نگاهي به آثار ترجمه شده در حوزه فلسفه
اكران فلسفه
گروه هنر و ادبيات
براي من كه دو علاقه عمدهام سينما و فلسفه است، انتشار كتابِ «فيلم همچون فلسفه» با عنوان فرعي «انديشيدن بر پرده» بسيار مايه خوشحالي بود. اين كتاب را «توماس اي.وارتنبرگ» نوشته است، ستاره نوتاج و مجيد پروانهپور آن را ترجمه كردهاند و توسط نشر نيلوفر منتشر شده است. در نسبت ميان فيلم و فسلفه تا به حال چهار شكل بيان شده است.
اولين شكل با نام فيلم درباره فلسفه مطرح ميشود و آن را آموزش فلسفه با فيلم ميگويند، به گونهاي كه سينما شاهد و مثال براي فلسفه ميشود و مفاهيم انتزاعي را به صورت كاملا مجسم ارايه ميدهد. دومين شكل رويكردهاي فلسفي به فيلم يا نقد فلسفي فيلم است كه در آن بهكارگيري روشها و رويكردهاي فلسفي به سينما مطرح ميشود و سومين نسبت فلسفه فيلم مباحث زيباييشناسي فيلم را شامل ميشود. چهارمين رويكرد كه در سالهاي اخير نيز محل بحث اساتيد اين حوزه بوده و ريشه در ديدگاهها و آراي ژيل دلوز دارد، فيلم به عنوان فلسفه است. در اين حوزه فيلم به عنوان فلسفه ما را به ياد ژيل دلوز و استنلي كول مياندازد. فيلم ميتواند فلسفهپردازي كند، اين موضوع با اينكه فيلم شاهد و مثالي از يك نظريه فلسفي باشد، تفاوت دارد. مثلا اگر نظريه هيدگر يا هر كس ديگري را در يك فيلم بياوريم يك مطلب است و اينكه فيلمي خودش فلسفه بافي – نه به معناي منفي آن- داشته باشد چيز ديگري است. وارتنبرگ در اين كتاب ابتدا ميكوشد تا نشان دهد كه فيلم و فلسفه چه نسبتي با يكديگر ميتوانند داشته باشند. بعد از آنكه انواع صورتبنديها در اين مورد را بيان ميكند ميگويد كه در ادامه كتاب به دنيال تحليل فيلمهايي كه مشخصا حرفهاي فلسفي بيان ميكنند نيست، بلكه به دنبال اين است تا نشان دهد فيلمهاي عامهپسندي مانند ماتريكس چه مفاهيم فلسفياي را بازگو ميكنند.
اولين كتابي كه وارتنبرگ درباره فيلم نوشته است، «زوجهاي بيشباهت» نام دارد كه بعد از انتشارش در جامعه فلسفي با واكنشهاي منفي روبرو شد. او در اين كتاب كوشيده از فيلمهاي رمانتيك دلالتهاي فلسفي استخراج كند و شايد همين موضوع موجب واكنشهاي منفي شده بود.
وارتنبرگ در «فيلم همچون فلسفه» با زباني روشن و ساده به توانايي سينما و فيلم براي طرح و بررسي ايدههايي كه فلاسفه قرنها درگيرش بودند اشاره ميكند. ايدههايي مثل فرديت، اخلاق، شكگرايي و...
وارتنبرگ در اين كتاب ابتدا اين بحث را مطرح ميكند كه چگونه فرمهاي خاص گفتمانهاي فلسفي به شيوهاي سينمايي به تصوير درميآيند، و بعد تبييني نظاممند از روشهايي كه فيلمها ميتوانند به فلسفه بپردازند، ارايه ميكند. وارتنبرگ در اين كتاب بيشتر بر اين فيلمها تمركز داشته: «عصر جديد»، «ماتريكس»، «درخشش ابدي يك ذهن پاك»، «مرد سوم»، «چشمك» و «امپاير».