اسدالله بادامچيان در نشست همانديشي با محمد جواد حقشناس درباره علل و عوامل پيروزي انقلاب اسلامي:
با استعلام از آيتالله طالقاني و شهيد مطهري با مجاهدين همكاري كرديم
بادامچيان در نشست همانديشي با محمد جواد حقشناس درباره علل و عوامل پيروزي انقلاب اسلامي كه به همت انجمن انديشه و قلم برگزار شد با اشاره به پرسشي درباره ترور حسنعلي منصور گفت: ترور و حتي فتك و كشتن ناگهاني در اسلام ممنوع است. حتي اعدام انقلابي كه در تمام حقوقها پذيرفته شده است، اسلام نميپذيرد. وي افزود: تنها كسي كه قاضي در حكومت اسلامي و مجتهد در غير حكومت اسلامي حكم دهد كشتن او جايز است. براي حسنعلي منصور علما از جمله آيتالله ميلاني حكم دادند. بادامچيان تاكيد كرد: موتلفه حتي با انفجار هم مخالف بود. او با بيان اينكه از دهه بيست در مبارزات ملي بوده است، اظهار داشت: بعد از كودتاي ۳۲، با گروه شهيد اماني مبارزه ميكردم و در ارديبهشت ۴۲ وقتي به محضر امام در قم رسيديم، ايشان به ما گفتند: وقتي براي خدا كار ميكنيد چرا باهم كار نميكنيد؟شهيد عراقي گفت: تشكيلات نياز به لايهها و واحدهاي مختلف و گزينش دارد، امام فرمودند: «اگر مرا قبول داريد ميگويم حالا كه براي خدا كار ميكنيد، باهم موتلف شويد» و از اتاق بيرون رفتند. وي در بيان چگونگي تاسيس هياتهاي موتلفه اسلامي گفت: ما در همان اتاق در منزل امام، تصميم گرفتيم، موتلفه اسلامي را تشكيل دهيم و به خاطر جلوگيري از حساسيتهاي اطلاعاتي و امنيتي، اسم حزب را نياورديم و گفتيم «هيات». رييس شوراي مركزي حزب موتلفه خاطرنشان كرد: وقتي زندان بودم ظاهرا پزشكي بود كه عامل سيا بود و اصلا از پزشكي نميدانست و در زندان ميديدم كه مامور كا گ ب كه او را شناسايي كرده بود، او را تهديد ميكرد اگر ملاقات مرا با خانوادهام فراهم نكني، دخترت را ميدزديم. بادامچيان در ادامه گفت: در مبارزه با شاه با همه گروهها اعم از جبهه ملي، نهضت آزادي و... كار كردم و از سال ۱۳۴۹ هم كه مجاهدين خلق تشكيل شد، با استعلام از آيتالله طالقاني و شهيد مطهري، به اتفاق شهيد رجايي با اين گروه هم همكاري كرديم و من چريك بودم، در سال ۵۳ كه دستگير شدم در زندان متوجه انحراف عقيدتي مجاهدين خلق شدم. وي افزود: امام در ارديبهشت سال ۱۳۵۶، به شهيد مطهري گفتند كه «ريشه شجره خبيثه پهلوي از خاك بيرون است و برادران همت كنند و آن را براي هميشه محو كنند» بعد از اين پيام، ما هسته اصلي مبارزات را در نيمه سال ۵۶ شكل داديم. اسدالله بادامچيان در ادامه با بيان خاطراتي درباره دوران پيش از انقلاب گفت: سال ۵۹ در چهارراه چيتسازي جواني اعلاميه پخش ميكرد كه در ايران خفقان است و آزادي نيست. به او گفتم وقتي چند ساعت است كه اين اعلاميه را پخش ميكني و كسي مزاحمت نميشود، يعني در ايران آزادي هست.انقلاب، محصول هيچ حزب و گروهي نيست، محصول امام و مردم است.
بادامچيان درباره حضور بخشي از حزب زحمتكشان و دوستان مظفر بقايي در حزب موتلفه چه پاسخي داد؟
اسدلله بادامچيان در بخشي از اين نشست و در پاسخ به پرسشي درباره چرايي ورود برخي از همكاران مظفر بقايي و حزب زحمتكشان به موتلفه گفت: بعد از اختلافات ملي شدن نفت، بقايي آمد كنار آيتالله كاشاني. روزنامهاي هم داشت به اسم شاهد كه بر سرش نوشته بود نصر منالله و فتح قريب. اما بويي از اسلام در نشريهاش نداشت.بعضي همفكران او هم آمدند اطراف آيتالله كاشاني. وقتي امام به صحنه آمدند، بعضي از زحمتكشان به امام خميني پيوستند و برخي از آنها هم به موتلفه پيوستند از جمله اين افراد آقاي حسن آيت بود. وقتي كسي آمده و از گذشته خود فاصله گرفته، بگوييم نيايد؟ او همچنين در پاسخ به اين سوال كه ميپرسيد: همسر شهيد رجايي، اعلام كردهاند شهيد رجايي هرگز عضو حزب موتلفه نبودهاند. مدتي عضو مجاهدين خلق بودند. مدتي هم عضو نهضت آزادي بودند ولي موتلفهاي نبودهاند اظهار داشت: جواب شما در مصاحبه تصويري شهيد رجايي در دوران رياستجمهوري ايشان است. ميگويد: من شاگرد شهيد حاج صادق اماني، از حدود سالهاي قبل از ۱۳۳۰ هستم و ميگويد در سال ۴۶ دوستان ما (مقصود موتلفهايها از جمله بنده) كه در زندان بودند من و آقاي فارسي و آقاي باهنر، بقاياي موتلفه را اداره ميكرديم. به نظر ميرسد همين اندازه براي عضويت شهيد رجايي در موتلفه كافي باشد. من براي همسر شهيد رجايي احترام قائلم اما اين پاسخ را خود شهيد رجايي طرح كردهاند.
حقشناس: ويژگي انقلاب، هويت و انرژي واحد بود
محمدجواد حقشناس عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي هم در اين نشست هم انديشي گفت: بين مركز كشور و دورافتادهترين نقاط و ميان كارگر كم سواد و دانشجو و نخبه تفاوتي در روحيه، انرژي و آرمان نبود.
وي افزود: همه شعار ميداديم استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، امام از پاريس پيام دادند كه به جاي حكومت اسلامي، بگوييد جمهوري اسلامي.
حق شناس تاكيد كرد: جامعه به اتفاق اين توصيه را پذيرفت، بدون اينكه كسي بحث كند چرا در قالبهاي رايج حكومت، امام روي جمهوري دست گذاشتند؟