موضوع واگذاري دو باشگاه استقلال و پرسپوليس طي سالهاي گذشته بارها و بارها مطرح شده است. قرار بود سهام سرخابيها تا پايان سال 97 از طريق مزايده واگذار شود. با اين حال نمايندگان مجلس نيز در جريان تصويب بودجه سال 98 مقرر كردند 5 درصد سهام هر يك از اين باشگاهها تا پايان شهريور 98 از طريق فرابورس ايران كشف قيمت و واگذار شده و پس از آن نيز درصدهاي مختلفي از بلوكهاي سهام اين دو باشگاه از طريق فرابورس به مزايده گذاشته شود.با اين حال واقعيتهاي موجود اين دو باشگاه نشان ميدهد اين مسير نميتواند به پيش رود. در اين خصوص و راههاي جايگزين با مهدي حاجيوند، كارشناس اقتصاد ورزش و نويسنده كتاب خصوصيسازي فوتبال به گفتوگو نشستيم كه شرح آن از اين قرار است.
نظرتان در خصوص مصوبه مجلس در زمينه واگذاري دو باشگاه استقلال و پرسپوليس از طريق بازار سهام (فرابورس) چيست؟
عرضه سهام اين دو باشگاه در بازار فرابورس، با توجه به ملزومات و پيشنيازها و نيز شرايط پذيرش آنها در اين بازار (از جمله ارايه گزارشها و صورتهاي مالي شفاف) بسيار سخت و دور از انتظار است.
يعني بايد از خير واگذاري اين دو باشگاه گذشت؟
ببينيد، وقتي قرار است قانون تصويب شود و دولت را مكلف كنيم سهام باشگاههاي ورزشي را از طريق بازار سرمايه (بورس يا فرابورس) واگذار كند، بايد اين نكته را مدنظر قرار دهيم كه آيا شرايط واگذاري آنها از اين طريق فراهم هست يا نه؟ بر اين اساس بايد گفت يكي از ابتداييترين ملزومات پذيرش شركتها و باشگاهها در بازار سرمايه ارايه صورتها و گزارشهاي مالي به سازمان بورس و تاييد آنهاست. اين در شرايطي است كه اين دو باشگاه هم صورتهاي مالي و گزارشهاي شفافي ندارند و هم اينكه گرفتن گزارشهاي سالانه از اين باشگاهها كار سختي است. از اينرو با توجه به موانعي كه پذيرش سرخابيها در بازار سهام دارند بايد از ساير روشهاي واگذاري و خصوصيسازي استفاده كنيم.
مثلا چه روشهايي؟
برخي از اين روشها در دنيا در راستاي خصوصيسازي تجربه شده و در اصل 44 قانون اساسي نيز به عنوان روشهاي واگذاري در ايران مورد تاكيد قرار گرفتهاند كه از جمله آنها ميتوان به «پيمان مديريت» و «اجاره به شرط تمليك» اشاره كرد. البته اين روشها نيز مزايا و معايبي دارند، اما با توجه به شرايط كنوني دو باشگاه استقلال و پرسپوليس به نظر ميرسد اين دو روش ميتواند نسبت به واگذاري اين دو باشگاه از طريق بازار سرمايه و مزايده ارجحيت داشته باشند.
در خصوص اين روشها توضيح ميدهيد؟
در روش پيمان مديريت (واگذاري مديريت از طريق آگهي مزايده عمومي (با حفظ مالكيت دولت))، مديريت باشگاه ورزشي براي مدت معين (مثلا 10 ساله يا كمتر و بيشتر) به اشخاص حقيقي يا حقوقي از طريق مزايده رقابتي يا مذاكره واگذار ميشود. در اين نوع واگذاري مديريت باشگاه (در قبال بهاي پيمان و انجام خدمت) در اختيار پيمانكار است و مالكيت آن كماكان در اختيار دولت ميماند. البته اخذ ضمانت و تعهد در اين روش از واگذاري بسيار مهم است.
اين روش چه مزايايي دارد؟
با توجه به وضعيت كنوني اداره اين باشگاهها توسط دولت و مشكلات موجود در اين زمينه به جهت موضوعاتي از جمله ممنوعيت قانوني در خصوص پرداخت هرگونه وجه از محل بودجه عمومي به ورزش حرفهاي به باشگاهها و نيز نداشتن هرگونه امكانات از جمله ورزشگاه اختصاصي جهت درآمدزايي پايدار باشگاهها، اين روش از واگذاري ميتواند بار اين مشكلات را از دوش دولت بردارد.
همچنين نكته مهم در زمينه واگذاري باشگاهها از طريق پيمان مديريت اين موضوع است كه يكي از دغدغههاي اصلي دولت در واگذاري دو باشگاه استقلال و پرسپوليس، سرانجام آنها پس از واگذاري و امكان عدم موفقيت در واگذاري آنهاست؛ بر اين اساس با استفاده از روش پيمان مديريت، هم واگذاري باشگاهها اتفاق ميافتد و هم اينكه در هر مرحله از واگذاري اين امكان فراهم است كه دولت مديريت باشگاه را نيز در دست بگيرد. ضمن اينكه بزرگترين مزيت اين روش از واگذاري براي دولت اين است كه علاوه بر اينكه بار رواني و مالي مديريت اين دو باشگاه از دوش دولت برداشته ميشود، مالكيت دو باشگاه (به عنوان ابزاري براي از ميان برداشتن حواشي احتمالي پس از واگذاري باشگاه) در دست دولت باقي ميماند.
همچنين در واگذاري به روش پيمان مديريت، دولت در قبال هزينهها و تعهدات خريدار مسووليتي ندارد، ضمن اينكه نتايج تيمها تبعاتي را براي دولت در پي نخواهد داشت. از سوي ديگر نگرانيهاي اجتماعي ناشي از واگذاري تمام و كمال دو باشگاه تا حدود زيادي مرتفع ميشود و دولت در قبال اداره باشگاهها نه تنها وجهي پرداخت نميكند، بلكه ميتواند بهاي پيمان را نيز دريافت كند.نكته ديگر اينكه با توجه به ماهيت و ويژگيهاي اين نوع از واگذاري در صورت عملكرد ضعيف و هرگونه حاشيه احتمالي و...، مواردي مانند بازگشت به سيستم دولتي يا فسخ قرارداد، تغيير تيم مديريت و نيز امكان تداوم حمايتهاي مادي و معنوي از باشگاهها براي دولت فراهم است.
همچنين اين شيوه از واگذاري در قانون اجراي سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي، قانون تنظيمبخشي از مقررات مالي دولت، قانون مديريت خدمات كشوري و قانون برنامه ششم توسعه مورد تاكيد قانونگذار واقع شده و روشي تجربه شده و موفق در راستاي اجراي سياست خصوصيسازي در جهان است.
نكته مهم ديگر در زمينه مزاياي اين روش از واگذاري (با توجه به شرايط فعلي باشگاهها) اين است كه چون صورتهاي مالي و گزارشات باشگاهها و همچنين ميزان بدهي و دارايي آنها مشخص نيست، بنابراين دغدغهاي در زمينه قيمتگذاري سهام و ارزان يا گرانفروشي باشگاهها و احيانا عدم تمايل بخش خصوصي در خريد سهام آنها وجود ندارد، چرا كه انتقال مالكيتي در اين نوع از واگذاري صورت نميگيرد.
از نگاهي ديگر مشكلات مربوط به عدم شفافيت صورتها و گزارشات مالي باشگاهها نيز در اين روش از واگذاري اثرگذار نيست و اصولا چون قرار نيست در روش پيمان مديريت سهامي فروخته و به خريدار منتقل شود، بنابراين دغدغه شفاف نبودن صورتها و گزارشات مالي باشگاهها در اين روش از واگذاري وجود ندارد.
همچنين سرمايهگذاران و فعالان اقتصادي و ورزشي و نيز هواداران و پيشكسوتان ميتوانند در اين نوع از واگذاري در قالب شركت سهامي خاص و عام يا شركت تعاوني سهامي عام يا خريداران انفرادي و بالقوه حضور داشته باشند.ضمن اينكه همزمان با اين نوع واگذاري، اين فرصت نيز فراهم خواهد آمد كه زيرساختهاي درآمدزايي باشگاههاي ورزشي در كشور فراهم شود كه هزينه و تجربه فراهم آمدن تدريجي اين زيرساختها بر دوش دولت نخواهد بود.
ريسك روش پيمان مديريت چيست؟
با وجود بسترهاي قانوني، اين روش از واگذاري تاكنون در خصوص واگذاري بنگاههاي دولتي در كشور به كار گرفته و تجربه نشده است كه شايد بتوان به عنوان معايبي براي اين روش از واگذاري از آن ياد كرد.
ضمن اينكه نه تنها در اين نوع از واگذاري بلكه از هر روش كه براي خصوصيسازي استقلال و پرسپوليس استفاده كنيم، فراهم نبودن زيرساختهاي درآمدزايي باشگاهها يكي از مواردي است كه در اين زمينه باشگاهها را تهديد ميكند.
به روش «اجاره به شرط تمليك» اشاره كرديد. اين نوع واگذاري چه ويژگيهايي دارد؟
قرارداد اجاره به شرط تمليك قراردادي است كه به موجب آن مورد معامله اجاره به مدت مشخصي داده ميشود و در آن شرط ميشود كه مالكيت مورد معامله در پايان مدت اجاره (در صورت انجام تمامي شروط عقد و پرداخت همه اقساط مالالاجاره توسط مستاجر) به نام او انتقال يابد.
به عبارت ديگر در اين روش باشگاه به شركت غيردولتي سهامي خاص يا سهامي عام از طريق مزايده عمومي براي مدتي معين واگذار ميشود. واگذاركننده شروطي پيشبيني ميكند و پس از انجام شروط مربوط، مالكيت باشگاه در اختيار مستاجر قرار ميگيرد.
اين روش از واگذاري چه مزايايي دارد؟
در اين روش از واگذاري، شروط ضمن قرارداد ضامن انجام موفق واگذاري است. همچنين امكان فسخ قرارداد واگذاري در صورت عدم اجراي تعهدات توسط خريدار وجود دارد. از سوي ديگر در اين روش واگذاري تدريجي باشگاه صورت ميگيرد.
نكته مهم ديگر اينكه دولت دغدغهاي در زمينه عدم توانايي خريدار در خصوص اداره باشگاه ندارد و در هر مرحله از زمان اجاره ميتواند قرارداد اجاره را فسخ كرده و مديريت باشگاه را خود در دست بگيرد. مسووليت كسب نتايج توسط باشگاه و بار رواني ناشي از اين موضوع هم متوجه دولت نيست.
علاوه بر اين زمان اجاره فرصت مناسبي براي خريدار است تا توانايي خود را براي نشان دادن اين نكته كه از عهده مديريت و مالكيت باشگاه برميآيد، نشان دهد.
از سوي ديگر سرمايهگذاران و فعالان اقتصادي و ورزشي و نيز هواداران و پيشكسوتان ميتوانند در اين نوع از واگذاري در قالب شركت سهامي خاص و عام يا شركت تعاوني سهامي عام يا خريداران انفرادي و بالقوه حضور داشته باشند.
همچنين زمان اجاره باشگاهها فرصت مناسبي را فراهم ميكند تا پيششرطها و زيرساختهاي لازم براي واگذاري موفق باشگاهها از جمله مشكلات مربوط به درآمدزايي، كپيرايت، حق پخش، بليت فروشي، تبليغات دور زمين و ... كه ضامن موفقيت در خصوصيسازي باشگاههاست، حل شود.
اين روش از واگذاري چه معايبي دارد؟
با وجود بسترهاي قانوني، اين روش از واگذاري هم تاكنون در خصوص واگذاري بنگاههاي دولتي در كشور به كار گرفته و تجربه نشده است.
همانگونه كه اشاره كرديد با وجود مزايايي كه روش پيمان مديريت و اجاره به شرط تمليك دارد، مهمترين نكته در خصوص اين ورش از واگذاري اين است كه تاكنون در كشور تجربه نشده است. به نظرتان ميتوان به واگذاري استقلال و پرسپوليس با استفاده از اين دو روش اميد داشت؟
عدم تجربه واگذاري بنگاهها با استفاده از اين دو روش در كشور به دليل معايب آنها نيست، بلكه تاكنون واگذاريهاي صورت گرفته در كشور صرفا از طريق مزايده و فروش سهام بنگاهها به بالاترين قيمت پيشنهادي در مزايده يا در بازار سهام بوده است. بنابراين با توجه به ماهيتي كه دو باشگاه استقلال و پرسپوليس دارند و اينكه صورتهاي مالي آنها مشخص نيست و نميتوان قيمتگذاري درستي از ارزش بدهي و دارايي آنها داشت و همچنين ماهيتي كه واگذاري آنها از نظر ابعاد اجتماعي دارد، بهترين گزينه براي واگذاري اين دو باشگاه استفاده از روش پيمان مديريت و اجاره به شرط تمليك است.
چرا نگاه شما نسبت به واگذاري سرخابيها با استفاده از سازوكار بازار سرمايه منفي است؟
ببينيد عرضه سهام اين دو باشگاه از طريق بازار سهام قابل دفاع است و مزاياي زيادي هم واگذاري سرخابيها از اين طريق دارد؛ از جمله اينكه اين روش از واگذاري موجب شفافسازي داراييها و صورتهاي مالي و گزارشات و نيز دارايي و بدهيها اين دو باشگاه ميشود. اما نكته مهم اين است كه اين دو باشگاه در كوتاهمدت شرايط پذيرش و واگذاري از طريق بازار سهام را ندارند. بنابراين با توجه به فقدان اكثريت شرايط احراز پذيرهنويسي باشگاهها در فرابورس، تامين شرايط مدنظر فرابورس در زماني نسبتا كوتاه در اين روش از واگذاري امكانپذير نيست. همين موضوع موجب ميشود تا واگذاري باشگاهها از طريق فرابورس در كوتاهمدت عملي نشود.
نظرتان در خصوص واگذاري استقلال و پرسپوليس از طريق مزايده چيست؟
اين نوع واگذاري مقدمات و تشريفات كمتري نسبت به واگذاري در فرابورس دارد، بنابراين تسريع در واگذاري و خصوصيسازي باشگاه از اين طريق محتمل است و در زمان كمتري اين اتفاق ميافتد.ضمن اينكه موضوعاتي مانند دريافت صورتها و گزارشهاي مالي دقيق و شفاف از موانع جدي و اثرگذار در زمينه واگذاري باشگاهها در اين روش از واگذاري نيست؛ به عبارت ديگر عدم شفافيت كامل صورتهاي مالي، گزارشها و دارايي و بدهي باشگاه به عنوان مانعي جدي براي برآورد دقيق ارزشگذاري باشگاه در اين نوع واگذاري مطرح نيست.همچنين در واگذاري از طريق مزايده، در زمان كوتاهي فرآيند خصوصيسازي باشگاهها اتفاق افتاده و اين روش يكي از سريعترين روشهاي واگذاري باشگاهها به شمار ميآيد.
اما اين روش نيز معايبي دارد، به عنوان مثال تعيين مواردي همچون اهليت به عنوان مانعي جدي براي واگذاري باشگاه در اين روش از واگذاري مطرح است.
با توجه به گزينههاي موجود اولويتهاي پيشنهادي شما براي واگذاري چيست؟
با توجه به موارد مطرح شده از يك سو و نيز فراهم نبودن شرايط واگذاري دو باشگاه استقلال و پرسپوليس از طريق بازار سرمايه (فرابورس) - به دليل نداشتن صورتهاي مالي و گزارشهاي شفاف و همچنين نامشخص بودن درآمدها و بدهيهاي اين دو باشگاه - روشهاي «پيمان مديريت» و «اجاره به شرط تمليك» و پس از آن «بازار سرمايه» و دست آخر «مزايده» به ترتيب اولويت براي واگذاري اين دو باشگاه پيشنهاد ميشوند.
قرارداد اجاره به شرط تمليك قراردادي است كه به موجب آن مورد معامله اجاره به مدت مشخصي داده ميشود و در آن شرط ميشود كه مالكيت مورد معامله در پايان مدت اجاره (در صورت انجام تمامي شروط عقد و پرداخت همه اقساط مالالاجاره توسط مستاجر) به نام او انتقال يابد.
در روش پيمان مديريت (واگذاري مديريت از طريق آگهي مزايده عمومي (با حفظ مالكيت دولت))، مديريت باشگاه ورزشي براي مدت معين به اشخاص حقيقي يا حقوقي از طريق مزايده رقابتي يا مذاكره واگذار ميشود.