اينترنت ميتواند حال شما را بد كند، اما نبايد اينطور باشد
ترجمه: فريده وكيلي
چه چيزي اينترنت را به بحران اين روزها انداخته است و عدهاي را منتقد آن كرده؟ نقش تجارتي آن يا تكنولوژي كوتهبينها يا نفوذگران روسي و يا عصر هزارهها؟ مفسران اخيرا با تاسف بيشترين تقصير را بر گردن طبيعت انساني انداختهاند. اين پاسخ تا اندازهاي به نظر متقاعدكننده و قابل درك ميآيد، افراد به صورت آنلاين كارهاي عجيب و ناپسندي انجام ميدهند. هر چند كه اين تشخيص ميتواند به طور خطرناكي سطحي باشد و شركتهاي تكنولوژيكي را مبرا كند. بدترين فضاهاي آنلاين غيرقابل اجتناب نيستند، بلكه آنها نتيجه طبيعي كمبود شأن انساني است.
شأن انساني مهم است، زيرا ما بارها و بارها براي يافتن راهحلي كه چگونه انسانها ميتوانند، شرافتمندانه و محترمانه در كنار هم زندگي كنند به آن مراجعه كردهايم. اما در مكالمات اخير ما، حرفي درباره بيماريهاي تكنولوژيك حضور ندارد. اين پيشينه ذهن ما را روشن ميكند كه اشتباه ما در فضاي آنلاين چه بوده و چگونه ممكن است آن را اصلاح كنيم.
«دونا هيكس» كارشناس تحليل تضادها از دانشگاه هاروارد كه بر موضوعاتي مانند اختلاف بين ايرلند شمالي و كلمبيا كار كرده است، به رابطه بين شأن انساني و تضادها ميپردازد. هيكس در طول دههها در اين رشته طرح تكرار شوندهاي را مشاهده كرده است و ميگويد: «تضادها زماني ظاهر ميشوند كه انسانها احساس كنند مورد بيحرمتي واقع شدهاند و مانند يك شيء بيارزش با آنها رفتار شود. ما ميخواهيم در چشم ديگران خوب ديده شويم، در مورد خود احساس خوبي داشته باشيم و ارزش توجه و مراقبت ديگران را داشته باشيم.» وقتي با ما طوري رفتار شود، انگار اهميتي نداريم يا ارزش احترام نداريم، ما انتقامجو، قومگرا و كينهتوز ميشويم. اين تحقيق ميگويد كه ما طوري برنامهريزي شدهايم كه تهديد به شأن خود را به همان اندازه تهديد به جسم خود ميدانيم. دانشمندان عصبشناس دريافتهاند كه يك جراحت روحي مانند طرد شدن همان بخش از مغز را تحريك ميكند كه يك زخم جسمي انجام ميدهد.در طرح هيكس رفتار مطابق شأن انساني يعني ديده شدن و پذيرفته شدن براي آنچه هستيم، بهرهمند شدن از رفتار مناسب و داراي اعتبار و استقلال بودن است. فضاهاي آنلاين ما را از اين خصوصيات محروم ميكند. ما تشويق ميشويم كسي غير از آنكه هستيم، باشيم. تلاش ميكنيم ديده و شنيده شويم. اگر «عشق يعني توجه» همانطور كه هيكس در كتاب شأن انساني خود مينويسد، صفحات مجازي در اين روابط نفوذ ميكنند و صرفا براي تبليغات در مقياسي وسيع تعيين ميكنند چه كسي و چه چيزي مورد توجه است. به عبارت ديگر، آنلاين بودن يعني پيوسته در معرض تهديد شأن انساني بودن. جاي تعجب نيست اگر خشم، جداييخواهي و رفتارهاي ناپسند به دنبال داشته باشد.
نويسندگان قطعنامه حقوق بشر سازمان ملل - سندي كليدي در قوانين مدرن حقوق بشر- به اين رابطه ميان شأن انساني و تضاد پي بردند. اولين جمله قطعنامه با به رسميت شناختن شأن طبيعي انسان و حقوق برابر همه اعضا خانواده انساني آغاز ميشود كه خود اساس آزادي، عدالت و صلح در جهان است. آنها دريافتند كه بدون شأن انساني صلح ناممكن است.
شأن انساني در اين معنا در دهه 1700 پديدار شد. در اروپاي قبل از رنسانس، بر اساس كتاب فيلسوف مايكل روزن در اين باره، كلمه شأن انساني معنايي كاملا متفاوت داشت و مقامات بالاي اجتماع و افرادي با موقعيتهاي افتخارآميز به آن نائل ميشدند. شأن انساني براي خواص و پادشاهان بود، نه مردمان عادي و كمتر از همه زنان.
تقابل تفكر فيلسوف امانوئل كانت با اين عقيده يكي از بزرگترين دستاوردهاي روشنگري بود. او معتقد است: «همه انسانها شايسته تكريم شاهوار هستند، نه بهخاطر موقعيتي كه فرد در جامعه به دست ميآورد بلكه به دليل قوانين اخلاقي كه جزو لاينفك بشر است. نوع بشر بايد هدف باشد نه ابزاري براي يك هدف، زيرا ما قادر هستيم تصميمهاي اخلاقي بگيريم، انگيزههاي خود را مهار كنيم و آنها را به صورت قانون درآوريم.»
فضاهاي مجازي آنلاين مانند توييتر، يوتيوب و فيسبوك تهديدي هستند براي شأن انساني ما. توليد اطلاعات و دستيابي به قلب مصرف كننده مادامي كه با انسانها با هدفي ابزاري براي افزايش فعاليت كاربر و درآمد سرانه هر كاربر برخورد نشود، اشكالي ندارد. «جو ادلمن» پروفسور تكنولوژي ميگويد: «معيارها مانند پارازيت يا ارواح سرگردان هستند و انسانها را احاطه ميكنند. روشهاي تبليغاتي گرايشات و مكالمات ما را وسيله درآمدزايي خود ميكنند.»توانايي ما براي انتخاب آنچه بيانگر ارزشهاي واقعي ماست با تلنگري تحت تاثير فضاي مجازي قرار ميگيرد. همانطور كه ادلمن اشاره ميكند، اگر يوتيوب واقعا به خواستهها و ارزشهاي ما اهميت ميداد، زماني كه درخواست آموزش گيتار را ثبت ميكنيم، تلاش ميكند به درخواست ما پاسخ دهد و ما را به سمت تمرينهاي آن سوق دهد تا اينكه ذهن فرار ما را به ويديوهاي غيرمرتبط وصل كند تا وقت بيشتري را صرف تماشاي آن كنيم.
ما هميشه براي بسط ظرفيت انساني خود به ابزار متكي بودهايم. آشپزي با آتش به ما امكان تنوع غذايي بيشتر و تنازع بقا در محيطهاي جديد را ميدهد. ابزاري كه ما استفاده ميكنيم بهتدريج بر ما غالب ميشوند. تكنولوژي اجتماعي نيز با ما نه تنها رفتار ابزاري دارد، بلكه ما را تشويق ميكند نگاهي اينچنين به يكديگر داشته باشيم، مانند وسيلهاي براي كسب موقعيت و شغل بهتر و يا معياري براي خود ارزشيابي.شايد بعضي از اين مشكلات در نظام سرمايهداري اجتنابناپذير باشند، اما همه فناوريها هم نااميد كننده نيستند. وسيله ويديوچت مانند فيستايم را در نظر بگيريد كه امكان ارايه تصوير را ميدهد، يا صفحه گويا كه اجازه مشاركت در مكالمات آنلاين را به افراد نابينا ميدهد. هيچ يك از اين تكنولوژيها كامل نيستند اما داراي موضوعات مشترك هستند مانند تمركز بر توانمندسازي كاربر و احترام به علائق او بدون دستكاري بازخوردها.
نمونههايي از تكنولوژي در حال شكلگيري هستند كه ما را در انتخابهاي اخلاقي پشتيباني ميكنند. روانشناس اخلاق «جاناتان هايد» و همكارانش برنامه آموزشي را به صورت آنلاين طراحي كردهاند به نام «ذهن باز» كه در آن افراد را در مسيري از تعصباتشناختي قرار ميدهند و طي آن موجب تحريف ديدگاه آنها نسبت به موقعيت ساير افراد ميشوند. بر اساس آمار، ماهها پس از اين دوره آموزشي افراد نسبت به عقايدي كه صرفا از ديدگاه سياسي مخالف ابراز ميشد كمتر نگرش منفي داشتند. يك رويكرد تكنولوژيكي معتبر ديگري در «سيليكون ولي» در حال انجام است. پروفسور «جو ادلمن» كلاسي را بر اساس طراحي ارزشها اداره ميكند كه توسط طراحان رتبه يك فيسبوك و اپل نيز استقبال شده است.ما در طول تاريخ روشهاي بسياري به دست آوردهايم تا با ايجاد ابزارها و فضاها بهترين وجه طبيعت انساني را تقويت كنيم. اين داستان باشكوه تمدن است، پيشرفت فن زبان نوشتاري كه موجب تعديل انگيزههاي حيواني ما شده است. آنچه ما نياز داريم يك روشنگري تكنولوژيكي جديد است، چرخشي از عصر تاريكانديشي به لحاظ رفتاري به آغاز فضاي آنلايني كه از آنچه حقيقتا انساني است، استقبال ميكند. ما به فضاهاي آنلايني نياز داريم كه با ما بهمثابه موجوداتي يكتا و اخلاقي برخورد ميكند، با ما رفتاري توام با احترام و كرامت دارد و ما را به چنين رفتاري با ديگران تشويق ميكند.
الي پاريسر/ 17 ژانويه 2019