• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4294 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۸ بهمن

نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی

چشم‌انداز گذشته

الناز اسکندری | رابطه تاریخ با نظریه بیش از دیگر رشته‌های علوم انسانی دچار نوسان‌های تردیدآمیز بوده است. امروزه تقریبا کمتر کسی تردید دارد که بخش عظیمی از تکاپوهای فکری در رشته‌هایی چون جامعه‌شناسی، اقتصاد، انسان‌شناسی، علوم سیاسی و... جنبه نظری محض دارند و اساسا هر شکلی از فعالیت پژوهشی در این رشته‌ها بدون تلاش برای تلفیق نظام‌مند نظریه و واقعیت تجربی محتوم به شکست است. با این همه، در رشته تاریخ شرایط دیگری حاکم است. به‌رغم گرایش‌های نظری آشکار و متعددی که در بسیاری از آثار مورخان برجسته دوره معاصر به چشم می‌خود، هنوز هم تردید درباره هر گونه مداخله نظریه در روند پژوهش تاریخی یکی از مشخصه‌های بارز گفتمان تاریخ‌نگاری در میان بسیاری از مورخان است. بخشی از این بدبینی البته موجه است؛ مورخان اغلب هنوز به نظریه‌هایی که بتوان آنها را درون‌زاد نامید، نرسیده‌اند و غالبا ابزارهای نظری و مفهومی خویش را از رشته‌های همسایه در علوم انسانی اخذ می‎کنند، رشته‎هایی که نوعا ماهیت همزمانی دارند و بیشتر با آن مجموعه‎ای از ساختارها و رخدادهای جامعه انسانی سروکار دارند که معاصر تلقی می‎شوند. اصل «تغییر» در تاریخ می‎گوید که شرط هر گونه فهم درست تاریخی از هر پدیده‎ای خودداری از تسلیم در برابر وسوسه تعمیم‎های آناکرونیستیک است و آناکرونیسم به زبان ساده، حاصل فرافکنی انگاره‎های حاصل از بررسی واقعیات معاصر به واقعیات گذشته است. از این قرار هر شکلی از صورت‎بندی‎های مفهومی واقعیت‎های جهان معاصر(مانند تعاریف ما از طبقه یا دولت) نمی‎تواند از حیث روش‎شناختی برای فهم پدیدارهای اجتماعی ادوار پیشین کارایی داشته باشد. از سوی دیگر دسترسی ما به واقعیات گذشته انسان در مقایسه با انبوه داده‌هایی که جامعه‌شناسان و دیگر متخصصان علوم انسانی در اختیار دارند بسیار محدودتر و پراکنده‌تر است و از همین رو نیز گاهي داده‌های لازم برای آزمون نظری در حوزه تاریخ‌نگاری موجود نیست. کتاب «نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی» درصدد است تا پاسخ‌هایی به همین تردیدها بدهد و پرسش‎های مشابهی از زوایه‎های نوتری طرح کند. نویسندگان در پنج فصل به بررسی مسائل اصلی، ژانرهای تاریخ‎نگاری و جریان‎های موازی و همپوشان در حوزه نظریه اجتماعی و تاریخ اجتماعی می‎پردازند. مک‎رایلد و تیلور در فصل نخست به خوبی زمینه‎های ایدئولوژیک و سیاسی شکل‎گیری تاریخ اجتماعی در انگلستان را بازکاوی می‎کند. تا مدت‎ها عقیده بر این بود که «تاریخ اجتماعی» آن چیزی است که سوسیالیست‎ها و مارکسیست‎ها می‎نویسند، یعنی تاریخی با تعهد سیاسی و ایدئولوژیک که موضوع آن طبقات فرودست و تحت ستم است. این گونه تاریخ‎نگاری گرچه در انگلستان با جان گرین و اثر پرآوازه او با عنوان «تاریخ مختصر مردم انگلستان» آغاز شد اما قوام و توسعه خود را مدیون تکاپوهای چندین کنشگر متعهد اجتماعی بود که در رأس آنها زوج بئاتریس وب و سیدنی وب قرار داشتند. با این حال نویسندگان پا را عقب‎تر می‎نهند و از زمینه‎های فکری و فلسفی شکل‎گیری تاریخ اجتماعی در عهد روشنگری، نقش اقتصاددانان سیاسی سوسیالیست و غیرسوسیالیست به ویژه سهم مارکس و انگلس در شکل‎گیری نگرش‎های جامعه‎مدارانه به تاریخ سخن می‎گویند. به دنبال این تأثیرات بود که مضامینی چون طبقه، جنسیت، جمعیت‎نگاری، شهرنشینی، روابط خانوادگی و بسیاری از دیگر پدیده‎های «اجتماعی» و «فرهنگی» در کانون بررسی‎های مورخان قرار گرفتند. برخی از مکاتب متقدم جامعه‎شناسی(مانند مکتب شیکاگو) نیز هر چند ناخواسته در تشدید این گرایش‎ها مؤثر بودند. در فصل دوم، مؤلفان به سراغ مهم‎ترین حوزه میان‎رشته‎ایِ حاصل از تلفیق نظریه اجتماعی و پژوهش تاریخی می‎روند؛ جامعه‎شناسی تاریخی. تاریخ شکل‎گیری جامعه‎شناسی تاریخی تصویری کامل و فشرده از همه فراز و فرودها، شیفتگی‎ها و خصومت‎ها و رابطه پرتنش میان گرایش‎های نظری و تجربی صرف در تاریخ‎نگاری را عرضه می‎کند. سیر تعامل این دو رشته و میل به واگرایی و هم‎گرایی میان آنها موضوعی است که همراه با ابعاد مختلف آن مورد بررسی دقیق قرار می‎گیرد و محاسن و کاستی‎های آثار مهمی که در این زمینه پدید آمده است، آشکار می‎شود. فصل سوم کتاب به بررسی دو ژانر مهم تاریخ‎نگاری یعنی تاریخ‎نگاری «جامع» و «تطبیقی» می‎پردازد؛ در اینجا طبق انتظار این مورخان مکتب آنال و در رأس آنها فرنان برودل است که در نقش پیشقراول ظاهر می‎شوند. مارکسیست‎های بریتانیایی، مورخان و جامعه‎شناسان تاریخی سرشناس دیگر هر کدام سهمی در شکل‎گیری هر یک از این اشکال تاریخ‎نگاری داشته‎اند. پرسش‎هایی نظیر اینکه آیا اساسا تاریخ‎نگاری «جامع» امکان‎پذیر است و حد و مرز تطبیق میان پدیده‎های انسانی در دو حوزه مکانی و زمانی متفاوت چیست، به همراه چالش‎هایی که پسامدرنیسم در برابر این رویکردها قرار داده است، در این فصل مورد بررسی قرار می‎گیرند. در فصل بعد مؤلفان به سراغ اصلی‎ترین مساله مشترک میان جامعه‎شناسی و تاریخ، یعنی همان دوگانه همیشه اضطراب‎آور «ساختار و عاملیت» می‎روند و بحثی خواندنی و مفصل را در این باره پیش می‎برند. در فصل آخر کتاب مؤلفان بررسی جریان‎های فرهنگ‎گرا در تاریخ اجتماعی را در دستور کار خویش قرارمی‎دهند و تأثیر یکی از مهم‎ترین «چرخش»های فکری در سده بیستم، یعنی «چرخش زبانی» را بر تاریخ‎نگاری بررسی می‎کنند؛ «تاریخ از پایین»، نگرش‎های زنانه به تاریخ، تاریخ ذهنیت‎ها و آیین‎های اجتماعی، ایدئولوژی و... از جمله مهم‎ترین مضامین مطرح در این فصل هستند. سخن نهایی مولفان این است که روند تعامل نظریه و پژوهش تجربی در تاریخ‌نگاری همچنان پرتنش و اضطراب‎آفرین خواهد ماند و احتمال اینکه بتوانیم راه‌حلی نهایی برای غلبه بر این معضل بیابیم، اندک و شاید نزدیک به صفر باشد. اما آنچه امروزه مورخان از آن نمی‎توانند بگریزند این واقعیت است که فهم جهان تاریخی و اجتماعی بدون چارچوب‎های نظری و مفهومی دیگر امکان‎پذیر نیست و پرهیز از رویارویی با نظریه‎های جدید متضمن تن‎ دادن ناخودآگاه به انگاره‎های نظری منسوخ، خام و ناکارآمد است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون