• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4372 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۳۱ ارديبهشت

مهم‌ترين‌اقدامات پيشگيرانه براي مصونيت در برابر سيل كدامند؟

لزوم توجه به اشتغال «كم آب بر»

مصطفي فدايي‌فرد

 

 

در چند دهه اخير فراواني وقوع و بزرگي سيلاب‌ها در ايران افزايش چشمگيري يافته است كه متاسفانه برخي اين موضوع را به ساخت سدهاي مخزني مرتبط مي‌كنند! اين در حالي است كه تقريبا همه كشورهاي جهان با اين پديده مواجه هستند و در اين شرايط خسارات سيل در جهان رو به افزايش است. دليل اصلي اين موضوع تغييرات اقليمي است. پيش از اين، بخش بسيار بزرگي از بارندگي‌هاي كشور نرمال و يكنواخت بوده و بخش ديگري نيز به صورت برف در ارتفاعات ذخيره شده و همانند يك مخزن عمل مي‌كرد. ولي انتشار بي‌اندازه گازهاي گلخانه‌اي در چند دهه اخير منجر به تغييرات آب و هوايي و اقليمي بسيار شديدي شده و ديگر نه از آن بارش‌هاي يكنواخت خبري هست و نه از برف‌هاي ماندگار در داخل شهرها و حتي ذخيره برف در ارتفاعات. البته موضوع افزايش نسبي دما و بالا رفتن ميزان تبخير، تعرق و نياز آبي طي چند دهه اخير نيز مزيد بر علت شده است. در اين شرايط وقوع بارش‌هاي حدي (خيلي شديد يا خيلي اندك)، افزايش چشمگيري يافته است به نحوي كه از طرفي فراواني بارش‌هاي كمتر از 10 ميليمتر كه قادر نخواهند بود روانابي را ايجاد كنند و به راحتي تبخير شده و از دسترس خارج مي‌شوند و باعث تداوم خشكسالي‌ها شده، افزايش يافته است و از طرف ديگر، وقوع بارش‌هاي خيلي شديد نيز فراوان شده كه وقوع سيلاب‌هاي خسارت‌بار را در پي داشته است. اين وضعيت را مطابق با آمار و اطلاعات موجود مي‌توان در يك جمله خلاصه كرد كه طي چند دهه اخير، يا در خشكسالي‌هاي طولاني قرار داشته‌ايم يا اينكه با سيلاب‌هاي بزرگ مواجه بوده‌ايم، يعني سكه‌اي با دو روي خشكسالي و سيلاب.

با اين وجود، در سال‌هاي اخير به يمن وجود سدهاي مخزني، ديگر از آن قحط‌سالي‌هاي گذشته‌هاي دور و همچنين خسارات جاني و مالي شديد ناشي از وقوع سيل خبري نيست. مطابق آمار و اطلاعات مستند (نشريه 167-ن با عنوان مروري بر ضوابط و استانداردهاي انتخاب سيلاب‌هاي طراحي سدها)، در سال‌هاي بسيار دور، بسياري از شهرها و روستاهاي كشور در اثر وقوع سيلاب از بين مي‌رفته و مردم فراواني كشته مي‌شده‌اند. براي ارزيابي نقش سدها در مديريت خشكسالي‌ و سيلاب، به مطالعات گسترده و جامع نيازي نيست. كافي است به ياد داشته باشيم كه خشكسالي طولاني‌مدت 15 سال گذشته، در صورت نبود سدهاي مخزني موجود مي‌توانست بسيار فاجعه‌بار باشد. از طرفي وجود سدهاي كارون، دز و كرخه باعث كنترل و مديريت سيلاب‌هاي ويرانگر اخير شده و خسارات خوزستان به حداقل ممكن كاهش يافت در حالي كه بخشي كوچك از همين سيلاب به دليل ساخته نشدن سد تنگ‌معشوره، موجب خسارات شديد و فاجعه‌بار در استان لرستان شد و متاسفانه جان بسياري از مردم شهرهاي پلدختر و معمولان را گرفت.

دسته‌بندي سدها

سدها بر اساس ارتفاع، جنس مصالح و عملكرد مورد انتظار، قابل دسته‌بندي هستند ولي همه آنها (به خصوص سدهاي بزرگ)، علاوه بر جنبه‌هاي فني، پايداري و اقتصادي، به لحاظ جنبه‌هاي اجتماعي و محيط زيست نيز مورد مطالعه قرار مي‌گيرند تا براساس آن و ضمن افزايش بهره‌وري، منجر به توسعه پايدار شوند.

تبخير از سدها: در پاسخ به اين پرسش، ارقام غيرواقعي (چهار متر تبخير از مخازن سدها!) عنوان شده است! در حالي كه مقدار يادشده مربوط به مقادير تبخير از تشت در مناطق خيلي خشك جنوب‌شرق كشور است كه براي تبديل شدن به مقادير تبخير از سطح آزاد آب، بايد در مقادير كاهنده‌اي با عنوان ضريب تشت ضرب شوند كه عموما به حدود 50 تا 60 درصد كاهش مي‌يابند؛ ضمن اينكه اين مقادير مختص مناطق بسيار خشك كشور است و مقادير تبخير در ساير مناطق كشور به‌شدت كمتر از مقدار ياد شده است. با توجه به اينكه منتقدان صنعت سدسازي، همواره موضوع تبخير را دستاويزي براي جلوگيري از ساخت سدها عنوان مي‌كنند، يادآور مي‌شود كه هم‌اكنون همين منتقدان، به احياي هرچه سريع‌تر درياچه اروميه اصرار مي‌ورزند كه البته درخواستي كاملا معقول و مورد نياز كشور است ولي بد نيست بدانيم كه درياچه اروميه در صورت رسيدن به تراز اكولوژيك، سالانه معادل 3 تا 4 ميليارد مترمكعب را در اثر تبخير از دست خواهد داد كه اين حجم سالانه از آب، معادل 10 سال نياز آبي كلانشهر مشهد است. بنابراين به صرف اينكه بخشي از آب در اثر تبخير از دسترس خارج مي‌شود، نمي‌توان حكم به نابودي مخازن سدها، تالاب‌ها، مرداب‌ها و درياچه‌ها داد.

تحقيقات دانشگاه آكسفورد در خصوص ابعاد سدها

بديهي است كه كوچك‌تر شدن ابعاد و اندازه هر طرح و پروژه توسعه، منجر به سهولت اجرا و كاهش خسارت به محيط زيست مي‌شود؛ خواه سدسازي باشد يا راهسازي، پل‌سازي، اسكله‌سازي، ساختمان‌سازي، ساخت موج‌شكن يا حتي شهرسازي. ولي آيا طرح‌هاي توسعه كوچك، پاسخ‌گوي نيازهاي روز‌افزون جوامع بشري است؟ آيا روي دره‌هاي بسيار عميق و عريض مي‌توان پل‌هاي كوچك ساخت، آيا در مقابل امواج بلند اقيانوس‌ها و درياها مي‌توان موج‌شكن‌هاي كوچك ساخت؟ و آيا روي رودخانه‌هاي بزرگ و سيلابي مانند كرخه و كارون مي‌توان سدهاي كوچك ساخت؟ اين در حالي است كه شرايط كشور ايران از هر لحاظ (به خصوص اقليم و منابع آب و نياز آبي) هيچ مشابهتي با كشورهاي اروپايي ندارد كه بر اساس آن بتوان مستقيما از تجربيات آنها بهره‌برداري كرد.

غلظت رسوب در سيلاب‌هاي اخير

موضوع فرسايش و توليد رسوب در ايران، بحثي بسيار جدي است كه اتفاقا ارتباطي منفي به موضوع سدسازي ندارد. بلكه نبود يا كمبود قوانين براي حفظ محيط زيست، عدم فرهنگ‌سازي عمومي، عدم ايجاد اشتغال لازم و كافي، سياست‌هاي غلط خودكفايي، چراي بي‌رويه دام و توسعه كشاورزي و تغييرات اقليمي باعث شده است بارندگي‌ها شديدتر و به موازات، باعث تخريب مراتع و جنگل‌ها شده و منجر به افزايش شديد فرسايش و رسوب شود. دو مثال از اين موضوع كافي به مقصود خواهد بود يكي اينكه بسياري از مراتع كشور در سال‌هاي اخير تغيير كاربري داده شده و به كشت ديم اختصاص يافته است و دوم اينكه متاسفانه در بسياري از مناطق، با آتش زدن عمدي جنگل‌ها، زمين كشاورزي استحصال مي‌كنند! افرايش قيمت محصولات كشاورزي و دامي و تداوم روند گراني آنها در ماه‌هاي اخير، مي‌تواند منجر به افرايش تخريب جنگل‌ها و مراتع، توسعه بيشتر سيلاب دشت‌ها و افزايش تجاوزات به حريم رودخانه‌ها و نهايتا افزايش فرسايش و توليد جريان‌هاي غليظ و افزايش خسارات سيلاب‌ها شود. لازم به ذكر است كه هرچه جريان سيلاب غليظ‌تر شود، خسارات جاني و مالي سيلاب افزايش خواهد يافت.

ارزيابي عملكرد سدها

در دو استان گلستان و خوزستان

در اسفندماه سال گذشته و فروردين‌ماه سال جاري، سيلاب بزرگ، فراگير و ويرانگر مناطق وسيعي از شمال، غرب و جنوب غرب كشور را درنورديد كه خوشبختانه وجود سدهاي كارون، دز و كرخه باعث كنترل و مديريت سيلاب شده و خسارات خوزستان به حداقل ممكن كاهش يافته و جان مردم حفظ شد. در حالي كه بخشي از همين سيلاب، به دليل ساخته نشدن سد تنگ‌معشوره، موجب خسارات شديد و فاجعه‌بار در استان لرستان شد و متاسفانه جان بسياري از مردم شهرهاي پلدختر و معمولان را گرفت. البته در استان گلستان نيز به دليل كافي نبودن مخازن و پر بودن سدهاي موجود، كاهش زيادي در خسارات سيل اخير مشاهده نشد. اين در حالي است كه همين سد گلستان، در اولين آبگيري خود به دليل خالي بودن مخزن، سيلاب بسيار بزرگ مردادماه 1380 كه دوره بازگشت آن را بيش از پنج هزار سال برآورد كرده‌اند را به‌طور كامل كنترل كرده و مقدار حداكثر سيلاب را از دبي 3000 مترمكعب بر ثانيه به كمتر از 310 مترمكعب بر ثانيه كاهش داده و از وقوع يك فاجعه ملي در شهرهاي آق‌قلا، گميشان و حتي شهر گنبد جلوگيري كرد.

استحصال آب باران

اين روش براي مديريت منابع آب و افرايش بهره‌وري بسيار سودمند و موثر است ولي اثرات زيادي در كنترل و مديريت سيلاب ندارند.

اقدامات فراواني براي پيشگيري از افزايش خسارات سيل وجود دارد كه هم موافقان و هم مخالفان صنعت سدسازي عنوان مي‌كنند مهم‌ترين آنها شامل حفظ جنگل‌ها و مراتع، عدم تجاوز به حريم و بستر رودخانه‌ها و تالاب‌ها و مديريت سيلاب‌دشت‌ها هستند. ولي آيا واقعا اين اقدامات در شرايط كنوني كشور قابل اجراست؟ آيا زيرساخت‌ها و قوانين لازم براي اجراي اين اقدامات وجود دارد؟ به‌طور حتم پاسخ به اين گونه پرسش‌ها منفي است. تا زماني كه اشتغال براي مردم و به خصوص جوانان جوياي كار، به ميزان لازم فراهم نشود و قوانين بازدارنده مناسب در اين خصوص وضع نشود، نمي‌توان انتظار داشت كه براي استحصال زمين براي توسعه كشاورزي، مسكوني، تجاري و صنعتي و امثالهم، جنگل‌ها به آتش كشيده نشود يا به ساير منابع طبيعي دست‌اندازي صورت نپذيرد. بنابراين به نظر مي‌رسد پاسخ به معضلات و مشكلات را بايد در جاي ديگري جست. اين در حالي است كه به دليل تغييرات اقليمي و افزايش شدت بارندگي‌ها كه پديده‌اي جهاني است، يكي از برترين و موثرترين گزينه‌ها براي مصونيت در برابر سيلاب، احداث سدهاي مخزني روي رودخانه‌هاي بزرگ و خروشان كشور است چون سيلاب‌هايي با بزرگي سيلاب‌هاي فروردين ماه سال جاري كه تقريبا تمام كشور را درنورديد، فقط مي‌توان با سد كنترل و مديريت كرد؛ ضمن اينكه براي همه طرح‌هاي توسعه ديگر مانند راهسازي، پل‌سازي، شهرسازي، توسعه راه‌آهن، توسعه زمين‌هاي كشاورزي و مسكوني و صنعتي نيز بايد مطالعات پيوست سيلاب به صورت اصولي مورد پيگيري و اجرا قرار گيرد. بسياري از افزايش خسارات سيلاب به دليل نامناسب بودن موقعيت راه‌ها، راه‌آهن، مراكز جمعيتي، اقتصادي، كشاورزي و صنعتي و همچنين نامناسب بودن ظرفيت آبگذري سازه‌ها و به خصوص پل‌ها، صورت مي‌پذيرد.

مديريت سيلاب توسط هلند و فنلاند

كشور ايران نه به لحاظ اقليمي و منابع آب و سيلاب شبيه كشورهاي هلند و فنلاند است و نه به لحاظ سياسي، اجتماعي، فرهنگي و عقيدتي و امثالهم. بنابراين وضع قوانين براي سيلاب‌دشت‌ها كه در كشورهاي ياد شده منجر به نتيجه شده است، پر واضح است كه براي ايران پاسخ نخواهد داد. لازم به يادآوري است كه بسياري از زمين‌هاي كشاورزي و مسكوني و حتي صنعتي كه به صورت غيرقانوني در حريم و بستر رودخانه‌ها و سيلاب‌دشت‌ها توسعه يافته بودند، در اثر وقوع سيل اخير خسارت ديده يا نابود شدند ولي ذي‌نفعان آن از دولت ادعاي دريافت خسارت دارند!

درس‌هايي از سيلاب‌

مهم‌ترين درس‌هايي كه مي‌توان از سيلاب‌هاي اخير گرفت اينكه، اشتغال غيرآب‌محور بايد در دستور كار دولت‌ها قرار گيرد، از توسعه كشاورزي و خودكفايي محصولات كشاورزي آب‌بر بايد خودداري كرد، قوانين مناسب و سختگيرانه براي برخورد با متجاوزين به حريم و بستر رودخانه‌ها، تالاب‌ها و سيلاب‌دشت‌ها وضع شود و از آن مهم‌تر اجراي قوانين بدون تبعيض مورد توجه قرار گيرد و در نهايت پاسخگويي مسوولين در رابطه با تصميمات و عملكرد خود را نهادينه كنيم. ولي به صورت خاص مهم‌ترين دلايل تشديد خسارات سيل اخير در استان‌هاي مختلف را مي‌توان چنين برشمرد: از سيل گلستان: مكان‌يابي نامناسب براي توسعه شهر آق‌قلا، كافي نبودن ظرفيت عبور سيلاب در پل‌هاي جديد ساخته شده در شهر آق‌قلا (اين در حالي است كه پل باستاني شهر آق‌قلا هم از ظرفيت مناسبي براي عبور سيلاب برخوردار است و هم پايه‌هاي آن مشكلي را براي جريان سيلاب اخير ايجاد نكرده است)، توسعه زمين‌هاي كشاورزي در مسيل‌هاي خروج آب گرگانرود به دريا و مسدود شدن مسيل‌ها. از سيل شيراز: توسعه نامناسب شهر، راه و خيابان‌هاي اصلي و محدود كردن ظرفيت عبور سيلاب از مسيل‌ها. از سيل لرستان: نبود سد تنگ‌معشوره با سابقه مطالعاتي و اجرايي 25 سال باعث فاجعه‌اي ملي در شهرهاي پلدختر و معمولان شد. از سيل خوزستان: احداث سدهاي تنگ‌سازبن و كوران‌بوزان در بالادست سيمره، تملك اراضي در مخزن سد سيمره، احداث سدهاي خراسان در بالادست كارون، احداث سد بختياري در بالادست سد دز و احداث سد آبريز در بالادست سد مارون مي‌توانست ضمن كنترل و مديريت كامل سيلاب‌ها، امكان ذخيره‌سازي چند ميليارد متر مكعب آب براي تامين نيازهاي آتي كشور را فراهم كند. اين در حالي است كه حفظ جنگل‌ها و مراتع و پوشش گياهي، آبخيزداري، رفع تجاوز به حريم رودخانه‌ها و سيلاب‌دشت‌ها و آبخوانداري كه هيچ كدام در تقابل با سدسازي نيستند و حتي نمي‌توانند جايگزين يكديگر باشند نيز مورد تاكيد است.

رييس كميته ارزيابي سيلاب كميته ملي سدهاي بزرگ ايران

 


روزنامه اعتماد در هفته‌هاي گذشته و پس از وقوع سيل‌هاي بهار امسال مجموعه مطالبي را درباره نقش سدها منتشر كرد. اين مطالب نقطه نظرات افرادي متخصص بود كه اتفاقا ديدگاه‌هاي‌شان با هم متفاوت بود. «عباس محمدي»، «فاطمه ظفرنژاد»، «.. طبيب‌نژاد» از جمله متخصصاني بودند كه اين مطالب را نوشتند. آنچه اينك پيش رو داريد مطلبي است كه به نوعي در پاسخ به گفت‌وگوي «اعتماد» با رييس دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست دانشگاه مشهد در 24 ارديبهشت 98 تهيه شده است كه مي‌خوانيد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون