• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4299 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۴ بهمن

سمن‌ها و نقش زنان در اقتصاد سيستان و بلوچستان

مبينا نورمحمديان

استان سيستان و بلوچستان از نظر فرهنگي بسيار غني و داراي قدمت زيادي است اما در استان نرخ مشاركت زنان در بازار كار اندك است و جزو آخرين نرخ‌ها در استان‌هاي كشور است.در استان هنوز روابط اجتماعي خاص و متفاوتي حاكم است. در عين حالي كه فرماندار قصرقند يك خانم است كه حرفش پذيرفته مي‌شود اما در بخش‌هايي از استان مناسبات بر اساس خان و رعيتي حكمفرماست. در بخش‌هايي از استان مي‌بينيم كه براي زنان‌شأن اجتماعي قائل نمي‌شوند.يكي از فرصت‌هاي زنان در استان صنعت سوزن‌دوزي است. گاه به اسم حمايت از مردم بومي مي‌بينيم كه سمن‌ها در منطقه حاضر مي‌شوند و به مردم محلي مي‌گويند كه در ازاي هر سوزن‌دوزي به آنها پرداختي صورت مي‌گيرد و اشتغال‌آفريني مي‌شود و از آن سو همان سمن با طراحان و مزون‌ها در تهران و شهرهاي ديگر قرارداد مي‌بندند و هر سوزن‌دوزي را با قيمت‌هاي چند ميليوني به فروش مي‌رسانند اما زنان روستايي كه بهترين عملكرد را در دوخت و دوز دارند از اين منافع بهره‌مند نمي‌شوند. اينجاست كه بايد تاكيد كرد كه لازم است، سمن‌ها ماهي‌گيري را آموزش دهند. در اين سال‌ها تلاش بسياري شده كه صنايع دستي استان كاربردي شود. اما يك موضوع سبب نگراني شده است. تعاوني و سمن‌هاي مختلفي كه در اين زمينه حضور مي‌يابند پس از آنكه متوجه مي‌شوند هزينه‌هاي اين كارها بالاست و مدل‌ها خاص است و ممكن است براي مشتريان خارج از استان پذيرش نداشته باشد به تغيير رنگ‌بندي و طرح‌ها روي مي‌آورند كه منجر به از دست رفتن اصالت كار مي‌شود. مضافا اينكه كيفيت كار نيز در بعضي از موارد آنچنان افت مي‌كند كه اعتبار كارهاي دستي منسوب به استان را خدشه‌دار كرده است.يكي از راه‌هايي كه به مشاركت زنان مي‌انجامد، افزايش نقش تشكل بومي زنان است كه با كارگروه‌هايي براي اداره تشكيلات، ‌صندوقي براي حمايت از فعاليت‌هاي قرض‌الحسنه و همراه با يك تعاوني براي فروش باشد.اين گروه‌ها مي‌توانند در توسعه گردشگري در استان نيز نقش ايفا كنند، چون مي‌تواند بخش اعظم فعاليت‌ها توسط زنان صورت گيرد.كارهايي همچون راه‌اندازي و ليدري يك گروه گردشگري از فعاليت‌هاي زنان خواهد بود. زنان به صورت سينه به سينه از مادران خود آموخته‌اند كه چگونه نيازهاي خود را با امكانات محيطي پاسخ دهند. اينگونه است كه زنان مي‌توانند در محصولات محلي و صنايع دستي نيز حضور پيدا كنند و هم در توليد و هم در فروش صنايع دستي مي‌توانند نقش و مزيت داشته باشند. يا زناني كه در طبخ غذاهاي محلي براي گردشگران حضور پيدا مي‌كنند و يك رستوران محلي را اداره خواهند كرد. خانم ريگي به عنوان فرماندار زن يك مورد است كه حتي در كشور هم جزو معدود زناني است كه به مناصب مديريتي و سياسي در اين سطح رسيده اما زناني شبيه او كم نيستند. در سيستان و بلوچستان زناني هستند كه در شوراهاي شهر و روستاها نماينده شده‌اند. اين مورد در روستاها پررنگ است كه زنان براي احقاق حقوق خود در عرصه اجتماعي حضور پيدا مي‌كنند و مي‌خواهند تا حقوق خود را مطالبه كنند. در بعد اقتصادي نيز در بازارهاي محلي مي‌بينيم كه حضور زنان دوشادوش مردان رخ مي‌دهد. اين اتفاقات تصوير پيش‌زمينه‌اي كه از حضور اجتماعي زنان در سيستان و بلوچستان براي زنان تصوير شده است را زير سوال مي‌برد. البته از آن طرف هم روستاهاي اطراف چابهار را داريم كه با ورود به آن شاهد فضاي سنگين جداسازي‌ شده، هستيم كه زن‌ها فقط در كپر و خانه‌ها حضور دارند و فقر فرهنگي به جايي رسيده كه به عنوان مثال زن با ناباروري مواجه است اما امكان درمان پيدا نمي‌كند و شوهر نيز به راحتي ازدواج مجدد مي‌كند.در چنين ساختار فرهنگي پيچيده‌اي است كه ورود سمن‌ها بايد با رعايت حساسيت و تحقيق ‌شده، صورت پذيرد. بسيار مشاهده مي‌كنيم كه گروه‌هاي مردمي با دغدغه فقر وارد استان مي‌شوند و تحت تاثير احساسات بدون هيچ ايده‌اي و فكر كردن، چند كتاب و دفتر و... جمع مي‌كنند و ميان مردم محلي توزيع مي‌كنند و بعد هم در بخش فرهنگي كار خود، تلاش مي‌كنند مردم محلي و علي‌الخصوص زنان را با حقوق خود آشنا كنند. اين در حالي است كه ما وظيفه نداريم در سيستم فرهنگي منطقه دخالت كنيم. بايد توجه كنيم كه اين مناطق دوران گذار فرهنگي خود را طي مي‌كنند. براي يك زن در اين مناطق و هر جاي ديگري از لحاظ قلبي تلخ است اما مي‌پذيرد كه شرايط اينگونه است. دخالت‌هايي كه از سوي افراد غيربومي صورت مي‌گيرد، ساختار اجتماعي را به هم مي‌زند در حالي كه ممكن است جامعه به مرور مشكل را حل ‌كند و اصلا نه لازم است و نه مطلوب كه كنشگر نقش كاتاليزور را بر عهده گيرد. يك نمونه زني كه قبلا اجازه نداشت از همسرش حتي درخواست پول كند اكنون مخارج خانواده را تامين مي‌كرد و قطعا اكنون جايگاه متفاوتي در خانواده داشت. زني كه تا پيش از اين اجازه نداشت از روستا خارج شود، اين ‌بار به واسطه اعتماد مردان خانواده به تسهيل‌گران امكان مي‌يابد تا براي حضور در بازارها و نمايشگاه‌هاي محلي خارج از استان به تنهايي مسافرت كند. زنان در اين شرايط با كمك‌هاي سمن‌ها مي‌توانند به مطالبه‌گري از شوراي روستا اقدام كنند يا از خانه‌هاي بهداشت بخواهند كه فلان اقدام را براي‌شان مهيا كند.در همين گفت‌ وگوها مي‌توان شرايطي را پيش برد كه بومي‌ها با دانشي كه از منطقه دارند به محيط زيست و اقتصاد كمك كنند. مثلا در حصيربافي نياز داريم كه از درخت نخل استفاده كنيم اما اگر قرار باشد اين نخل تمام شود و از بين برود، خود بومي‌ها به فكر تثبيت نخل خواهند بود و به حفظ موجوديت گياه و حيوانات منطقه همت كنند يا حتي به از بين بردن مواردي كه به تخريب محيط زيست مشغولند، اقدام كنند. فعال گروه‌هاي مردم‌ نهاد

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون