• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4330 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۳ اسفند

منبع بي‌نظيري براي سينما

پريا درباني

«در گورستان دختري 9 يا 10 ساله ديديم، دانستيم كه او از گرسنگي به خاك درافتاده است. لهذا او را برداشته به منزل آورديم، شربت داديم و نان خورانديم تا به حال آمد. گفت: من دختر فلان هستم. پدر و مادرم بي‌چيز بودند. فرزندي كوچك‌تر از من داشتند، او را كشته و خوردند. من كه قدري عقل داشتم بر خود ترسيده، به اين گورستان كه محل عمومي است آمدم و كنون شمايم دريافتيد.»

اين تكه‌اي از كتاب «قم در قحطي بزرگ» است. شرح وقايع قحطي كه در سال 1288 قمري معادل با 1250 شمسي و همزمان با سلطنت ناصرالدين شاه رخ داده. در همان سال‌ها ميرزا علي‌اكبر فيض قمي، ديده‌ها و شنيده‌ها و مستنداتش را ثبت كرده. اين نسخه خطي در كتابخانه آيت‌الله مرعشي نجفي محفوظ مانده تا اينكه در سال 92 توسط انتشارات اين كتابخانه منتشر شده. خيلي دلم مي‌خواهد دهن‌لقي كنم و چند حادثه باور نكردني‌اش را براي‌تان بازگو كنم. اما دمِ عيدي، به حرمت حال خوشِ بهار هم كه شده، چيزي نمي‌گويم.

اين كتاب جدا از اينكه شامل انبوه اطلاعات ناب از نحوه گذران امور مملكت و فرهنگ مردم و جغرافياي مكاني است، شرح تكان‌دهنده‌اي از احوال مردم دارد. گرچه راوي اتفاقات دردناكي است اما مطالعه و دانستن واكنش آدميزاد در وقت اضطرار، براي من كه بسيار خواندني بود. خودخواهي در ادب عام يك ضدارزش محسوب مي‌شود اما با خواندن كتاب مشخص مي‌شود كه گرسنگي و فقر چطور مي‌تواند كرامت و ارزش‌هايي كه آدمي در وقت شكم‌سيري ساخته را پايمال كند و آن خوي خودخواه كه تنها راه‌ بقاست را آشكار كند.

به اين هم فكر كردم كه فيلم‌ها و ادبيات ما در ژانر وحشت -كه يكي از ژانرهاي پرطرفدار است- غني نيست. اغلب كپي‌برداري از المان‌هاي ترسناك خارجي است كه خوب هم پرداخته نشده. كتاب «قم در قحطي» مي‌تواند منبع بي‌نظيري براي يك فيلم سينمايي در ژانر وحشت باشد. اميدوارم تا اينجا توانسته باشم آن‌قدر تهييج‌تان كنم كه خودتان برويد و از يخ زدن آبِ سماور و معاوضه يك باغ با يك گربه بخوانيد. ديديد؟ آخر نتوانستم زبانم را نگه دارم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون