• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4309 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۹ بهمن

تغيير مورد نظر وزير آموزش و پرورش چقدر قابل اجرا است؟

حرف‌هاي خوب

گروه اجتماعي

سيد محمد بطحايي، عكس‌هاي شاد زيادي دارد؛ عكس‌هاي رنگي با بچه‌هاي خوشحال و در حال بازي. روز شنبه كه به افتتاح پروژه ملي بازي و يادگيري رفت باز هم به حجم اين عكس‌ها افزوده شد. وزير آموزش و پرورش حالا ماه‌ها است كه هر جا مي‌رود در مورد لزوم آوردن شادي و نشاط به كلاس‌هاي درس و حياط مدرسه صحبت مي‌كند. از جمله ديروز كه در پنجمين همايش ملي روان‌شناسي مدرسه گفت: ‌«مدرسه ما مدرسه‌اي‌ است كه وقتي دانش‌آموز متوجه مي‌شود به دليل آلودگي هوا تعطيل است جيغ خوشحالي مي‌كشد.» و يك روز قبل‌تر گفته بود: ‌« مهم‌ترين روز براي ما آن روزي است كه اگر اخبار اعلام كرد به علت برف مدارس تعطيل است دانش‌آموزان ناراحت شوند و دل‌شان بخواهد به مدرسه بيايند.» به نظر مي‌رسد بطحايي در پي دست يافتن به مدرسه‌اي آرماني است اما رسيدن به اينچنين مدرسه‌اي چقدر در حرف‌هاي او خلاصه مي‌شود و چقدر توان اين دارد كه رنگ واقعيت به خود بگيرد؟

«سال گذشته در اين همايش موضوعي مطرح كردم مبني بر اينكه نشاط و شادي رو به كاهش است و بچه‌ها از مدرسه مي‌ترسند، اضطراب لذت را از بچه‌ها ربوده و با دست خود كاري كرده‌ايم كه بچه‌ها احساس لذت و شادي نمي‌كنند. اكنون بچه‌ها به سختي صبح‌ها به مدرسه مي‌روند و بعدازظهر با خوشحالي فضاي آموزشي را ترك مي‌كنند كه همين مشخصه نشانه ضعف آموزش و پرورش ما است.» اين همان دليلي است كه وزير مي‌گويد به خاطرش بايد به تغيير و اصلاح سيستم دست زد و البته از آنجايي كه قبلا بر مساله پخش فوتبال در مدارس مورد بازخواست جدي قرار گرفته بود، مي‌داند كه اين اصلاحات در بدنه سنتي آموزش و پرورش چندان هم ساده نيست. بطحايي روز گذشته خودش به اين نكته اشاره كرد: ‌«مقاومت‌هاي بسياري در برابر تغييرات نظام آموزشي مي‌شود به گونه‌اي كه حتي من وقتي درباره مطلبي صحبت مي‌كنم به هنگام صدور دستورالعمل پس مي‌كشم و مي‌گويم فضاي اجتماعي فعلا مهيا نيست.»

وجود مقاومت در داخل و احتمالا خارج از بدنه آموزش و پرورش در ايجاد تغييرات يك موضوع است و موضوع ديگر توان اين وزارتخانه براي ايجاد اصلاح است. حرف‌هاي خوب يك سمت قصه‌اند و عمل به حرف‌هاي خوب در سوي ديگر. مهدي بهلولي، معلم و فعال صنفي مي‌گويد كه حرف‌هايي كه بطحايي مي‌زند را قبول دارد: ‌«صحبت‌هاي آقاي بطحايي كه چند وقتي است در مورد استرس در مدرسه‌ها و كم شدن آزمون‌ها مي‌گويد يا همين موضوع اجراي بازي و يادگيري به نظرم حرف‌هاي درستي است. اين موضوع را در كشورهايي كه سيستم آموزشي پيشرفته دارند، مي‌توانيم ببينيم. من كتاب‌هاي زيادي خوانده‌ام و مشخص است در كشورهايي مثل دانمارك، هلند و امريكا سعي مي‌كنند مثلا رياضيات را همراه بازي به بچه‌ها بياموزند. بنابراين از اين زاويه حرف‌هاي آقاي بطحايي خوب است.» حالا نوبت به «اما» مي‌رسد چون در مورد مسائل آموزش و پرورش هميشه اين «اما»ها از سوي كارشناسان و منتقدان مطرح مي‌شود. بهلولي مي‌گويد: ‌«اما فكر مي‌كنم صحبت‌هايي كه آقاي بطحايي مي‌كند و كارهايي كه انجام مي‌دهد دو مشكل دارد. يكي اينكه آن ريشه‌هاي فلسفي - آموزشي محكمي در صحبت‌هاي ايشان نمي‌بينم و يك‌جورهايي احساس مي‌كنم كه سطحي هستند. يعني نظريه‌پردازي جدي از سوي آقاي بطحايي يا اطرافيان ايشان كه به هر حال مديران و حاكمان دستگاه آموزش و پرورش هستند، مطرح نمي‌شود.» اين معلم مي‌گويد كشورهايي كه در آنها بر موضوع شادي و بازي در مدرسه تاكيد مي‌شود، در حوزه آموزشي‌شان نظريه‌هاي و فلسفه‌هاي ريشه‌داري مبني بر اين موضوع وجود دارد و نبود چنين ريشه‌هاي نظري سبب مي‌شود اين موضوعات وقتي به سطح مدارس ما مي‌رسند تبديل به حرف‌هايي شوند كه صرفا در سطح مي‌مانند: ‌«اينجا است كه مشكل دوم به وجود مي‌آيد، چون حرف‌ها سطحي هستند، اين برنامه‌ها با برنامه‌هاي متناقض ديگري كه آموزش و پرورش دارد قاطي مي‌شود. اگر اين حرف‌ها سطحي نبودند، كسي كه آنها را مي‌گويد در برابر برنامه‌هاي متفاوت با اين حرف‌ها مقاومت مي‌كرد. اما چون اين حرف‌ها عمق لازم را ندارد، به راحتي برنامه‌هاي ديگري را اجرا مي‌كنند كه 180 درجه با اين حرف‌ها فاصله دارد.»

 

مساله تناقض

از نظر بهلولي پديد آوردن مدرسه شاد با طرح‌هاي تجاري كه آموزش و پرورش براي درآمدزايي از مدارس در دست اجرا دارد همخواني ندارد: ‌«مي‌گويند مي‌خواهيم مدرسه‌ها را شاد كنيم و از طرف ديگر دارند به نوعي دانشگاه فرهنگيان را تعطيل مي‌كنند و نيرو نمي‌گيرند و مي‌خواهند آموزش و پرورش را به صورت اجاره‌اي به دست بخش خصوصي بدهند تا بتوانند به قول رييس‌جمهور «صرفه‌جويي كنند» در صورتي كه محيط شاد معلمي را نياز دارد كه آموزش‌هاي مربوطه را به صورت تخصصي ديده باشد. فلسفه آموزشي كه بايد محيط شاد را بيافريند بايد پيش از همه در دانشگاه فرهنگيان نمود عيني پيدا كرده باشد و معلمي را همان فضا بار آورده باشد كه بتواند از همين روش براي تريبت و آموزش و دانش‌آموزان استفاده كند.»

در افتتاحيه پروژه ملي بازي و يادگيري اشاره شد كه اين طرح در 10 استان كشور و در هزار مدرسه در حال اجرا است و وزير ابراز اميدواري كرد كه در سال آينده در ساير نقاط كشور هم گسترش پيدا كند. روز گذشته هم بطحايي گفت: «با كمك متخصصان در قالب برنامه ويژه مدرسه در پايه‌هاي چهارم تا ششم ابتدايي و هفتم تا نهم متوسطه دو ساعت آموزشي در اختيار مدير و معلم قرار گيرد تا محتواي آموزشي و تربيتي را به تناسب نياز فردي و منطقه‌اي براي دانش‌آموزان تعيين كند.» اما مدرسه‌هاي كشور و كادر حاضر در آنها چقدر توان و آمادگي اجرايي شدن اين برنامه‌ها را دارند؟ معلمان چقدر براي بهره‌گيري از قالب بازي براي آموزش به كودكان دوره ديده‌اند و تا چه اندازه مي‌توانند براي آن دو ساعت‌هايي كه وزير مي‌گويد برنامه‌ريزي كنند تا مطابق با نيازهاي فردي و بومي دانش‌آموزان مورد استفاده قرار گيرند؟ بهلولي مي‌گويد: «اگر مي‌خواهيد طرح جديدي را پياده كنيد بايد مانند كشورهاي پيشرفته در حوزه آموزش در كنار تربيت معلم‌هاي جديد بر آموزش‌هاي ضمن خدمت تاكيد بسيار داشته باشيد. وقتي چنين طرحي را اجرا مي‌كنيد در حالي كه نه مدير و نه معلم در اين فضا قرار داشته است و علاوه بر آن مشكلاتي كه از قبل در نظام آموزشي ما تلنبار شده بوده انگيزه را از معلمان گرفته است، نتيجه اين مي‌شود كه اين طرح‌ها فقط در رسانه‌ها اجرايي مي‌شوند و تبديل مي‌شوند به پز.» حرف‌هاي خوب وزير آموزش و پرورش از نظر او حرف‌هاي خوبي هستند بدون پشتوانه قوي نظري و فلسفي قوي و دوم اينكه در مقام اجرا تمهيدات لازم براي پياده كردن آنها در نظر گرفته نمي‌شود و به خاطر تناقض با ساير برنامه‌هاي آموزش و پرورش كارايي‌شان را از دست مي‌دهند.

وزير آموزش و پرورش روز گذشته گفت كه يكي از راهكارها براي ايجاد تغيير، تفويض اختيارات به مدارس است: ‌« در اين رابطه اولين بخشنامه را ديروز صادر كردم مبني بر اينكه از اين پس فقط وزير و مديران كل استان‌ها مي‌توانند بخشنامه صادر كنند و ساير بخشنامه‌ها صرفا جنبه پيشنهادي دارد. پيش از اين تلاش‌هاي زيادي براي دادن اختيارات به مدارس انجام داده‌ايم اما بايد توجه داشت كه حذف بخشنامه يك بخش كار است و بقيه كار پذيرش اختيارات از سوي مديران است يعني مدير مدرسه به سطحي از جسارت برسد كه از اختيارات خود استفاده كند.» حالا سوال اينجا است در سيستمي كه خود وزير مي‌گويد گاهي به هنگام صدور دستورالعمل پس مي‌كشم و مي‌گويم فضاي اجتماعي فعلا مهيا نيست، مديران مدرسه اين جسارت مورد نظر را بايد از كجا به دست آورند؟!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون