ليگ قهرمانان اروپا در هفتهاي كه گذشت
مسي و آژاكس؛ بيرحمتر از هميشه
علي كربلايي
سهشنبه شب هفته گذشته در ورزشگاه تاتنهام در لندن شاگردان پوچتينو مقابل تيم قدرتمند آژاكس آمستردام صفآرايي كردند كه در نهايت شاگردان تنهاگ موفق شدند با يك گل در خانه حريف انگليسي پيروز شوند. در اين ديدار حساس تاتنهام تعدادي از بازيكنان اصلي خودش را به همراه نداشت. تلفات اسپرها مربوط به يكچهارم نهايي و بيشتر از خط حمله بود. هري كين در ديدار رفت مصدوم شد و سون هيونگ مين به خاطر دريافت كارت زرد در اين ديدار غايب بود. در غياب اين دو مهره زهردار خط حمله تاتنهام، پوچتينو مجبور بود از تاكتيكي جايگزين استفاده كند. يورنته و لوكاس مورا تبديل به مهاجمان اصلي اين تيم شدند. دو مهاجمي كه تواناييهاي متفاوتي نسبت به سون و هري كين داشتند. مدافعان توانمند آژاكس به راحتي موفق شدند اين مهاجمان را مهار كنند. از سوي ديگر در اين ديدار آژاكس شاهد يكي از بهترين تيمهاي فوتبال اروپا بوديم. آژاكس ثابت كرد در شرايط متفاوت توانايي ارايه نقشههاي متفاوتي را دارد و اين ديدار ويتريني از تواناييهاي تنهاگ و شاگردانش بود. آژاكس در ديدار برابر رئال و يوونتوس با تكيه بر توتال فوتبال ناب هلندي و ارايه يك بازي انفجاري حريف را نابود كردند. اما در ديدار مقابل تاتنهام اتفاقي كه رخ داد اين بود كه آژاكس از شيوه دوستداشتني تاتنهام دوري كرد. شمال لندن نشينها در ديدار مقابل منسيتي ثابت كرده بودند ياراي ايستادگي برابر حركات تركيبي و سريع بازيكنان حريف مالك توپ را دارند. همچنين آنها در آن ديدار به خوبي نشان دادند چه قدرت ويرانگري در ضدحملات دارند. با توجه به آناليز درستي كه هلنديها كرده بودند، آنها ترجيح دادند در اين مسابقه بيمحابا به دفاع حريف نتازند و با تدابيري منطقي، كنترل بازي را در دست بگيرند؛ اتفاقي كه خيلي خوب در آن موفق بودند. تاتنهام در اين ديدار گويا منتظر يك منچسترسيتي ديگر بود كه خيلي زود فهميدند اينگونه نيست، اما دير شده بود و پوچ براي رسيدن به دروازه اونانا راهي پيدا نميكرد.
چهارشنبه همين هفته، در يوهان كرايف آرهنا شاهد ديدار برگشت دو تيم خواهيم بود. سون هيونگ مين به تركيب تاتنهام بازميگردد، اما هري كين احتمالا فصل را از دست داده و تنها اگر باشگاه به فينال ليگ قهرمانان برسد شايد بتواند براي سفيدهاي شمال لندن به ميدان برود. آژاكس در اين فصل از 6 بازي خارج از خانه خود 4 پيروزي به دست آورده و در دو ديدار هم به تساوي رسيده است اما آمار اين تيم در ورزشگاه خانگياش چندان خوب نيست. آنها مقابل رئال و يووه در ورزشگاه خانگيشان شكست خوردند و اينبار ديگر نميخواهند اسير اتفاقات بازيهاي گذشته شوند. به طرز عجيبي اين تيم در بازيهاي خانگي فرصتسوزي ميكند و مشخص نيست چه فشار مضاعفي روي بازيكنان باعث ميشود در بازيهاي خانگي اينطور موقعيتها را از دست بدهند. آژاكس در آستانه يك تاريخسازي جديد قرار دارد و بايد باور كنيم تيمي با تركيبي به ارزش 45 ميليون يورو در حال صعود به فينال ليگ قهرمانان اروپاست. در ديدار برگشت به احتمال فراوان شاهد كنترل بازي از سوي آژاكسيها در زمين تاتنهام خواهيم بود. آژاكس تيمي است كه در عين زيبايي بينهايت بيرحم است و كمتر حريفي ميتواند مقهور اين زيبايي فوتبال آژاكس نشود و گويا تسليم شدن مقابل آنها تنها راه چاره است. چهارشنبه شب تيمهاي بارسلونا و ليورپول در نيوكمپ با ارايه يك بازي جذاب و تماشايي تماشاگران فوتبال را ميخكوب كرده بودند. نبرد اصلي البته نه در زمين فوتبال كه در سرمربيهاي دو تيم ميگذشت. ارنستو والورده آمده بود ثابت كند ناكامي تيمش در فصل گذشته تنها يك اتفاق بوده و يورگن كلوپ كه حالا قهرماني ليگ برتر را سخت ميبيند آمده بود كار فصل گذشتهاش را تمام كند. نبرد تاكتيكي اين دو مربي بسيار تماشايي بود. هر دو مربي به نسبت ديدارهاي قبلي تغييراتي در تركيب تيمهايشان به وجود آورده بودند و از همان دقايق ابتدايي ميتوانستيم يك شطرنج ماهرانه را ببينيم. هر دو تيم تمايل زيادي به مالكيت توپ داشتند و جنگ اصلي هم بر سر توپ بود. گگن پرسينگ يورگن كلوپ در تقابل با بارسايي كه با كانتر پرس امان سرخهاي مرسيسايد را بريده بود. حضور آرتورو ويدال، بوسكتس و راكيتيچ در ميانه ميدان باعث شده بود بارسا ميانه ميدان را مال خودش كند. فابينيو- ميلنر - كيتا در برابر سه نفر ياد شده موفق عمل نكردند و به صورت مشخص تواناييهاي فني كمتري از هافبكهاي بارسا داشتند. يورگن كلوپ به خاطر استرسي كه از نفوذهاي يوردي آلبا و حركات تركيبياش با مسي داشت، به الكساندر آرنلود بازي نداد و گومز را جانشين او كرد. تصميمي كه حالا بعد از تمام شدن بازي مشخص شده چقدر به ضرر تيمش بوده. گومز بازي بدي ارايه داد و در نهايت از همان نقطه كه كلوپ ميترسيد بارسا به گل اول رسيد. اما فراتر از همه اين شطرنجها، تفكرات و تاكتيكها، اين لئو مسي بود كه ديوانهوار بازي كرد و نشان داد اگر در اوج باشد هيچ تيمي توان مقابله با او را نخواهد داشت. ويرجيل فندايك هرگز با مسي روبهرو نشد و به خاطر روبهرو نشدن با او شايد چند باري هم با اشتباه آفسايد را پر كرد. ضربه ايستگاهي مسي، نمادي از اين ديدار بود. او توپي را گل كرد كه كمتر بازيكني ميتوانست به آن شكل زيبا و تماشايي آن را گل كند. او در جريان بازي هم تقريبا هر كاري ميخواست كرد و بارها و بارها ليورپول را آزار داد. مسي در اوج بيرحمي خودش قرار دارد و چشمنوازترين بازيهاي چند سال اخيرش را به نمايش ميگذارد.
در بازي برگشت، ليورپول بايد فوقالعاده هجومي بازي كند و حداقل سه گل بزند تا بازي مساوي شود. نميتوان گفت چنين چيزي غيرممكن است. چرا كه ليورپول در سالهاي پيش در يك نيمه موفق شده چنين نتيجهاي را جبران كند. اما سختي كار اينجاست كه بارسا بسيار آماده است و مسي در ليدرترين شكل ممكن خودش قرار دارد. يك سوي پارهخط پاسهاي ميانه ميدان بارسا در گرافهاي فني بازي لئو مسي است و همه توپها به او ختم ميشود. در حقيقت اين مسي است كه تصميم ميگيرد بارسا چطور بازي كند و اين مساله بارسا را مانند سالهاي قبل دوباره زيبا كرده است. در سه فصل اخير، مسي در ديدارهاي حساس به راحتي مهار ميشد و به همين خاطر او جدال توپ طلا را هم به رونالدو واگذار كرد. حالا مسي براي توپ طلا و افتخارات تيمي ميجنگد و تنها دو قدم تا بازگرداندن خودش به قله فوتبال فاصله دارد.