تولدت مبارك آقاي كيارستمي
اولين روز تابستان، سالروز تولد عباس كيارستمي بود. هنرمند بزرگ همچنان در ياد و خاطره مردم ايران است و اهالي توييترفارسي براي اثبات اين ادعا، هشتگي با نام او را داغ كردند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين نوشتههاست.
«تولدتون مبارك آقاي كيارستمي عزيز»، «آقاي كيارستمي! راستي دكتر معالج شما در دادگاه محكوم شد و قرار شد تا سه ماه دكتربازي نكند. در ضمن وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشكي ثابت كردند جان دست خداست و بعضي از دكترها فقط وسيلهاند. آقاي كيارستمي! در پايان بايد بگوييم جهان با جهانبيني شما جاي بهتري بود»، «اكنون كجاست؟ چه ميكند؟ كسي كه فراموشش كردهام»، «توي يه مهموني ِكوچيك سينمايي بودم. با تيپِ سراپا مشكي. بحث بود و هر كس چيزي ميگفت از اوضاع مملكت. فقط من ساكت بودم و يه آقاي محترم ِسراپا مشكيپوشِ ديگه. همينطور كه سروصداي بحثِ ديگران بالا ميرفت، رو كرد به من و گفت: «تو اين جمع فقط من و شما عزاداريم... عباس كيارستمي بود»، «ياد عباس كيارستمي در هفتاد و نهمين سالگرد تولدش»، «تولدت مبارك، كيارستمي نازنين من. همه ذوق بصري خودم رو مديون توام كه شعر بودي، خالص و روان و در حركت»، «اگر عباس كيارستمي آنگونه مفت از دست نميرفت، امروز بايد شمع ۷۹ سالگياش را فوت ميكرد.»، «او انسان بسيار خاصي بود؛ ساكت، برازنده، متواضع و تيزهوش. ما بسيار كم هممسير ميشديم اما وقتي اين اتفاق ميافتاد بسيار خوشحال ميشدم. او يك جنتلمن واقعي بود و از بزرگترين هنرمندان جهان. {بخشي از بيانيه مارتين اسكورسيزي در نشريه هاليوود ريپورتر به مناسبت درگذشت عباس كيارستمي}»، «كيارستمي وقتي حرف ميزنه، وقتي با اون بيتفاوتي و فاصله از سينماي خودش حرف ميزنه واقعا دردت ميگيره از يادآوري جاي خاليش»، «عباس كيارستمي ميگفت براي آنكه فراموش نكند كتاب را تا كجا خوانده، از لاكتابي استفاده ميكرده. پسرش سالها، از سر شيطنت، لاكتابي را به صفحه ديگري منتقل ميكرده: «نميدانم چند صفحه از كتابهايي را كه خواندهام، نخواندهام.» ما هم كلي متن خواندهايم كه نخواندهايم»، «حالا اينا همه هيچي؛ از مزه گيلاس ميخواي بگذري؟! نگذر، من رفيقتم ميگم نگذر... تولدت مبارك آقاي كيارستمي»، ژان لوك گدار: «سينما با گريفيث آغاز ميشود و با كيارستمي پايان مييابد»، «باد ما را خواهد برد رو بيشتر از بقيه كارهاي كيارستمي دوست دارم. سكانسهايي از طبيعت بكر كه تو فرم كار قرار گرفته و فقط شبيه به قاب عكس نيست اميد به زندگي و ستايش زندگي همه و همه باعث ميشه بيشتر از بقيه كارهاي استاد دوستش داشته باشم. به ديالوگهاي اين سكانس بادقت گوش كنيد و لذت ببريد»، «من هنوز وقتي فكر ميكنم كيارستمي مرده جگرم كباب ميشه. قشنگ قلبم درد ميگيره»، «عباس كيارستمي از كساني بود كه كمك كرد تا بخشي براي فيلمسازي در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان تهران ايجاد شود. در بسياري از فيلمهاي او كودكان نقش اول بودند. كيارستمي شناخت بسيار درست و نزديكي از بچهها داشت و در نشست زير در جملهاي درخشان اين شناخت را بيان ميكند»، «ميان ده فيلم انتخابي هانكه كه مارس ۲۰۱۸ در موزه فيلم فرانكفورت به نمايش درآمدند، دو فيلم ايراني بود: «خانه دوست كجاست» و «جدايي نادر از سيمين». ميگويد كه ديگر كساني مثل برسون و تاركوفسكي پيدا نميشوند و كيارستمي برايش آخرين كارگردان بزرگ بوده»، «اگر در پي ردپاي كيارستمي در آثارش باشيم، بايد او را در عمق پنهان اثر و نه سطح ساده و آشكار آن، جستوجو كنيم» و «عباس كيارستمي در آخرين مراحل فني يكي از فيلمهايش به رفيقي كه به او سر زده، ميگويد: «علي، سيدي رو بردار و بذار روي ميز.» علي اين كار را ميكند. كيارستمي ميگويد: حالا حداقل آوردن اسمت حلال شد. فلاني اسمش رو در «با تشكرهاي» تيتراژ بنويس. سادهترين تعريف از رفاقت، كار، اخلاق.»