• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4300 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱۵ بهمن

چوب حراج بر دارايي‌هاي صد ساله آموزش

محمدرضا نيك‌نژاد

گرچه اجاره مدرسه‌ها به عنوان پاركينگ مراكز خريد و تالارهاي عروسي و ... چند سالي است كه عادي شده و تابوي فروش املاك آموزش و پرورش و مدرسه‌ها با موقعيت تجاري- اداري شكسته شده است، اما گويا اين روند برخي دست‌اندركاران را راضي نكرده و آنها با ارايه طرح‌ها و لايحه‌هايي به دنبال شتاب بخشيدن به آنند. براي نمونه «كميسيون آموزش مجلس از سال گذشته طرحي با عنوان «اصلاح برخي مقررات اداري و مالي آموزش و پرورش» را در دستور كار مجلس قرار داده‌ كه به ‌موجب بند ۲ اين طرح وزارت آموزش و پرورش مكلف شده است، املاك مازاد واقع در بر خيابان‌ها و مناطق تجاري را بدون نياز به مجوز كميسيون شهرسازي و معماري تغيير كاربري داده و راسا با مشاركت بخش خصوصي به‌ صورت طرح‌هاي خدماتي و تجاري احداث كند.» يا دولت در بند (د) تبصره 9 لايحه بودجه 98 آورده است: «به وزارت آموزش و پرورش اجازه داده مي‌شود به منظور ساماندهي و بهينه‌سازي كاربري بخشي از املاك و فضاهاي آموزشي، ورزشي و تربيتي خود و با رعايت ملاحظات آموزشي و تربيتي، نسبت به احداث، بازسازي و بهره‌برداري از آنها اقدام كند. تغيير كاربري موضوع اين بند به پيشنهاد شوراي آموزش و پرورش استان و تصويب كميسيون ماده (۵) قانون تاسيس شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران مصوبه ۲۲/۱۲/۱۳۵۱ صورت مي‌گيرد و از پرداخت كليه عوارض شامل تغيير كاربري، نقل و انتقال املاك، اخذ گواهي بهره‌برداري، احداث، تخريب و بازسازي و ساير عوارض شهرداري معاف است.» اما چند نكته درباره رويكرد سفت و سخت دولت در برون‌سپاري املاك آموزشي مهم است:

1- دست‌اندركاران كنوني آموزش و پرورش سياست‌هاي خويش را در راستاي اجراي سند تحول بنيادين مي‌دانند. اما سياست درآمدزايي از فضاي‌هاي فيزيكي و غيرفيزيكي مدرسه، با سند تحول در رويارويي جدي است. براي نمونه در راهكار ششم سند بر «تنوع‌بخشي به محيط‌هاي يادگيري در فرآيند تعليم و تربيت رسمي و عمومي» و در هفتمين راهكار آن بر «نقش مدرسه به عنوان يكي از كانون‌هاي پيشرفت محلي، به ويژه در ابعاد فرهنگي- اجتماعي» تاكيد شده است. اكنون پرسش اين است مدرسه‌اي كه بخشي از فضاي فيزيكي آن با ديواركشي به مغازه تبديل شده است، چگونه مي‌تواند ابعاد فرهنگي- اجتماعي و حتي معنوي سفارش شده در سند تحول را پياده كند؟ محيط آموزشي كه دست‌اندركارانش به روش‌هاي گوناگون به درآمدزايي از فضاي‌هاي فيزيكي و غيرفيزيكي آن- مانند دريافت پول از خانواده‌ها و مشتري دانستن دانش‌آموزان، استفاده ابزاري از آموزش براي رفع نيازهاي اوليه يادگيري و ... – در تلاش شبانه‌روزي‌اند، چگونه مي‌تواند نقشي كه سند از آنها انتظار دارد را برآورده كند؟ بي‌گمان پول و اقتصاد و سياست‌هاي بازاري و روابط حاكم بر آنها، چنان قدرتمندند كه نهادي اخلاقي و فرهنگي مانند مدرسه و آموزش را به حاشيه رانده و همه اركان آن را براي پول‌سازي به كارخواهد گرفت.

2- همواره در فروش يا اجاره محيط‌هاي آموزشي يكي از پرتكرارترين بهانه‌ها كمبود و كسري بودجه است. نخست آنكه به باور نگارنده كمبود بودجه افسانه‌اي بيش نيست. بهترين نشانه اين ادعا هم اينكه پولي‌سازي آموزش در دوره درآمدهاي سرشار نفتي آغاز شد و همچنان ادامه دارد. اما اگر فرض كنيم كه اين ادعا درست باشد، فروش املاك آموزش و پرورش به ويژه مدرسه‌ها به اين مي‌ماند كه پدري بيكار و گرفتار انواع مشكلات اقتصادي- و شايد مانند ساختار آموزشي ما معتاد! براي گذران زندگي خانواده، امروز تلويزيون را مي‌فروشد و روز ديگر فرش و روز ديگر يخچال و... آخرش چه؟ آيا واقعا دست‌اندركاران سياسي- آموزشي با فروش دارايي‌هاي صد ساله آموزش و پرورش مي‌خواهند كسر بودجه نهاد آموزش را از بين ببرند؟ گيرم مدرسه، اردوگاه، خانه معلم و مهمانسراها و .... را فروختيد يا اجاره به شرط تملك داديد، آخرش چه؟ آيا با اين كار كسر بودجه بزرگ‌ترين و مهم‌ترين وزارتخانه كشور از بين مي‌رود؟ پاسخ اين پرسش آنچنان بديهي است كه تنها سازمان برنامه و بودجه و مامورانش در آموزش و پرورش به آن پاسخ مثبت خواهند داد! بيش از اين چوب حراج بر داشته‌هاي چند ده ساله اين نهاد سرمايه‌اي نزنيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون