شرايط ايران با عراق متفاوت است
وضعيت خاكستري
محمد لاهوتي
طي چند وقت اخير در برخي از محافل اين بحث مطرح ميشود كه ايران پس از خروج امريكا از برجام و ايجاد كانال مالي اروپا به سمت شرايط نفت در برابر غذا كه در خصوص مردم عراق اجرايي شد، پيش ميرود. اما اين فرضيه را از همان ابتدا بايد به طور كلي رد كرد چراكه شرايط كنوني ايران هيچ شباهتي با عراق سالهاي پاياني حكومت صدام حسين نيست. به اين دليل كه تحريمهاي عراق بر مبناي تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل بود و تمام كشورها بر سر تحريمهاي عراق اجماع داشتند و معتقد بودند كه حكومت وقت عراق بايد مورد تحريم بينالمللي قرار گيرد و به غير از كالاهاي بشردوستانه هيچ چيز ديگري نتواند خريداري كند و تنها در برابر فروش نفت، غذا و دارو دريافت كند. از همين رو نميتوان گفت كه ما در چنين شرايطي قرار داريم چراكه ايران با هيچ تحريمي از سوي شوراي امنيت سازمان ملل روبهرو نيست و اكنون توافق هستهاي داريم كه مورد تاييد سازمان ملل متحد است و اكنون تنها اتفاقي كه رخ داده است يكي از كشورهاي حاضر در توافق كه تاثير آن هم در اقتصاد جهاني كم نيست از اين توافق به صورت يك طرفه و خودخواهانه خارج شده است. ساير كشورهاي درون اين توافق هم خروج آن را محكوم و يا ابراز تاسف كردند و از طرفي ديگر اتفاق جديدي در خصوص برجام و تحريم جديدي عليه ايران در شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي اين موضوع به وجود نيامده تا بگوييم شرايط مانند عراق در آن زمان است. تنها موضوعي كه اكنون وجود دارد اين است كه امريكا از اين توافق خارج شده و در مسير اجراي آن نيز كارشكني ميكند و تا حد امكان در تلاش است تا از طريق تهديد به تحريم كشورها را وادار كند كه با ايران همكاري نكنند. حتي شاهد آن بوديم كه در نشست اخير ضد ايراني ورشو حتي امريكاييها از اروپاييها خواستند تا از برجام خارج شوند و بلافاصله آلمان و ساير كشورها اين موضوع را رد كردند. بنابراين شرايط ما اصلا قابل مقايسه با عراق نيست و مقداري متاسفانه بداخلاقيها باعث شده كه شرايط را سياهتر از آن چيزي كه هست، نشان دهند كه آن هم بيشتر به دليل مخالفت شخصي جناحي و گروهي است كه اين موضوعات را مطرح ميكنند.
در حال حاضر نيز برخي عنوان ميكنند كه سازوكار مالي اروپا براي ايران(اينستكس) همان بحث نفت در برابر غذاست اما در واقعيت چنين چيزي نيست. موضوع اول آنكه اينستكس تنها بحث غذا و دارو در برابر نفت مطرح نيست بلكه محصولات كشاورزي را نيز شامل ميشود و همين محصولات كشاورزي تعدد كالايي بسيار بالايي دارد و نميتوان گفت كه همه اينها غذايي است تا بگوييم نفت در برابر غذاست. ضمن اينكه اينستكس هنوز نفت را در خود جا نداده و يك كانال مالي تبادلي است كه بتوانند تجارتهايي كه صورت ميگيرد، منابع آن از اين طريق نقل و انتقال پيدا كند. پس هنوز نفت در آن گنجانده نشده و اكنون يكي از نكات اصلي انتقادي نسبت به اينستكس همين عدم فروش نفت از اين طريق است بنابراين چنين موضوعي نشاندهنده آن است موضوعات اينچنيني كه در برخي رسانهها مطرح ميشود، جهتدار است. نكته ديگر كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه كانال مالي تعريف شده براي اجراي فازهاي بعدي خود مشروط به اجراييسازي توصيههاي FATF شده است. جداي اينكه وصل شدن اين كانال مالي به FATF درست يا غلط است، مدتهاست كه در خصوص FATF در مجلس شوراي اسلامي و مجمع تشخيص مصلحت و كميتههاي كارشناسي درخصوص آن صحبت به عمل آمده است و ما هنوز نتوانستيم تصميم واحدي در اين خصوص اتخاذ كنيم كه آيا بايد اجرا كنيم يا نكنيم. واقعيت آن است كه امروزه نپيوستن به FATF تبعاتي دارد كه از جمله آن مشكل در نقل و انتقال پول است. از همين رو نبود چنين سيستمي كشورها را متهم به پولشويي ميكند. از همين رو به نظر ميرسد، بخشهايي كه هنوز در اينستكس فعال نشده شايد منوط به اجراييسازي FATF است ضمن اينكه آنها اجرايي سازي و كارايي اينستكس را مشروط به اجراييسازي توصيههاي FATF كردهاند. اما اينكه ما FATF را نپذيريم و انتظار داشته باشيم كانالهاي مالي جهان چه اينستكس و حتي ساير كانالها براي ما فعال باشد، توقع بيجايي است. حتي اگر فرض بگيريم كه با هيچ تحريمي روبهرو نباشيم و بخواهيم با دنيا مراودات مالي داشته باشيم اگر توصيههاي FATF را اجرايي نكنيم هيچ كشوري با ما مبادلات تجاري و مالي نخواهد داشت. تعداد كشورهايي كه در خارج از اين چارچوب قرار دارند، نشان از اهميت اجراييسازي توصيههاي اين نهاد بينالمللي دارد. از همين رو اگر لوايح چهارگانه در خصوص FATF اجرايي شود، ميتواند اين قابليت را به اينستكس بدهد كه گسترش پيدا كرده و به بخشهاي ديگر نيز ورود كند.
بنابراين بايد گفت كه نه ايران در حال حاضر شرايط عراق را دارد و نه اينستكس صحبتي از نفت در برابر غذا انجام داده است. ضمن اينكه موضوع اينستكس ميتواند وسعت پيدا كند و كشورهاي ديگر نيز به آن بپيوندند. البته ما هم بايد تكليف خود را با لوايح چهارگانه مشخص كنيم. شايد هم ما اين لوايح را در نهايت تاييد نكنيم و كانال اينستكس در همين حد باقي بماند. بنابراين ما انتظارات در سطح جامعه را بايد به حدي بالا ببريم كه برجام را معجزه قرن بدانيم و تصور كنيم با اينستكس تمام مشكلات مالي كشور مرتفع خواهد شد قطعا اينگونه نيست. در حقيقت اكنون ما با يك شرايط خاكستري مواجه هستيم كه نه سياه است و نه سفيد.
واقعيت آن است كه ما هنوز با تبعات جدي عدم اجراي توصيههاي FATF روبهرو نشدهايم چراكه طي چند سال اخير حضور ما در ليست سياه به حالت تعليق درآمده بود و به نوعي فرصتي به ايران داده شد تا خود را از شرايط ليست سياه خارج كند و مراودات مالي ما نيز با مشكل جدي روبهرو نبوده است. هر چند تحريمها بسياري از مراودات را دچار مشكل كرد ولي به دليل تعليق ايران از ليست سياه FATF هنوز موضوعات حساسيتبرانگيز در داخل اين نهاد بينالمللي عليه ما اعمال نشده است. دليل اصلي آن هم اين است كه ما نشان داديم به دنبال پيوستن به FATF هستيم و تلاش ميكنيم كه قوانين را متناسب با آن هماهنگ كنيم. بسياري از قوانين ما نيز اكنون در حال همسانسازي با قوانين پولشويي جهاني است كه همراستاي با FATF است. همين كه بانك مركزي تراكنشها را محدود كرده و بحث شناسايي افراد پرداختكننده پول، چكهاي بانكي و كارتهاي شتابي را محدود كرده همه آنها نشاندهنده آن است كه كشور به سمت آن پيش ميرود كه منشأ پول و شفافيت آن را مورد بررسي قرار دهد. هر چند در برخي از موارد با FATF مشكلاتي داشته باشيم و آنها را نپذيريم كه بحث ديگري است. اما سياستهاي بانك مركزي كشور به سمت شفافيت سوق پيدا كرده است. بنابراين تاكنون به دليل عدم حضور ايران در ليست سياه فشاري بر ما وارد نشده اما اگر نخواهيم اين چارچوب بينالمللي را اجرايي كنيم و به FATF نپيونديم و دوباره به ليست سياه بازگرديم و تعليق برداشته شود آن زمان تاثير خود را روي تجارت خارجي كشور بيشتر خواهد گذاشت و ما اثرات نپيوستن به FATF را خواهيم ديد.
رييس كنفدراسيون صادرات