• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4346 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۹ فروردين

تفرش شهري نزديك براي آرزوهاي دور و دير

فاروق مظلومي

اين روزها كسي نيست كه به ميانسالي برسد و آرزوي دور و ديرِ خانه باغي در حومه شهر را نداشته باشد. بيچاره انسان مدرن كه دستش از خاك كوتاه شده و به هر قيمتي حاضر است اين اتصال شريف را دوباره برقرار كند. حالا فقط دستمان به گرد و خاك سياه روي ميز مي‌خورد. مدرنيته و صنايع سهمگينش ما را به خاك سياه ننشاند، اما خاك سياه و دودآلودي را روي همه زندگي‌مان پاشيد و زمين و آسمان و روح‌مان را خاكستري كرد. ما دنبال آن خاك شريف هستيم كه رويش باغچه بود. بعد از هجوم صنعتي كمتر شهري از صنايع آلاينده در امان مانده و تفرش يكي از اين شهرهاي خوش شانس است كه علاوه بر خوش اقبالي تفرشي‌ها اين را مديون موقعيت جغرافيايي خاص خودش هم هست. وقتي با اولين جاده اصلي سي و پنج كيلومتر فاصله داري و بعد از تو كوه است و كوهستان، شهر پاك مي‌ماند. مي‌شود هر شب در تفرش داد زد كه شهر در محاصره است، آرام بخوابيد. چه حصاري امن‌تر از كوه و كوهستان. كوه‌هاي قشلاق و گندم كوه از شمال و منار و نقره كمر از جنوب شرقي شهر را در آغوش گرفته‌اند. از اين باب است كه عنوان چال تفرش براي شهر تفرش هم جايي براي طرح و نظر در محافل جغرافيايي پيدا كرده است. چالي كه پاي هر كس به آن بيفتد، گير مي‌كند. تفرش شهري نيست كه مسافرش را ترك كند. اين شهر زيباي كوچك محل گذر نيست، محل ايستادن و نظر است. خوش خيالي بود كه شهر‌هاي گذرگاه رشد و توسعه بيشتري دارند، شست آدمي بعدا خبردار شد كه پاساژها و كارخانه‌هاي آلاينده شهر را بزرگ و بيمار مي‌كنند. چند سال قبل در جشنواره ملي طبيعت‌گردي و گياهان دارويي در نطنز، تفرش و محلات به عنوان شهر سلامت استان مركزي ناميده شدند. تفرش در شمال شرقي شهر اراك مركز استان مركزي قرار دارد و در فاصله تقريبي دويست و سي كيلومتري در جنوب غربي تهران است، شهري مرتفع كه نزديك به هزار و نهصد متر از درياهاي آزاد بلندتر است. يعني يك تفرشي يك تهراني ساكن خيابان كريمخان را از طبقه دويستم يك برج نگاه مي‌كند.

به پيرمرد طناز تفرشي در بازار شهر مي‌گويم به خاطر ارتفاع بلند شهرتان است كه از منِ مرد ميانسال كه دستم هم نقشه شهر است مي‌پرسي گم شده‌اي جوان؟ مي‌خندد و مي‌گويد: ما بلندنظر و بالا نظريم. با اين جواب خشاب طنزم خالي مي‌شود. در تفرش كسي گم نمي‌شود همه آشنا هستند آن قدر آشنا و خودي كه فروشنده سوپرماركت كافي است بين تو و مثلا كسي به نام علي از تفرش شباهتي احساس كند بي‌مقدمه مي‌پرسد علي كيته؟ يعني علي چه نسبتي با تو دارد. به پيرمرد طناز مي‌گويم، امروز فهميدم تفرش يكي از شهرهاي استان مركزي است. ابرو بالا مي‌اندازد، قامتش را راست مي‌كند و با صداي رسا و رشيد مي‌گويد: اما براي خودمان مركزي هستيم. مي‌گويم: نكند سوزن پرگار خداوند براي رسم كائنات روي تفرش بوده است؟ مي‌گويد: مگر نمي‌دانستي؟ هر دو مي‌خنديم و من كه از معتمدان به نفس مشهور محله‌مان هستم در برابر اين هوش طنز و خودباوري بالا كوتاه مي‌آيم. البته از اهالي شهر كلام و كتاب هم اين قدرت سخنوري انتظار مي‌رود. دنبال ظرفي مسي از صنايع‌دستي تفرش مي‌گردم اما تورم به تفرش هم رسيده است و كيمياگران بازار جهاني قبل از من مس‌هاي تفرش را هم طلا كرده‌اند.

مرد بازار راست مي‌گفت و در مورد تفرش بلندپردازي نمي‌كرد، حضور علم و خردمندان رشته‌هاي مختلف در تفرش اتفاقي نيست و احتمالا با ارتفاع بلند و سوز خردساز زمستان‌هاي تفرش نسبت دارد. شهر پر از يادبود پروفسور حسابي است. نامگذاري هر جاي در دسترس به نام پروفسور حسابي كمي عجيب بوده و احتمالا تمناي روح بلند اين بزرگمرد متواضع نباشد شهرداري و شوراي شهر تفرش بايد بداند تكرار نام پروفسور حسابي در تمامي نقاط ممكن در شهر كوچكي مانند تفرش تجليل از اين مرد بزرگ نيست. همه جاي ايران از تواضع مشاهير و بزرگان تفرش خاطراتي دارند و معدل اين تواضع را استاد مظاهر مصفا شاعر نامدار معاصر و قاصد عشق در قصيده خيلي بالا برده است. مطلع قصيده «هيچ» از استاد مصفا كه اتفاقا همه‌ چيز است، شاهد اين ادعاست. «مردي ز شهر هرگزم از روزگار هيچ / جان از نتاج هرگز تن از تبار هيچ». وجود كتابخانه‌هاي قديمي در شهر تفرش علاقه‌مندي مردم اين شهر را به خواندن و دانستن نشان مي‌دهد. در دوران مشروطه در بازار قديمي شهر مغازه‌هاي صحافي وجود داشته و مرسوم بوده است كه علاوه بر كتابفروشي‌ها و صحافي‌ها خيلي از مغازه‌هايي كه از صنف دوافروشي، عطاري، مسگري يا مثلا قماش‌فروشي بوده‌اند در كنار فروش اجناس خود كتاب هم مي‌فروخته‌اند. عجيب‌تر از اين مغازه‌هاي دوگانه‌ساز در تفرش، فروش نشريات مشروطه مثل روزنامه‌هاي حبل‌المتين و صوراسرافيل در اين مغازه‌ها و بازار بوده است. مجتمع‌هاي آپارتماني شبيه خانه‌هاي سازماني كمونيستي را در تفرش هم مي‌بينيم. مجتمع‌هايي كه سري‌دوزي مي‌شوند و فضاي سبز و سبزي ندارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون