• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4330 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۳ اسفند

گفت‌وگو با يكي از مصدومان اتوبوسي كه دهم اسفند در محور قم- تهران واژگون شد

هنوز در انتظار جراحي هستم

گروه اجتماعي| حوالي ساعت هفت و چهل دقيقه صبح روز جمعه 10 اسفند ماه يك دستگاه اتوبوس مسافربري كه از كرمان عازم تهران بود در كيلومتر ۴۸ اتوبان قم- تهران واژگون شد و شماري مصدوم و كشته بر جاي گذاشت. يكي از مصدومان اين حادثه 13 روز پس از حادثه هنوز در انتظار عمل جراحي به سر مي‌برد. بهناز حسيني‌نوه يكي از مسافران اتوبوس سانحه ديده است. او پس از چند روز بستري بودن در بيمارستاني در شهر قم به يك مركز درماني در تهران منتقل شده و هنوز هم در انتظار انجام عمل جراحي است. حسيني از شرايط امدادرساني و ارايه خدمات درماني در مدت بستري بودن در بيمارستان گلايه دارد و مي‌گويد: در اين مدت هيچ يك از مسوولان سازمان‌هاي امدادي براي احوال‌پرسي از مصدومان اقدامي نكرده‌اند. گفت‌وگوي «اعتماد» با او را در پي مي‌خوانيد. اعتماد آمادگي دارد، توضيحات دستگاه‌هاي مربوطه را هم منتشر كند.

از روز حادثه برايمان بگوييد. خاطرتان هست چه اتفاقي افتاد؟

من پنجشنبه شب نهم اسفند ماه از ترمينال مسافربري رفسنجان سوار اتوبوس شدم. اتوبوس‌هاي خط كرمان- تهران معمولا در ترمينال رفسنجان هم توقف مي‌كنند تا مسافر بگيرند. آن شب هم قرار بود ساعت هفت و نيم از ترمينال راه بيفتيم اما اتوبوس تا ساعت 9 معطل كرد تا مسافر بيشتري سوار كند. اينكه در رسانه‌ها نوشته بودند، اتوبوس 44 سرنشين داشته دروغ است. اتوبوس وي‌‌آي‌پي بود و ظرفيتش اصلا 44 نفر نبود. فكر مي‌كنم حداكثر 17- 16 نفر بوديم. من در صندلي پشت سر راننده نشسته بودم. اوايل صبح روز بعد وقتي متوجه خواب‌آلود بودن راننده شدم چند بار به او تذكر دادم اما راننده با عصبانيت گفت «داري اعصاب من رو خرد مي‌كني پاشو برو عقب بشين». رفتم اواسط اتوبوس روي صندلي مقابل در وسط نشستم. هنوز چند دقيقه‌اي نگذشته بود كه اتوبوس به سمت گارد ريل‌هاي روي پل منحرف شد و درون پل افتاد. فقط متوجه شدم كه پنج، شش نفر روي من افتاده‌اند.

كساني كه كمك مي‌كردند به جاي اينكه ما را از زير اتوبوس نجات دهند اول يك سنگ برداشتند و كوبيدند به شيشه تا به داخل اتوبوس بروند. سر و صورت من به همين دليل زخمي شد. طبق معمول هم آمبولانس‌ها خيلي دير رسيدند. بعدا كه ديدند تعداد مصدومين و كشته‌ها زياد است، بالگرد هم آمد. اين بالگرد‌ها هم بيشتر انتقال جنازه‌ها را در اولويت قرار دادند تا رسيدگي به مصدومان. من نفر آخر بودم كه نجات پيدا كردم. مي‌گفتند وضعيتت از بقيه بهتر بوده. البته در همان زمان امدادرساني هم وقتي تقاضاي كمك كردم يك نفر گفت تو فلج شده‌اي و نمي‌توانيم كمك كنيم، بايد صبر كني. خيلي وحشتناك بود هيچ‌وقت آن صحنه‌ها را فراموش نمي‌كنم. به خاطر بي‌مسووليتي راننده چند خانواده داغدار شدند. همه اينها به روحيه‌ام آسيب زده است و دائم كابوس مي‌بينم.

بعد كه امدادگران رسيدند چه اتفاقي افتاد؟

مرا با يك دستگاه آمبولانس منتقل كردند. مي‌گفتند، امكانات محدود است براي همين مرا روي يك برانكارد معمولي گذاشتند و توي آمبولانس گذاشتند و دستم را هم در يك دستگيره مانند انداختند و گفتند اين را سفت بگير. ساعت 12 ظهر بود كه در بيمارستان نكويي قم بستري شدم. 10 روز در بيمارستان بستري بودم اما هيچ فايده‌اي نداشت.

چرا فايده نداشت؟

من از ناحيه زانو و لگن آسيب ديده‌ام. عكس‌هاي مختلفي از پايم گرفتند و گفتند بايد جراحي شوي. در مدتي كه در بيمارستان قم بودم 3 بار لباس اتاق عمل پوشيدم و هر بار گفتند كه دكتر تو را جراحي نمي‌كند. در اين مدت پزشك جراح را نديدم فقط روز آخر ساعت 7 شب پزشك تماس گرفت و به همراه من گفت كه تازه اسكن‌ها را ديده‌ام و گفته بود، نمي‌توانم كاري انجام دهم و بايد بيمار به تهران اعزام شود. گفتند بايد به بيمارستان اختر در تهران منتقل شوي. با آمبولانس به تهران اعزام شدم اما متاسفانه ميان اين دو بيمارستان هماهنگي نبود و از ساعت 6 عصر تا 3 صبح روز بعد روي تخت در راهرو بيمارستان معطل بودم و به بخش منتقل نشدم تا كارهاي پذيرش من از ابتدا انجام شود.

كي در تهران بستري شديد؟

يكشنبه ساعت 6 بعدازظهر به بيمارستان اختر رسيديم. به ما گفتند بايد برويد از پليس راه كروكي تصادف را بگيريد و براي بيمارستان بياوريد. من تا ساعت 3 صبح روي تخت وسط راهرو بيمارستان معطل بودم. تازه آن موقع هم به صورت مشروط مرا به بخش منتقل كردند و گفتند بايد برويد حتما تا قبل از جراحي كروكي بياوريد. مشكل يكي دو تا نبود. پليس راه قم هم به نزديكان من گفته بود ما كروكي نمي‌دهيم و بايد از دادسرا بگيريد. بعد از يك پروسه اداري طولاني بالاخره دادسرا يك نامه داد كه اثبات شود من بيمار تصادفي هستم. روز دوشنبه نامه گرفتيم و قرار بود روز سه‌شنبه جراحي شوم اما گفتند ديگر وقت كافي براي مقدمات جراحي وجود ندارد. روز چهارشنبه هم مرا به ‌ام‌آرآي بردند و گفتند چون شما اضافه ‌وزن داريد بايد خودتان هزينه ‌ام آر ‌آي را حساب كنيد. اگر اشتباه نكنم 700 هزار تومان هزينه داشت.

حالا قرار است چه زماني جراحي شويد؟

قرار است روز شنبه جراحي شوم اگر دوباره به تعويق نيفتد.

حالا از مسوولان امدادي و درماني چه انتظاري داريد؟

انتظار ما روشن است. اينكه بعدا از وقوع چنين حوادثي كسي پيدا شود كه مسووليت‌پذير باشد. روند امدادرساني بايد خيلي سريع‌تر و با كيفيت‌تر باشد. از آن گذشته چرا من بايد 10 روز در بيمارستان باشم اما يك بار پزشك جراح را نبينم. چرا همان يكي دو روز اول نگفتند بايد اعزام شوي به تهران؟ يا همين مساله كروكي چرا اينقدر بايد سخت باشد كه نزديكان من از تهران به قم بروند با دوندگي كروكي بگيرند. آيا يك هماهنگي ميان بيمارستان‌ها اينقدر سخت است؟

در اين مدت كسي از مسوولان سازمان‌هاي امدادي براي رسيدگي به وضعيت شما به بيمارستان نيامد؟

هيچ‌كس حتي يك بار هم از طرف شركت سير و سفر يا وزارت بهداشت يا پليس راه به ما سر نزد كه ببيند وضعيت ما چه شده است. اين وضعيت واقعا تاسف‌بار است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون