• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4351 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۷ ارديبهشت

مروري بر فيلم «شكستن همزمان بيست استخوان»

در رودربايستي ما ايرانيان

علي وراميني

در يك تقسيم‌بندي، جامعه شامل يك گروه متوسط و پرجمعيتي است كه در بازه نرمال اقتصادي قرار مي‌گيرند، يك گروه اقليت بسيار برخوردار كه در بالاي جامعه هستند و گروه حاشيه‌نشين كه هر روز بر تعداد آن افزوده مي‌شود. در سال‌هاي اخير اكثر سريال‌ها و كمدي‌هاي سخيفي كه ساخته مي‌شوند، سعي كرده‌اند با بازنمايي زندگي طبقه برخوردار، البته به سبك و سياق خودشان كه نه سينما را مي‌شناسند و نه جامعه را، مخاطبان را گرد خود بياورند. آمار فروش اين فيلم و سريال‌ها و استقبال مردم از آنها هم نشان از موفقيت اين رويكرد به سينما و رسيدن به اهداف‌شان دارد. اما در سويه‌ ديگر طبقات بيرون از حد نرمال، يعني طبقات حاشيه، هنوز نه توانسته‌ايم جرياني راه بيندازيم و نه به عنوان يك ظرفيت سينمايي آن‌ را شناسايي كنيم. اكثر كارهايي هم كه خواسته به حاشيه‌‌نشين‌ها بپردازد، چنان در دام سانتي‌مانتاليسم افتاده‌اند كه نه هيچ مازادي توليد مي‌كنند، نه مساله‌محور مي‌شوند و نه توان آگاهي بخشي طبقاتي دارند. نمونه اعلاي اين سينما، سينماي «برادران داردن» است، سينمايي كه به گروه‌هاي حاشيه مي‌پردازد، گدايي احساسات از مخاطب نمي‌كند و نسبت به وضعيت موجود آگاهي مي‌بخشد. باري در ايران، برادران محمودي كه خود يكي از بزرگ‌ترين گروه‌هاي حاشيه در ايران، يعني مهاجران افغان هستند، تا به حال سعي كرده‌اند كه در سه فيلم از مشكلات هم‌وطنان مهاجرشان بگويند. آخرين فيلم آنها با يك گروه اكثراً ايراني و به نمايندگي از سينماي افغانستان با نام «شكستن هم‌زمان بيست استخوان»، يا «رونا؛ مادر عظيم» در جشنواره جهاني فيلم فجر نمايش داده شد كه مورد استقبال بسيار خوب اهالي جشنواره هم قرار گرفت. «شكستن...» داستان خانواده‌ افغانستاني در ايران با محوريت پسر بزرگ، عظيم است. آنچه بر سر همه آوار مي‌شود، يعني بيماري بر سر مادر عظيم آوار مي‌شود و اگر پيوند كليه نشود به زودي خواهد مرد. عظيم كه كارگر شبانه است پولي براي تهيه كليه فراهم مي‌كند اما در قانون يك ايراني به اتباع خارجي نمي‌تواند كليه دهد، حال عظيم مي‌ماند و دشوارترين دو راهي زندگي‌اش...

بررسي فيلم قابل توجه برادران محمودي قطعا فرصت و فضاي بيشتري مي‌خواهد، در اينجا تنها به عمده‌ترين نقدي كه به‌نظر من به فيلم وارد است يعني تعارف و رودربايستي كه برادران محمودي با ما ايرانيان دارند اشاره‌اي كوچك مي‌كنم. فيلم به‌نحوي است كه جز در يك سكانس، اگر جاي عظيم كه مهاجري از افغانستان است را با يك مهاجر از روستاهاي محروم ايران عوض كنيم هيچ اتفاقي نمي‌افتد. به‌نظر مي‌رسد برادران محمودي در نشان دادن رفتارهاي دور از اخلاق اكثر ما ايرانيان با جامعه مهاجر افغانستاني‌ بسيار با محافظه‌كاري رفتار كرده و از اين‌روست كه عظيم را به عنوان يك سوژه‌ ايزوله و منفك از اجتماع مي‌بينيم. البته كه هر افغانستاني مهاجري هم مشكلات و رنج‌هاي شخصي دارد، اما مناسبات اجتماعي گروه‌هاي حاشيه، هميشه درد و رنج‌هاي فردي را بسيار مضاعف مي‌كند، مناسباتي كه در فيلم برادران محمودي جاي‌شان بسيار خالي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون