اجراي سازوكار مالي اروپايي براي تسهيل تجارت با ايران، موسوم به اينستكس با واكنشهاي متعددي در ايران مواجه شد. گروهي از اين اقدام اروپا استقبال كردند، اما در برابر گروهي از منتقدان داخلي اين سازوكار را يك توهين عليه مردم ايران توصيف كردند و خواستار رد آن از سوي دستگاه سياست خارجي كشور شدند. علياكبر فرازي، سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در روماني و مجارستان معتقد است كه اينستكس ظرفيتهاي زيادي دارد و براي اجرايي شدن كامل بايد به آن فرصت داد. در ادامه متن كامل گفتوگوي روزنامه «اعتماد» با علياكبر فرازي، سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در روماني و مجارستان را مطالعه ميكنيد.
سازوكار مالي جديد اتحاديه اروپا براي دور زدن تحريمهاي امريكا عليه ايران تا چه اندازه كارايي دارد؟
بعد از گذشت چند ماه از شروع تلاشهاي سه كشور اروپايي و اتحاديه اروپا براي گشودن راههاي تجاري و مبادلات مالي با جمهوري اسلامي ايران، كه بر اثر خروج امريكا از برجام با موانع و مسدوديتهايي مواجه شده بود، اين كشورها ايجاد ساز و كاري را اعلام كردند كه به اينستكس مشهور شد. هدف از ايجاد سازوكار زنده نگهداشتن برجام از سوي اتحاديه اروپا، شامل سه قدرت اروپايي و مجموعه 28 كشور عضو اين اتحاديه است تا بتوانند با استفاده از اين ساز و كار مبادلات تجاري، مالي و بانكي خود را با جمهوري اسلامي ايران ادامه دهند. در حال حاضر با وجود اعلام آغاز به كار اين ساز و كار و با وجود گذشت 9 ماه از خروج امريكا از برجام، اين طرح همچنان در مراحل مقدماتي قرار دارد. طبيعتا با توجه به اينكه هنوز از زمان اجرايي شدن اين طرح نوين مدت طولاني نگذشته است، زمان مناسبي براي ارزيابي كارايي و عملكرد اين سازوكار نيست. اما بديهي است كه اين سازوكار توان كافي براي تامين تمامي مطالبات ايران و خنثي كردن همه تحريمهاي امريكا را ندارد و اروپاييها هم از ابتدا چنين وعدهاي نداده بودند.
گروهي از منتقدان سازوكار مالي اتحاديه اروپا براي تجارت با جمهوري اسلامي ايران، اين اقدام را با ساز و كار بينالمللي نفت در برابر غذا مقايسه ميكنند كه در دهه 1990 براي تسهيل ورود كالاهاي بشردوستانه به عراق وضع شد، به نظر اين مقايسه چه مبنايي دارد؟
واقعيت اين است كه واكنش به طرح ساز و كار مالي اتحاديه اروپا در ميان دو طيف بسيار خوشبين و بسيار بدبين قرار گرفته است. گروهي كه بسيار به چنين طرحي خوشبين هستند تا جايي پيش ميروند كه اين ساز و كار ميتواند راهگشاي همه مشكلات موجود ميان ايران و اتحاديه اروپا و رفع تمامي موانع تجاري و سياسي ميان دو طرف باشد. قائلان به اين رويكرد تصور ميكنند كه ساز و كار مالي اينستكس ميتواند تمام مشكلات موجود در روابط مالي، بانكي و بيمهاي ايران با جهان خارج را برطرف كند. در طيف مقابل اين دسته، گروه بدبينان قرار دارند. اين دسته معتقدند نه تنها اينستكس، راهگشاي روابط مالي و بيمهاي ايران با جهان خارج نيست، بلكه آبباريكهاي است كه فقط منفذي را براي انتقال دارو و غذا در برابر نفت باز ميگذارد. اين عده تا جايي پيش ميروند كه اين ساز و كار را با اقدام بينالمللي براي محاصره كامل اقتصادي عراق و برنامه موسوم به نفت در برابر غذا مقايسه ميكنند.
واقعيت اين است كه هم طيف خوشبين و هم طيف بدبين در برداشتهاي خود از اين اقدام بسيار تندروي ميكنند. هر دو ديدگاه به گمان من غلط است. اينستكس ويژگيهاي مشخصي دارد كه گروهي از آنها بسيار خوشايند و بخشي از آنها تاحدي ناخوشايند هستند. نخستين ويژگي اينستكس اين است كه يك نه بزرگ به سياستهاي دولت ايالات متحده امريكا بود كه اروپاييها را تحت فشار گذاشته است تا توافق هستهاي با ايران را رها كنند و تهديد ميكند در صورتي به تحريمهاي همهجانبه دولت دونالد ترامپ در امريكا نپيوندند، اقداماتي را عليه آنها انجام خواهد داد. نفس وجود چنين كانال مالي، نشانه شكست طرح واشنگتن براي به انزوا كشيدن ايران است، به ويژه كه سه كشور مبتكر اين ساز و كار از مهمترين متحدان امريكا در جامعه جهاني محسوب ميشوند. دومين ويژگي اين ساز و كار، ماهيت تسكينبخش آن است. اين طرح از ابتدا هم قرار نبود همه مشكلات ناشي از تحريمها را حل بكند، بلكه اين طرح بخشي از مشكلات فوري و اضطراري ناشي از تحريمهاي ناعادلانه و غيرمشروع امريكا را حل ميكند. در واقع صحيح است كه بگوييم اين ساز و كار منفذي در ديوار تحريمهاي ناعادلانه و غيرمشروع امريكا باز ميكند، اما حقيقت اين است كه اين منفذ به تدريج امكان گشودگي بيشتر خواهد داشت و اين ظرفيت را دارد كه به مرور زمان زمينههاي بيشتري را تحت پوشش خود قرار دهد. ضمن اينكه نفس استفاده يكي از قدرتهاي مهم اقتصادي و سياسي جهان از چنين سازوكاري براي دور زدن تحريمهاي امريكا و حفظ ارتباط با ايران، باعث تشويق كشورها و قدرتهاي ديگر براي ايجاد ساز و كارهاي مشابه و استمرار روابط تجاري، مالي و بانكي با جمهوري اسلامي ايران ميشود. سومين نكته در درك ويژگي اختيار و اراده ايران در استفاده از اين ساز و كار است. در مجموع ايران در اين ساز و كار مجبور به واردات كالايي خاص و صادرات كالايي خاص نميشود. اين طرح در شرايطي ايجاد ميشود كه ايران به عنوان يكي از توليدكنندگان عمده نفت خام در جهان، نقش بسزايي در تنظيم قيمت جهاني انرژي دارد و با استفاده از اين جايگاه ميتواند نه تنها در وضعيت اقتصادي اروپا، بلكه در شرايط اقتصادي امريكا هم موثر باشد. مسلما جمهوري اسلامي ايران قصد ندارد نفت خام خود را به ثمن بخس به ازاي دريافت كالاهايي كه نيازي به آن ندارد يا اختياري در انتخاب آنها ندارد، به خارج بفرستد. در واقع در شرايط كنوني به نظر ميرسد، طرفي كه بيشترين نگراني را از قطع صادرات نفت ايران به جهان خارج داشته باشد، اروپا و امريكا باشند كه نگرانند كنارهگيري ايران از عرضه در بازارهاي جهاني، باعث بالا رفتن قيمت نفت و بروز آثار تورمي غيرقابل جبران در اقتصاد خودشان شود.
چهارمين نكته در مورد اينستكس، مقايسه كردن فاز آزمايشي آن با عملكرد نهايي است. غير از مواد غذايي و دارو كه بحث وسيعي دارد، هنوز براي انتقال ساير كالاها اقدامي از سوي طرفين صورت نگرفته است. شمول اين طرح براي كالاهايي غير از غذا و دارو، در برنامه كار اين سازوكار قرار دارد. حتي اگر اين ساز و كار عملكرد مناسبي داشته باشد، امكان استفاده از آن براي سرمايهگذاري كمپانيهاي اروپايي در ايران، ادامه طرحهاي ناقص و بازگشت كمپانيهايي كه بر اثر تحريم ايران را ترك كردهاند، وجود دارد.
اين ميزان از كارايي را چه زمان ميتوان ارزيابي كرد؟ چه زماني دوره به اصطلاح آزمايشي اين طرح تمام ميشود و وارد مرحله اجرايي كامل ميشود؟
من تصور نميكنم كه تاريخ دقيقي وجود داشته باشد، در واقع يك همكاري چندجانبه ميان كشورهاي اروپايي و جمهوري اسلامي ايران براي تسريع و تسهيل عملكرد اين ساز و كار مورد نياز است. عرض من اين است كه به لحاظ ماهيتي اين طرح نه نفت در برابر غذاست، نه دواي همه دردهاي مبتلابه روابط ايران و اروپا و نه پادزهر همه تحريمها. به گمان من اگر بخواهيم ارزيابي واقعبينانهاي از عملكرد اين ساز و كار داشته باشيم، بايد دستكم به آن 6 ماه فرصت بدهيم. بهتر است كه به اين ساز و كار اجازه فعاليت بدهيم و نتايج عملي آن را مشاهده كنيم. بر خلاف توافقي مانند برجام، ايران هيچ تعهدي در مقابل اين ساز و كار ندارد و كاملا مختار است كه هر زمان اراده كند، از آن استفاده نكند و مختار است كه از هر راهحل ديگري براي مبادله با كشورهاي خارجي به جاي اين ساز و كار استفاده كند.فراموش نكنيم كه تسهيل امور تجاري مقدمهاي است براي تحول و بهبود همكاريهاي سياسي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران و اتحاديه اروپا كه با وجود كش و قوسها در وضعيت مناسبي قرار داشت.
گروهي از افرادي كه از آنها با عنوان «بسيار بدبين» ياد كرديد در واكنش به اجراي اينستكس، خواستار رد اين ساز و كار از سوي ايران شدند و آن را توهينآميز توصيف كردند. به اعتقاد شما منفعتي در رد اين طرح وجود دارد؟
به تصور من لازم است كه با ديدگاه بازتر و جامعتر به اين مساله نگاه كرد. بعد از اعلام اجرايي شدن اين طرح از سوي اروپاييها شخص ترامپ و وزير خزانهداري امريكا به شدت در برابر اين اقدام موضع گرفتند و با درشتگويي و پرخاشگري اتحاديه اروپا را به چالش كشيدند كه چرا چنين تسهيلاتي را در اختيار جمهوري اسلامي ايران قرار ميدهيد. تازهترين اظهارنظر از اين نوع را ميتوان در اظهارات تند مايك پنس، معاون رييسجمهور ايالات متحده امريكا ديد كه به شدت به دليل تصويب سازوكارهايي براي دور زدن تحريمهاي امريكا به جاي پيوستن به آن انتقاد كرد. اگر چه اينستكس طرح ناقصي است و هنوز كامل نيست اما به عنوان اولين گام هم با واكنش تند ايالات متحده امريكا مواجه شد، هر چند اروپاييها هنوز زير بار درخواست امريكا نرفتهاند. به گمان من اين طرح ظرفيت بهبود و تكميل بسيار زيادي دارد، اما در مجموع به عنوان اولين گام، گام مثبتي ارزيابي ميشود، هر چند اين يك گام كافي نيست و بايد گامهاي بيشتري براي تكميل آن برداشته شود.
اروپاييها بخشي از دلايل تعلل و تاخير خود را تلاش براي ايجاد يك ساز و كار تحريمناپذير از سوي امريكا معرفي ميكردند، به اعتقاد شما اينستكس اين ويژگي را دارد كه راه امريكا براي تحريم خود سازوكار را سد كند؟
يكي از ويژگيهاي كار اروپاييها به ويژه سه كشور اروپايي طرف برجام، برخورد احتياط آميز با مسائل است. احتياطهاي افراطي اروپاييها باعث ميشود در مذاكرات دوجانبه و چندجانبه به وقتكشي از سوي طرفهاي مقابل متهم شوند. معمولا اروپاييها تلاش ميكنند در ساز و كار بروكراتيك خود، تمام جنبههاي حقوقي، اجرايي و سياسي يك اقدام را در نظر بگيرند. سه كشور مورد اشاره با علم اينكه اين سازوكار كارايي دارد و از جانب ديگر با دانش به اينكه توانايي مقابله در برابر چالشهاي حقوقي ايالات متحده امريكا دارند آن را عملي كردهاند و اگر غير از اين بود، قطعا اين كار صورت نميگرفت. به گمان من اتحاديه اروپا روي اين كار ايستاده است و قطعا از آن عقبنشيني نميكند، به ويژه كه در حال حاضر در زمينههاي مختلف به ويژه بحث اعمال تعرفهها بر واردات فولاد و آلومينيوم با امريكا اختلافنظر اساسي دارند و براي مذاكرات آينده به اهرم فشاري براي امريكا نيازمند هستند. اروپاييها اين اقدام را به عنوان سمبلي از ايستادگي و استقلال خودشان به رخ امريكاييها ميكشند كه ميتواند فرصتي در اختيار ايران قرار دهد تا از شكاف ميان دو سوي اقيانوس اطلس فراهم كند.
بلافاصله بعد از خروج امريكا از برجام، اروپاييها احياي مقررات مسدودساز عليه تحريمهاي امريكا را اعلام كردند، اما اين اقدام كارايي خاصي نداشت. تصور ميكنيد اجراي اينستكس اعتراف به شكست مقررات مسدودساز است يا اينكه اقدامي در جهت تكميل آن مقررات است؟
قطعا اقدامي در تكميل گام پيشين است. قطعا بعد از مطالعاتي كه انجام دادهاند به اين نتيجه رسيدهاند براي اينكه هم در برجام بمانند و با ايران همكاري كنند و شركتهاي بزرگشان در شمول تحريمهاي ايالات متحده امريكا قرار نگيرد، مجبور هستند ساز و كارهاي جديدي براي تكميل مقررات مسدودساز ايجاد كنند. به گمان من حتي اين امكان وجود دارد كه با تصويب مقررات جديد امكان انعطافهاي بيشتر از سوي اتحاديه اروپا، به ويژه براي حفاظت از سازوكار تجاري با ايران براي مقابله حقوقي و قضايي در برابر اخلالهاي امريكا انجام شود. اين اراده در كشورهاي اروپايي وجود دارد و جمهوري اسلامي هم از اين اقدامات استقبال كرده است، اما در شرايط كنوني اين اقدامات را همچنان كافي نميداند.