يك اختلال رواني
به وسعت كرهزمين
خودكشي عملي عمدي است كه منجر به مرگ فرد ميشود. خودكشي بيشتر به علت يأس صورت ميگيرد كه علت آن اغلب ناشي از اختلال رواني نظير افسردگي، اختلال دوقطبي، اسكيزوفرني، شكست عشقي، اعتياد به الكل، سوء مصرف دارو و عوامل استرسزا مانند مشكلات مالي يا مشكلات ارتباط بين فردي است و بنابراين، محدود كردن دسترسي به سلاح گرم، درمان بيماريهاي رواني و سوء مصرف دارو و بهبود وضعيت اقتصادي ميتواند مانع از اقدام به خودكشي در افراد مستعد شود. بنا بر اطلاعات مندرج در ويكي پديا، سالانه حدود 800 هزار الي يك ميليون نفر از جمعيت جهان بر اثر خودكشي ميميرند و خودكشي دهمين علت اصلي مرگ در سراسر جهان است. ميزان مرگ بر اثر خودكشي در مردان بالاتر از زنان بوده و احتمال خودكشي منجر به مرگ در مردان سه تا چهار برابر زنان است. تخمين زده ميشود كه هر سال ۱۰ تا ۲۰ ميليون اقدام به خودكشي رخ ميدهد كه منجر به مرگ نميشود. سابقه اقدام به خودكشي، در دسترس بودن وسيله براي اقدام، سابقه خانوادگي خودكشي و آسيب ضربهاي مغز از عوامل خطر ساز براي ارتكاب است و عوامل اجتماعي و اقتصادي مانند بيكاري، فقر، خانه بهدوشي و تبعيض نيز ممكن است افكار خودكشي ايجاد كند چنانكه حدود ۲۰ درصد از خودكشيها با سابقه قبلي همراه بوده و بيش از 5 درصد افراد داراي سابقه خودكشي، پس از ۱۰ سال اقدام مجدد خواهند داشت. برخي حالات رواني هم خطر خودكشي را افزايش ميدهد از جمله: نوميدي، از دست دادن حس لذت در زندگي، افسردگي و اضطراب، توانايي اندك حل مشكلات، بروز ناتواني جسمي، تلقي سرباري در سالخوردگان، از دست دادن يك عضو خانواده يا يكي از دوستان، از دست دادن شغل، انزواي اجتماعي، تجرد، تعصبات اجتماعي و سابقه سوءاستفاده جنسي دوران كودكي. رسانههاي جمعي هم در افزايش آمار اقدام به خودكشي نقش مهمي دارند چرا كه نحوه به تصوير كشيدن خودكشي از سوي رسانهها ممكن است اثر منفي داشته باشد و هنگامي كه شرح مفصلي از چگونگي خودكشي با استفاده از يك وسيله خاص به تصوير كشيده ميشود، ممكن است اين روش خودكشي در كل جمعيت افزايش يابد كه موجب سرايت خودكشي يا خودكشي تقليدي ميشود كه به آن اثر «ورتر» گفته ميشود اما در سوي مقابل، در صورتي كه رسانهها از دستورالعمل گزارشدهي مناسب استفاده كنند، خطر خودكشي را ميتوان كاهش داد.