• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4306 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۵ بهمن

يك دهه تلاش براي تغيير يك نگاه

سينا قنبرپور

در همين‌ روزهايي كه به تازگي پشت‌ سر گذاشته‌ايم فيلمي بيشترين سيمرغ‌هاي بلورين جشنواره فيلم فجر را دريافت كرد كه لوكيشن آن در سيستان و بلوچستان بود. فيلم «وقتي ماه كامل شد» در حالي سيمرغ‌هاي بهترين بازيگر زن و بهترين كارگرداني را از آن خود كرد كه داستانش به ماجراي «عبدالمالك ريگي» اشاره دارد. هزاران سوژه و هزاران موقعيت داستاني خوب مي‌شد در سيستان و بلوچستان يافت كه در آن اسلحه و خشونت جايگاهي نداشته باشد. لوكيشن زيبايي چون كوه‌هاي مريخي و سواحل مكران در اطراف چابهار بهترين فرصت براي فيلم‌هاي داستاني بوده و هستند ولي به ناگاه شاهد ساخت فيلمي نمايش‌دهنده خشونت از آن منطقه هستيم. اين در حالي است كه نزديك به يك دهه است تلاش خبرنگاران براي شناساندن ظرفيت‌ها و ويژگي‌هاي سيستان و بلوچستان وراي آنچه چندين دهه به آن شناخته مي‌شده، بوده است. تا همين دهه قبل كمتر خبرنگاري به سيستان و بلوچستان مي‌رفت كه گزارش از وضعيت گردشگري يا فرهنگ آن خطه يا حتي مقوله خشكسالي تهيه كند. دست‌كم خود من وقتي كه به عنوان خبرنگار حوادث براي پوشش مانور نيروي انتظامي در زمينه مبارزه با مواد مخدر ماموريت يافتم قدم به ايرانشهر و سيستان و بلوچستان گذاشتم. در اين دهه يعني از سال‌ 1387 مجموعه گزارش‌ها و مجموعه مطالبي از وضعيت تاريخ و ابنيه باستاني سيستان و بلوچستان منتشر شد. براي مثال ماجراي كشف چشم مصنوعي در شهر سوخته و داستان‌هاي مربوط به آن يا وضعيت قلعه تاريخي بمپور. در اين ميان بحثي ميان خبرنگاران و برخي تورگردانان مطرح بود كه تا وقتي از مقصدي «خبر خوب» منتشر نشود نمي‌توان انتظار داشت كه اقشار مختلف تن به مسافرت به آنجا بدهند. بنابراين اگر انتظار بود «سيستان و بلوچستان» به مقصدي براي مسافرت و به ويژه جايي براي گردشگري تبديل شود بايد سطح اخبار مثبت از اخبار منفي پيشي مي‌گرفت. قرار نبود چيزهاي غيرواقعي مطرح و تبديل به خبر شود فقط كافي بود به جاي آنكه براي پرداختن صرف به مقوله مبارزه با مواد مخدر خبر تهيه شود و به جاي آنكه از فقر و حاشيه‌نشيني در زاهدان و ديگر شهرهاي سيستان و بلوچستان گفته شود محورهاي ديگري براي توليد خبر و گزارش مدنظر قرار بگيرد. اما سيستان و بلوچستان مشكل ديگري هم به جز در صدر اخبار منفي بودن داشت و آن دور بودن از مركز بود. از سال 1388 تاكنون كه روند توليد خبر مثبت را مرور مي‌كنيم گران‌ترين بليت هواپيما در كشور مربوط به سفر به سيستان و بلوچستان بوده است. به عبارت ديگر با پول بليت هواپيما به مقاصد فرودگاه‌هاي زابل، زاهدان، ايرانشهر و چابهار مي‌شد تور سفر به مقاصدي چون دوبي و تركيه خريد. بنابراين كمتر خبرنگاري مي‌توانست با هزينه شخصي خود به سيستان و بلوچستان برود و بتواند از آنجا گزارش تهيه كند. روزنامه‌هاي بزرگ مي‌توانستند هزينه چنين سفري را تامين كنند و همين فرصت در روزنامه همشهري براي من دست داد تا براي تهيه گزارش از موضوعات گردشگري و ميراث‌فرهنگي و مسائل فرهنگي راهي آن خطه شوم. اين سفر سبب تغيير در بسياري از داده‌هاي آن زمان درباره سيستان و بلوچستان شد. چندي بعد در فروردين 1389 مرحوم «عباسعلي نورا» كه در آن زمان نماينده مردم زابل، زهك، هامون در مجلس شوراي اسلامي بود به پيشنهادي كه در مورد سفر خبرنگاران به سيستان و بلوچستان دادم پاسخ مثبت داد و فرصت سفر 22 خبرنگار و عكاس را به زاهدان و زابل فراهم كرد. در آن سفر خبرنگاران و عكاسان توانستند تصاويري غير از آنچه اخبار منفي صرف بود را ترسيم كنند. بعد از آن در تابستان 1389 «دهقاني» نماينده ايرانشهر يك گروه 6 نفره از خبرنگاران را به حوزه انتخابيه خود دعوت كرد و علاوه بر امكان بازديد از مناطق حفاظت شده زندگي «گاندو» يا همان تمساح پوزه كوتاه فرصت آشنايي با فرهنگ و مسائل اجتماعي قلب سيستان و بلوچستان را رقم زد. در همين حال برگزاري هفته سيستان و بلوچستان در ابتداي سال 1390 فرصت خوبي براي مردم پايتخت رقم زد كه بتوانند درباره هموطنان خود در اين استان اطلاعات بيشتري كسب كنند. پس از اين و با شروع دولت يازدهم امكان تردد بيشتر خبرنگاران به سيستان و بلوچستان فراهم شد و يك گروه از خبرنگاران توسط سازمان ميراث‌فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري راهي اين استان شدند. حضور «علي‌اوسط هاشمي» در استانداري و «احمدعلي موهبتي» در فرمانداري چابهار اين فرصت‌ها را دو چندان كرد. علاوه بر اين «احمدعلي‌كيخا» نيز يك بار در پاييز 1392 و يك بار در بهار 1397 امكان بازديد خبرنگاران را از سيستان و بلوچستان فراهم كرد. به جز اين توسعه شبكه اينترنتي و شبكه‌هاي اجتماعي سبب شد اهالي سيستان و بلوچستان اطلاعات تصويري مثبتي از اين خطه مخابره و منتشر كنند. براي نمونه «نويد برهانزهي» در توييتر به‌مثابه يك رسانه موثر عمل مي‌كرد و به سرعت به منبعي براي انتشار اطلاعات از سيستان و بلوچستان تبديل شد. همچنين ديگر خبرنگاران اهل سيستان و بلوچستان هم در رسانه‌هاي اجتماعي حضور يافتند و اين فرصت مضاعف براي شناساندن منطقه براي همه آنها كه به شبكه‌هاي اجتماعي دسترسي داشتند شد. حال دست‌كم يك دهه است خبرنگاران مختلفي در تلاشند تا بگويند سيستان و بلوچستان و مرز بسيار مهم كشورمان پتانسيل‌هاي بسيار زيادي دارد كه در برابر اتفاقات نامناسب نظير آنچه همين ديشب در مسير خاش- زاهدان روي داد عظيم و وسيع محسوب مي‌شوند. تعبير خوبي استاندار سيستان و بلوچستان به كار برد كه طبيعي است وقتي نظام ما خاري در چشم صاحبان زر و زور در دنياست آنها نيز ساده‌ترين كاري كه مي‌توانند بكنند ناامن جلوه ‌دادن جايي نظير سيستان و بلوچستان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون