهاي فعال زيادي از لحاظ فحشا در اين منطقه داريم. باندهاي مافيايي در اين محله تشكيل شده كه در لواي دستفروشي انواع تخلفات را انجام ميدهند.
توافقنامه اوليه قرار بود واگذاري پادگان 70 به 30 باشد. يعني آنها در قبال نگهداشت 30 درصد پادگان و امتيازاتي كه شهرداري به آنها ميداد، 70 درصد آن را به شهرداري براي احداث سرانههاي خدماتي شهر واگذار كنند. در دوره شهرداري آقاي افشاني اين موضوع با جديت دنبال شد ولي ديديم در طرحهايي كه ارتش آورده بود به گونهاي طراحي صورت گرفته بود كه به نفع شهر و شهروندان نبود.
شكايت محيط زيست از شهرداري نبوده بلكه از بهرهبردار اين باغ بوده است. ما الان كاملا با محيط زيست هماهنگ هستيم و مشكلي نداريم. يك زماني شهرداري حتي به محيط زيست و ساير نهادهاي دستاندركار اجازه ورود به باغ را نميدادند ولي امروز آنها به راحتي در باغ تردد دارند و بازديد ميكنند. حتي ما دنبال احداث باغ گياهشناسي در فاز اول هستيم. يعني ميخواهم بگويم مشكلي نداريم.