كمي بعد از حادثه تروريستي نيوزيلند، هشتگي به نام «49 جان» در توييتر راه افتاد؛ هشتگي كه درباره كشتهشدگان اين فاجعه بود و شناختن اين قربانيها از دريچهاي نزديكتر. در نهايت، كاربران توييتر موفق شدند تا روز يكشنبه روايتي ساده از زندگي 33 نفر از اين قربانيان را بنويسند و آنها را معرفي كنند؛ معرفينامهاي ساده براي روايت انسانهايي كه قرباني خشم و نفرت شدند. احتمالا اين فهرست در روزهاي آينده كامل ميشود.
1- داوود نبي: او اولين قرباني اين حمله بود. نبي پشت در مسجد ايستاده بود و آماده نماز. بدون آنكه بداند، به تروريست خوشامد گفت: «بيا تو برادر». اين آخرين جملههايش بود. پدربزرگ درحالي كشته شد كه تلاش ميكرد يكنفر را از گلوله خوردن نجات دهد.
2- نائم رشيد: اسمش را به خاطر بسپاريد. بعد از اينكه شاهد شهادت پسرش بود و زن و مردي كه كنارش بودند گلوله خوردند و كشته شدند، با دستهاي خالي مقابل مرد مهاجم تروريست ايستاد. او تا لحظه آخر ايستادگي كرد و مثل يك قهرمان كشته شد.
3- عبدالله ديريه: فقط 4 سالش بود. يكي از 49 نفري كه كشته شد. او با پدرش و 4 نفر ديگر از اعضاي خانوادهاش در مسجد بود. اعضاي خانواده جان سالم به در بردند اما عبدالله كوچك، داخل مسجد كشته شد.
4- موكا عبدي: 3 سال داشت و كوچكترين نمازگزاري بود كه در مسجد كشته شد. او تمام زندگي را پيش رو داشت، اما به خاطر نفرت كشته شد. او را اينطور به خاطر بسپاريد: با لبخندي پهن در آغوش برادرش.
5- سيياد ميلان: يك شاگرد خوب كه تازه 14 سالش شده بود. او هر جمعه با مادر و دوستانش به مسجد ميرفت. اين دانشآموز هميشه با همراه خودش پلاكي داشت كه روي آن نوشته شده بود: «همه، همديگر را دوست دارند» و او را به ياد پدرش ميانداخت.
6- محمد عطا: پناهنده فلسطيني كه پايهگذار جامعه مسلمانان نيوزيلند بود. او در عكسهايش حين پريدن ميخنديد و به دنبال ايجاد فضا و موقعيتي براي پناهندگان مسلمان و اجتماع مسلمانان نيوزيلند بود.
7- ليندا آرمسترانگ: «همه باهم خواهريم». اين جملهاي بود كه ليندا هميشه تكرار ميكرد. او در نيوزيلند به دنيا آمد و به اسلام روي آورد. او روح گرمي داشت. پسري از بنگلادش را به فرزندخواندگي پذيرفته بود. او نوه داشت و در نيوزيلند عليه «اسلامفوبيا» فعاليت ميكرد.
8- حسين آلعمري: «مرد مسووليتپذير». او از سربازان نيوزيلندي بود كه براي جنگ به عراق رفت. او به خاطر پدرومادرش بازگشت و سعي كرد كه كمك حال آنها باشد. او هرجمعه به اين مسجد ميآمد.
9- فرج آشان: او مهندس بود و از حيدرآباد هند به نيوزيلند آمده بود. همسرش و دو فرزند 3 ساله و شش ماههاش ديگر او را نميبينند.
10 و 11- عارف و رامز: پدر و پسر باهم كشته شدند. عارف و همسرش براي ديدن پسرشان از هند به نيوزيلند آمده بودند. رامز تازه پدر شده بوده. پدروپسر براي نمازجمعه به مسجد رفتند و كمي بعد باهم به شهادت رسيدند.
12- عطا ايليان: يك وطنپرست. پسرجوان 33 سالهاي كه عاشق كشورش بود. او گلر تيم نيوزيلند در بازيهاي مقدماتي جامجهاني بود. اصليت فلسطيني داشت و خيلي زود از دست رفت.
13- محسن آلهربي: 5 بار به او شليك شد. 25 سال نيوزيلند را خانه خود ميدانست و تا آخرين لحظه براي زنده ماندن جنگيد، اما در بيمارستان از دنيا رفت.
14- علي عيسي هاوري: حالا عكسي با نوهاش در فلسطين دست به دست ميشود. براي ديدن اعضاي خانوادهاش به مسجد آمده بود و نوهاش ديگر او را نميبيند.
15- بيسل شورتلي: او عاشق زندگي بود. اصليت فلسطيني داشت. خانوادهاش ميگويند هروقت او بود، خنده و گرمي هم در خانه بود.
16- هارون محمود: پزشك آينده. او از پاكستان براي ادامه تحصيل به نيوزيلند آمد و آخرين عكسش قبل از حمله جمعه با همسر و دو فرزندش گرفته شده.
17- سهيل شهيد: همسرش او را بهترين دوست من صدا ميزد. از پاكستان آمده بود و سخت كار ميكرد تا مهندسي ماهر شود. او باهوش بود و از همه مهمتر، مرد خانواده بود.
18- عابد احمد: يكي از شش پاكستاني كه در اين حمله كشته شدند. 27 ساله بود و حسابدار. جوان بود و شور و هيجان زيادي براي زندگي داشت.
19- ليليك عبدالحميد: اهالي مسجد او را با مهربانياش به ياد ميآورند. اصليت اندونزيايي داشت و هيچوقت نمازجمعه را از دست نميداد.
20- آرا پروين: 42 ساله بود. او و همسرش از بنگلادش به نيوزيلند آمده بودند. سال گذشته همسرش مريض شد و ويلچيرنشين شد. همين جمعه تروريست به سمت همسرش شليك كرد و او براي نجات جان همسرش خود را قرباني كرد.
21 و 22- حمزه و خالد مصطفي: پدر و پسر كشته شدند. براي مادر اين خانواده دعا كنيد كه همسر و پسرش را باهم از دست داده.
23- امجد حميد: 23 سال پيش از فلسطين به نيوزيلند آمد. پزشك بود، هميشه لبخند داشت و به بيمارانش كمك ميكرد.
24- منير سليمان: سالها پيش به اسلام روي آورد. براي زندگي بهتر به نيوزيلند آمد و يكي از قربانيها شد.
25- اسامه عدنان: اصليتش مصري بود. 37 ساله بود و تا كمي بعد از حادثه خبري از او نبود. اما در نهايت خانوادهاش تاييد كردند كه در ميان كشتهشدگان است.
26-محبوب خوخور: اختر همسرش 58 سالهاش ميگويد: هنوز باور نميكنم كه نيست. او و همسرش براي ديدن پسر خود به نيوزيلند آمده بودند و قرار بود صبح شنبه به هند بازگردند.
27- اشرف علي: ميگفتند آدم بسيار كم حرفي است. اما صداي بلند خندههايش معروف بود. او جوان بود و عاشق زندگي.
28- زلفر سيه: او خودش را پناه پسر كوچكش كرد تا تير نخورد. پسرش زنده ماند، اما او نتوانست از مرگ فرار كند.
29- جهانداد علي: 34 ساله بود. دوستان زيادي در نيوزيلند داشت. همسرش دور از او در پاكستان زندگي ميكرد و آخرينبار، پنجشنبه شب با او صحبت كرد.
30- خالد مصطفي: از سوريه آمده بود. او با همسر و سه فرزندش زندگي ميكرد و اميدوار بود روزي صلح در سوريه را ببيند.
31- موسي پاتل: حافظ قرآن بود. او تازه به نيوزيلند آمده بود.