• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4300 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۵ بهمن

برخيز و اول بكش (142) فصل چهاردهم

گله سگ‌هاي وحشي – دور زدن نهادها

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

روش اوليه‌اي كه براي اين حملات استفاده مي‌شد، انفجار بود كه يا در پيت‌هاي نفت يا مخازن كار گذاشته مي‌شد. از آنجا كه اين فعاليت‌ها به طور رسمي توسط‌ اي‌دي‌اف ممنوع نشده بود و مجبور بودند از مابقي ارتش مخفي نگه دارند، بن‌گال از وزير كيبوتص، مهنيام كه در آن موقع زنده بود، خواهش كرد كه از شبكه‌هاي تيبوك آن استفاده كند. (يكي از اعضاي آن وزارتخانه گفت: «البته ما به او كليدها و پشتيباني‌هاي لازم را داديم. اين سرپرست فرماندهي بود و براي ما مثل يك پادشاه بود.») مواد منفجره هم توسط واحد پشتيباني بمب كه فرمانده آن از سوي ايتان دستور داشت كه بدون اينكه بپرسد براي چه مي‌خواهند همكاري كند، تهيه مي‌شد. اين واحد در خنثي كردن مين‌ها، راكت‌ها و نارنجك‌هاي قديمي از جمله ضايعاتي كه به دست اسراييلي‌ها هم مي‌افتاد شامل مي‌شد، تخصص داشت.‌ اي‌دي‌اف با استفاده از چنين موادي، قادر شده بود تا شانس هرگونه ارتباط با اسراييل را آن هم در صورتي كه اين مواد به دست دشمن مي‌افتاد، به حداقل برساند. بن‌گال گفت: «ما شب‌ها به آنجا مي‌رفتيم . مئير و من و بقيه بچه‌ها همراه با سر مهندس فرماندهي شمالي كه مواد منفجره را مي‌آورد. آن طبل كوچولوها را پر و فيوزهاش را وصل مي‌كرديم.» آن طبل كوچولوها را سپس در كوله‌پشتي مي‌گذاشتند يا اگر خيلي بزرگ بود روي موتورسيكلت، دوچرخه يا الاغ بار مي‌كردند و مي‌فرستادند. به زودي آن بمب‌ها در خانه‌هاي همكاران ساف در جنوب لبنان، همچنين در دفاتر ساف كه عمدتا در صور، صيدا و اردوگاه‌هاي پناهندگان فلسطيني اطراف آنها منفجر مي‌شد و هر كسي را كه در خانه بود، مي‌كشت يا آسيب‌هاي جدي وارد مي‌كرد. براي بن‌گال و داگان، اقدامات مخفي‌كاري- درست كردن بمب‌ها در كيبوتص در تاريكي شب، به كارگيري غيرقانوني لبناني‌ها – براي عمليات مخفي‌شان ضروري بود، نه تنها از اعضاي ساف بلكه از دولت خودشان و حتي همكاران‌شان در‌ اي‌دي‌اف. آنها داشتند يك اردوكشي مخفي و نامشخص در خارك يك كشور خارجي انجام مي‌دادند. فرمانده شمالي به آمان كه ‌بايد در چنين موضوعاتي دخيل مي‌بود و همچنين به مدير عمليات ستاد كل كه آنها هم ‌بايد اين عمليات را تاييد مي‌كردند، گزارش مي‌داد. بن‌گال گفت: اما ما همه را در كل خارج از حلقه‌مان گذاشته بوديم. بر اساس گفته‌هاي داگان، آمان، «در تمام مدت چوب لاي چرخ‌مان مي‌گذاشت. آنها نمي‌فهميدند كه عمليات مخفي چيست و اين عمليات چقدر براي ما مهم است.» دقيق‌تر گفته شود، شاخه اطلاعات نظامي نسبت به اهميت اين كشتن‌هاي نامشخص موافق نبود. ژنرال يهوشا ساگوي، سرپرست وقت آمان، يك مرد محتاطي بود كه نسبت به موثر بودن نوع عملياتي كه داگان اجرا مي‌كرد، ترديد داشت. او وضعيت لبنان را آن طور كه ايتان سياه و سفيد مي‌ديد، نمي‌ديد و به طور مكرر هشدار مي‌داد كه اسراييل نمي‌تواند به نزاع چيزي بيفتد كه نتواند مديريتش كند. ساگوي به ياد مي‌آورد كه «بن‌گال حتي سعي كرد تا مرا از ورود به دفاتر فرماندهي شمال يا حتي ديدار از آن ناحيه منع كند.» آموش گيلبوا از آمان گفت: «يك نبرد مداومي با فرماندهي شمال وجود داشت. آنها ما را دور مي‌زدند، پشت به ما كار مي‌كردند؛ يانوش (بن‌گال) در تمام مدت به ما دروغ مي‌گفت. ما به هيچ يك از گزارش‌هايي كه مي‌دادند، اعتماد نداشتيم. آنچه وحشتناك‌تر بود، اين بود كه اين كارها با تاييد رييس ستاد انجام مي‌شد كه او هم اين فعاليت‌ها را از رييس كل مخفي نگه مي‌داشت. اين يكي از زشت‌ترين دوره‌هاي تاريخ كشور بود.» بنا بر گفته بن‌گال، ساگوي «فهميده بود كه يك چيز غيرمعمولي در حال انجام بود» و سعي كرد تا حقيقت را دريابد. ساگوي به واحد امنيتي، ولتور – كه در حالت عادي مسوول اطمينان يافتن از اين است كه سربازان محرمانه‌هاي نظامي را از خطوط غيرامن رد نمي‌كنند- دستور داد تا تلفن‌هاي فرماندهي شمال را رديابي كنند. بن‌گال مفتخرانه از اينكه توطئه آمان را كشف كرده بود، در اين مورد گفت: «اما افسر ارتباطات فرماندهي من ارتباط آنها را به جعبه سوييچ من وصل كرد و من هم آنها را قفل كردم.»

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون