غلامحسين كرباسچي، دبيركل حزب كارگزاران:
توييتم از سر دلسوزي براي اصلاحات بود، نه كينهتوزي
* بعد از اتفاقی كه برای آقای نجفی رخ داد، شما توييتی منتشر كرديد كه با انتقاداتی روبهرو شد. برخی از فعالان سیاسی كه بعضا در نگاه جريان با شما همسو بودند و برخی از كاربران فضای مجازی رويكرد و تحليل شما را در اين اتفاق انتقامجويانه میدانند و معقتدند كه شما همچنان از شهردار نشدن گزينه مطلوب كارگزاران گلايه داريد. پاسخ شما به اين انتقادات چيست؟
توييتی كه نوشتهام كاملا روشن بود. ضمن اينكه در محتوای توییتی كه نوشتم، نقد و اعتراض متوجه آقای نجفی نبود.
* البته مخاطبان توييت شما احتمالا كنايه به دستگاههاي امنيتي يا كساني كه به شهردار شدن ايشان اصرار ميكردند، را متوجه شدهاند اما به هر حال برداشت غالب اين بود كه اين توييت نوعي انتقامجويي از كساني است كه نجفي را شهردار كردند. گويي نوعي خوشحالي از به اصطلاح «درست بودن تحليل يا نظر شما در آن زمان مبني بر انتخاب نكردن آقاي نجفي براي شهرداري» در توييت وجود داشت؟
ما بحثمان آنروز اين بود كه وقتی صحبت از كسب يك مقام میشود مثل همهجای دنيا روی مسايل خصوصی زندگی افراد ملاحظاتی مدنظر قرار میگيرد مگر در اروپا و امريكا و هر جای ديگر زندگی شخصی مسئولان مورد كنجكاوی قرار نمیگيرد. اگر كسی در زندگی خصوصیاش مشكلات و مسائل خارج از عرفی داشتهباشد كه نه خودش، نه دوستانش و نه جريان متبوعش به مطرح شدن و علنی شدن آن راضی نباشند، بهتر است در آن سمت قرار نگيرد. اين مساله متاسفانه علیرغم تذكرهایی كه دادهشد، در مورد آقای نجفی مورد بیاعتنایی قرار گرفت. در واقع برداشت عدهای از اين تذكرات برداشت سياسی بود و فكر میکردند اين حرف و حديثها از موضع سیاسی است. به همين دليل هم نسبت به اين موضوع بیتوجهی كردند. میگفتند چرا بايد فلان نهاد امنیتی يا هرجای ديگری درتعيين شهردار دخالت کند. به محتوای حرف و استدلال توجه نمیشد. در حالی كه اگر اين تذكرات مورد توجه قرار میگرفت و ايشان همچنان در موقعیت غيرمسوول بود، شايد آنقدر زندگی خصوصیاش مورد توجه قرار نمیگرفت و احتمالا اين موضوع در بُعد خانوادگی و در حوزه شخصی ايشان نيز انقدر حاد نمیشد.
* يعنی شما يا كسانی كه نزديكی فكری و جريانی به شما دارند، در جريان انتخاب شهردار تهران مشخصا در مورد مساله خصوصی خارج از عرفی كه در مورد آقای نجفی وجود داشت، برای ساير تاثيرگذاران در اين انتخاب توضيح داديد اما باز هم تصميم بر اين شد كه آقای نجفی شهردار شود؟
من كه اطلاعات دقيق آنچنانی نداشتم اما نهادها و كسانی كه اطلاعات دقيق داشتند، برای برخی مسوولان، برای خود آقای نجفی و كسانی كه در انتخاب شهردار دخيل بودند، توضيحاتی ارائه كردند. خطا و اشتباه نجفی اين بود كه در عين حال كه تذكراتی دادهشده بود، اين سمت و مسووليت را قبول كرد، حال با اصرارشورا يا بدون اصرار.
برخی از كسانی كه دوستان ايشان نبودند ولی فكر میكردند آقای نجفی بايد در اين سمت قرار بگيرد، اجمالاً مسائل مربوط به زندگی ايشان را میدانستند اما فكر میکردند خيلی نبايد وارد زندگی شخصی ايشان شد يا اگر كسی وارد اين مسائل میشد، فكر میکردند با ديدگاه سیاسی وارد بحث شدهاست.
در صورتی كه به نظر من اختلافات سياسی و ديدگاههای سياسی را بايد در جای خود نگه داشت اما راجعبه مسائلی كه به عموم جامعه بازمیگردد و مسائلی اجتماعی است و نبايد هميشه عينك سياسی بزنيم و از منظر سياسی نگاه کنیم. حرف من همين بود و من با آن توييت نخواستم كينهتوزی نسبت به كسی داشتهباشم، برای تنبه كسانی بود كه آنروز فقط بهدليل اين توجيهات و لجبازیهای سياسی، و بخشی هم بهدليل مخالفت با مرحوم هاشمی وخانواده ايشان كار شورا و شهرداری را به اين فضاحت كشاندند. و جالب است كه حالا بعد از اين ماجراها و خرابكاریها پريشب جمع شدند و رفتهاند منزل مرحوم هاشمی و عذرخواهی و اعتراف به خطا درحق ايشان كردهاند و گفتهاند ما در حق هاشمی و خانواده جفا كردهايم. درحالی كه بحث من شخصی نبوده و نیست. ما با آقای نجفی دوست و رفيق بوديم و خودم هم قبل از پذيرش مسووليت شهرداری توسط ايشان و هم بعد از پذيرش مسووليت توصيه كردم كه قبول شهرداری تهران به مصلحت ايشان نيست. من دوسه بار تنهایی يا با بعضی دوستان رفتيم منزل ايشان و خواهش كرديم كه وارد اين كار نشوند ما از موضع دوستی اين توصيه را داشتيم، نه سياسی وگرنه دشمنی که با ايشان نداشتيم.
*اما برخی فعالان سياسی كه در فرآيند انتخاب شهردار دخيل بودند، معتقدند كارگزاران در ابتدا از پيشنهاددهندگان حضور آقای نجفی برای شهرداری تهران بودند و حرفهای امروز شما با حرفهای زمان انتخاب شهردار متفاوت است.
موضعگيریها و صحبتهای من در گذشته موجود است. حرفهای من به امروز و ديروز ربطی ندارد. من قبلا هم مصاحبه كردم و گفتم كه اين انتخاب خوب نيست. هم به تنهایی و هم با چند نفر از دوستان به منزل آقای نجفی رفتيم و از ايشان خوا
هش كرديم و گفتيم كه به مصلحت نيست اين سمت را بپذيريد. موضعگيريهاي من هم موجود است. ايشان و خانوادهشان هم كه حضور دارند و میتوانيد، سوال كنيد. مسوولان و كسانی كه در سمتهای سياسی بودند هم اطلاع دارند كه ديدگاه من نسبت به پذيرش مسووليت از سوي ايشان چه بودهاست. من هم در جلسات خصوصی و هم در جلسات عمومی اين تذكرات را منتقل كردهبودم. من كه پيشگویی نكردم. گفتم كسی كه مسئوليت بالایی قبول میکند نورافكنی به همه زوايای زندگیاش تابانده میشود و اين حق جامعه است. ديدگاه من اين بود كسی كه در زندگی شخصی با چنين مسائل و گرفتاریهایی روبهرو است، جالب نيست در اين سمت قرار گيرد و باعث طرح موضوعاتی از اين دست در جامعه شود. در واقع ايشان نبايد در سمتی قرار میگرفت كه احتمال مطرح شدن و پررنگ شدن اين مساله در زندگی خصوصيشان وجود دارد.
*بنابراين مخالفت شما با حضور آقای نجفي در شهرداری تهران به اين دليل بوده كه شايد زندگی خصوصی ايشان همه جريان اصلاحات را تحت تاثير قرار دهد. حال كه قتلی هم اتفاق افتاده آيا فكر میکنيد اين اتفاق، يك موضوع شخصی است يا كل جريان اصلاحات را تحت تاثير قرار خواهد داد؟
به هر حال طبيعی است. نمیتوان افراد را از جرياناتی كه به آن منتسب هستند، جدا كرد. اگر كسی در پست و مسووليتی موفق باشد به پای مجموعهای نوشته میشود و برعكس؛ عدم موفقيت ايشان يا اعضای شورای شهر يا شهرداری يا هر منصب ديگری به پای مجموعه اصلاحات نوشته میشود. مگر میتوان اين دو را از هم جدا كرد. مگر موفقيت دولت آقای روحاني يا عدم موفقيت ايشان در اين مسووليت را میتوان از كسانی كه از روحانی حمايت كردند، جدا كرد؟ هر جريان سياسی وقتی يك مسوولی را روی كار میآورد، خواه ناخواه عملكرد او هم به پای جريان نوشته میشود. همه ما اين آسيب را در افكار عمومی و وجدانهای خود داريم كه اين موضوع به پای همه ما نوشته میشود. همان زمان هم با همين رويكرد موضع میگرفتيم كه مجموعه آسيب نبيند و بحث شخصي نبودهاست. من شخص آقای جهانگيری و دوستان حزب اتحاد و مشاركت را با همه ارادت و فاقتی كه داريم، در اين امر مقصر میدانم. ما بايد با مردم و نظام صادق باشيم. مسئوليت خطاهایمان را پذيريم. و سعی نكنيم با يك جو جديد كه راه میاندازيم وبههيچوجه واقعيت ندارد، مسأله را بهگردن اين نهاد و آن ارگان بيندازيم. اشتباهات و اعمال خلاف هركدام ازمجموعههای نظام هم بجای خود.