• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4358 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۵ ارديبهشت

مزاياي اپوزيسيون

علي موسوي‌خلخالي

وجود اپوزيسيون يا جريان مخالف در هر كشوري يك اصل اساسي در روند دموكراسي و پيشبرد سياسي آن كشور محسوب مي‌شود. جريان‌هاي اپوزيسيون معمولا باعث شكوفايي سياسي هر كشوري مي‌شوند و مي‌توانند بيانگر خواسته‌هاي مردم در برابر حاكميت يا دولت باشند. اگر در كشوري اپوزيسيوني در كار نباشد آن كشور در بهترين حالت دچار جمود سياسي و ركود اجتماعي مي‌شود و اگر عقبگرد نداشته باشد، دست كم مجبور به درجا زدن مي‌شود. عموما كشورهايي كه از دو قطب حكومت و جريان مخالف يا اپوزيسيون برخوردارند كشورهاي پويايي هستند كه در پيشرفت و حركت رو به جلوي سياسي و اجتماعي كشورشان گام‌هاي موثري برداشته‌اند. با وجود اين دو قطب، هم مي‌تواند رقابت سالم سياسي شكل بگيرد و هم هر كدام از دو طرف تلاش مي‌كند نماينده و بلندگوي مردم شود و خواسته‌هاي آنها را دنبال و پياده كند.

در جوامع توسعه‌يافته رقابت‌هاي سياسي دو جريان موجود در قدرت و خارج از آن، معمولا رقابت‌هاي سالم سياسي رقم خورده است كه مي‌تواند الگويي براي كشورهاي در حال توسعه يا توسعه نيافته باشد. بديهي است كه وجود آزادي سياسي و مهيا بودن فضا براي آزادي بيان است كه مي‌تواند يك جامعه سياسي پويا از اين نوع را به وجود آورد.

عراق نيز از اين قاعده مستثنا نيست. با اين تفاوت كه احزاب و جريان‌هاي سياسي عراقي تمايل دارند يا بيشتر در قدرت باشند و در تقسيم قدرت سهيم شوند يا در زد و بندهاي سياسي به دنبال خواسته‌ها و منافع حزبي و گروهي خود باشند. براي همين شاهديم كه جريان يا حزبي كه تا ديروز از در مخالفت با دولتِ در قدرت سخنراني‌ها مي‌كرد و انتقادهاي تند بيان مي‌داشت ناگهان در لحظه تغيير عقيده مي‌دهد و از در رفاقت با جرياني كه از آن انتقاد مي‌كرد در مي‌آيد.

بعد از سال 2003 كه حكومت ديكتاتوري صدام‌حسين سقوط كرد و حزب بعث برچيده شد و فضاي سياسي تازه‌اي به وجود آمد، ناگهان عراق وارد دوران تازه‌اي شد كه پيش از اين سابقه نداشت. جريان‌ها و احزاب سياسي عموما خارج از كشور فعال بودند و به دليل بسته بودن فضاي داخلي و حاكميت به‌شدت پليسي كه كوچك‌ترين اعتراض يا احساس رقابت از جرياني را با قدرت سركوب مي‌كرد، اين گروه‌ها و احزاب نمي‌توانستند با مردم در داخل ارتباط بگيرند. براي همين نوعي گسست اجتماعي ميان آنها شكل گرفت كه با وجود مخالفت با حكومت بعثي و سال‌ها مبارزه با آن، پس از سقوط حزب بعث، نتوانست آن جايگاه لازم را در ميان مردم كسب كند و به عنوان نماينده آنها به منصه ظهور برسد و قطب‌بندي‌هاي مقبول سياسي – اجتماعي را در كشور شكل دهد.

بعد از سقوط صدام حسين و حزب بعث، احزاب سياسي عراقي كه در بستر حمله امريكا و تغيير نظام حاكم بر عراق وارد كشورشان شده بودند عموما از جايگاه مردمي چنداني برخوردار نبودند. از سوي ديگر چون حكومت سابق به زور قدرت را در دست داشت و با نيروي پليسي كشور را اداره مي‌كرد، نبود ناگهاني‌اش در قدرت در كنار احزاب و جريان‌هاي سياسي ناتوان اجتماعي عراقي، خلأيي را به وجود آورد كه تا اندازه بسياري در هرج و مرج سياسي بعد از سرنگوني حزب بعث در عراق موثر بود. براي همين امريكايي‌ها به عنوان قدرت خارجي كه به سرنگوني حكومت حاكم بر عراق مستقيما مبادرت ورزيده بودند، راه را در آن ديدند كه شوراي موقتي را از جريان‌هاي سياسي اپوزيسيون فعال در خارج كشور (عموما جريان‌هايي كه با آنها ارتباط داشتند يا نفوذشان در عراق انكارناپذير بود) تشكيل دهند و قدرت را ميان آنها تقسيم كنند. شورايي كه بعدا قدرت را به دست گرفت و خود حكومت را اداره مي‌كرد. اما از آن جا كه نيروهاي امريكايي به عنوان اشغالگر در عراق حضور داشتند از مشروعيت مردمي چنداني برخوردار نبودند و اين مساله سبب شد تا شكست سياسي سنگيني براي آنها و جريان‌هاي نزديك به آنها در عراق رقم بخورد.

اكنون حدود 16 سال از سقوط حكومت بعث گذشته است و حكومت جديد عراق عمري 16ساله دارد. اما در طول اين 16 سال احزاب سياسي به دلايل مختلف از جمله دلايلي كه در بالا رفت، همچنان نتوانسته‌اند جايگاه مطلوبي را در ميان عامه مردم به دست آورند. براي همين نوعي سرخوردگي سياسي – اجتماعي را در عراق شاهديم كه به نوعي خشم فروخورده اجتماعي محسوب مي‌شود. مردمي كه از فساد گسترده در كشورشان به‌شدت گلايه دارند و كمبود خدمات عمومي امان‌شان را بريده و تمامي اين اتفاقات را متوجه احزاب و جريان‌هاي سياسي موجود در كشورشان مي‌كنند.

قهر مردم با صندوق‌هاي راي و در پي آن تظاهرات تابستان سال گذشته در عراق كه در اعتراض به كمبود برق و آب در استان‌هاي مختلف عراق برگزار شد در حقيقت اتمام حجتي بود از سوي مردمي كه جريان‌هاي سياسي حاكم بر كشورشان را به اصطلاح «سر و ته يك كرباس» مي‌دانستند. در پي اين اتفاقات بود كه چهره‌هاي جديد قدرت را به دست گرفتند و عادل عبدالمهدي به عنوان يك فرد مستقل نخست‌وزير شد.

حالا دوباره تابستان داغ عراق در راه است و باز هم احتمال تشديد اعتراض‌ها به دليل كمبود برق انتظار مي‌رود. در اين ميان بسياري از چهره‌هاي سياسي عراقي كه از روند تشكيل حكومت خارج مانده‌اند بر آن آمده‌اند كه جريان اپوزيسيوني تشكيل دهند. با اين تفاوت كه اين‌بار اپوزيسيون واقعي باشد و به طور جدي مطالبات مردم از هيات حاكمه را دنبال كند. عبدالمهدي خود تشكيل اپوزيسيون را به لحاظ نظري قبول دارد و معتقد است كه مانند هر كشوري اپوزيسيون سالم و ميهن دوست مي‌تواند در بهبود روند سياسي و عملكرد دولت موثر باشد. اينكه واقعا اپوزيسيون آينده چقدر مي‌تواند موثر باشد و به روند سياسي كشور كمك كند از حالا قابل پيش‌بيني نيست اما انتظار مي‌رود گام مثبتي در اين راستا برداشته شود كه البته همه گروه‌هاي سياسي عراقي هم اذعان دارند كه تشكيل اپوزيسيون به معناي تلاش براي سرنگوني دولت عبدالمهدي نيست، دولت نوپايي كه در اوج مشكلات عراق بر سر كار آمده است و تلاش مي‌كند طرحي نو در گرماگرم روزهاي سخت عراق دراندازد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون