• 1404 جمعه 19 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4324 -
  • 1397 پنج‌شنبه 16 اسفند

اگر خودمان را به خواب نزده باشيم

سينا قنبرپور

داستان توسعه در همه جاي دنيا از جمله در كشور ما داستان تلخي است؛ تلخ به اندازه تخريب طبيعت. جنگل‌ها را تخريب كرده‌ايم تا جاده و مسير انتقال برق و لوله‌هاي گاز و آب احداث كنيم. دل كوه‌ها را بيرون كشيده‌ايم تا سنگ‌هاي مختلف مورد نيازمان را استخراج كنيم. پلاستيك توليد مي‌كنيم كه بازگشتش به طبيعت تقريبا غيرممكن است. بتن مي‌ريزيم، گويي مي‌خواهيم كل زمين را بتن كنيم. سازه‌هاي عجيب و غريب مي‌سازيم. صنايع را بي‌آنكه بدانيم با اطراف‌شان چه مي‌كنند، ايجاد مي‌كنيم و اسمش را مي‌گذاريم، توسعه و ايجاد اشتغال. پتروشيمي مي‌سازيم و از سودآوري و ايجاد اشتغالش لذت مي‌بريم، در حالي كه آب و هوا را آلوده كرده و مي‌بلعد. ده‌ها كار ديگر مي‌كنيم و بي‌توجه از كنار آثار آن مي‌گذريم. اما همان‌قدر كه ما حق حيات و زندگي داريم ديگر موجودات زنده و مهم‌تر از آن «زمين» هم حق زندگي داشته و دارند. روزگاري درختان همين تهران پر از پرنده‌هاي مختلف بوده و جز صداي دلنشين‌شان در يك چرخه موثر طبيعي زندگي مي‌كرده‌اند. اما امروز بيشتر از هر پرنده ديگري در تهران «كلاغ» مي‌بينيم. نه اينكه كلاغ عيب و ايرادي داشته باشد، اتفاقا كلاغ توانسته همچنان در مواجهه با تخريب‌هاي ما مقاومت كند و آسمان پايتخت را به ما انسان‌ها وا ندهد. ولي واقعيت اين است كه بيشتر پرندگان تهران رخت بسته‌اند و رفته‌اند. موضوع فقط آلودگي هوا نيست. آلودگي‌هاي نوري هم هست. آلودگي‌هاي ديگر هم هست. بسياري از پرندگان به رنگ حساس هستند و سيستم زندگي‌آنها با ورود برخي رنگ‌ها مختل مي‌شود. موضوع فقط هم به شهرها برنمي‌گردد. ما به وسعت بي‌نهايت مشغول تخريب كردن هستيم. حتي بيابان‌ها هم از دست ما در امان نمانده‌اند. گاهي هم فكر مي‌كنيم چون در بيابان انسان زندگي نمي‌كند پس هيچ جاندار ديگري هم در آن نيست و شروع مي‌كنيم در آن مانورهاي عجيب و غريب برگزار كردن. ساده‌ترين مانورهاي ما كشيدن خطوط انتقال برق است. در نگاه اول سيم‌هاي انتقال برق كه خيلي هم آسيب‌زا نيستند! اتفاقا جايي براي نشستن پرنده‌ها هستند! نكته اينجاست كه بايد بين پرندگان ظريف‌جثه و پرندگان بزرگ‌جثه تفاوت قائل شويم. وقتي پرندگان ظريف‌جثه روي سيم برق مي‌ايستند هر دو پاي‌شان روي يك سيم برق قرار دارد و جرياني از الكتريسيته از بدنشان قابليت عبور ندارد، حتي اگر بال بزنند به دليل ظريف‌جثگي عملا به سيم ديگر نمي‌خورند و همين موجب برق‌گرفتگي آنها نمي‌شود. بنابراين درباره همين «كلاغ»هاي خودمان در تهران يا گنجشك و بلبل و امثال آنها صحبت نمي‌كنيم. موضوع مربوط به پرندگاني است كه هيكل درشتي دارند و ممكن است در همان زمان كه مي‌خواهند روي يكي از سيم‌ها بنشينند، بال‌شان به سيم ديگر بخورد و آن وقت است كه كار از كار گذشته است و جريان برق مي‌تواند از طريق بدن آنها بين دو سيم عبور كند و آنچه برق‌گرفتگي است، حادث شده و جان آنها را بگيرد.

اينجاست كه بابت رفاه و پيشبرد زندگي خودمان حريم زندگي پرندگان اين بي‌آزارترين نوع از حيوانات يا كم‌آزارترين‌شان را مخدوش كرده‌ايم. آنها كه فهمي از برق و برق‌گرفتگي ندارند. همين مي‌شود كه ما فقط در حال تخريب طبيعت مي‌شويم و توجهي هم نداريم كه دامنه آنچه از دور و برمان مي‌خواهيم چه وضعيتي و چه سطحي دارد. در اين شرايط نقش نهادها و گروه‌هاي حامي محيط زيست بسيار اهميت پيدا مي‌كند، زيرا آنها هستند كه مدام ما را از خواب غفلت بيدار مي‌كنند و به ما گوشزد مي‌كنند كه فقط قرار نيست، خودمان زندگي كنيم و ديگراني هم هستند كه حق زندگي كردن دارند. يكي از اين گروه‌ها به تازگي در محدوده يزد و اصفهان كه كوير مركزي ايران در آنجا واقع شده با همكاري اداره برق دست به ابتكاري زده است تا مانع از مرگ و مير گونه‌اي از پرندگان به نام «هوبره» شود. گروه‌هاي حامي محيط زيست زنگ‌هاي خطر را براي ما به صدا درمي‌آورند، البته اگر خودمان را به خواب نزده باشيم. موضوع همين است كه بدانيم فقط خودمان قرار نيست زندگي كنيم همه جانداران حق حيات داشته و دارند و در اين حق با اشرف مخلوقات برابرند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون