• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4401 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۹ تير

موادمخدر در سينماي ايران

شمايل قهرمان فرودست

علي وراميني

 

 

گوزن‌ها را احتمالا همه ديده‌ايد؛ داستان مردي معتاد به نام سيدرسول با بازي «بهروز وثوقي» كه به رفيق مستأصلش به نامِ قدرت با بازي «فرامرز قريبيان» پناه مي‌دهد. رفيق، سارق و زخمي است، اما براي سيد فرقي ندارد، رفيق پناه مي‌خواهد و او حتي نمي‌پرسد كه چرا تحت تعقيب است و چرا زخمي است. ادامه فيلم كه مواجهه دنياي دو رفيق قديمي است، حول سير تحول سيد مي‌گردد؛ كسي كه يكه‌بزن و مبصر مدرسه بوده و حالا از سر اعتياد حتي نمي‌تواند جلوي تعرض به زن زندگي‌اش را هم بگيرد.

درواقع فيلم با پناه دادن قدرت توسط سيدرسول شروع مي‌شود اما در ادامه اين قدرت است كه پناه سيد مي‌شود و او را به خودش مي‌آورد. فيلم گوزن‌ها در نظرسنجي‌هاي مختلفي بهترين فيلم تاريخ ايران شناخته‌ شده است، حتي اگر اين را هم قبول نداشته باشيم گوزن‌ها يكي از بهترين‌هاي تاريخ سينما و بهترينِ سينماي كيميايي است. گوزن‌ها اوج پختگي كيميايي در سينمايي است كه سال‌هاست كفگيرش به ته ديگ خورده است و هيچ‌وقت حتي نتوانست به آن نزديك شود. گوزن‌ها نقطه تلاقي ارزش‌هاي موردعلاقه كيميايي به‌خصوص رفاقت با امر سياسي است. اگرچه فيلم در جاهايي شعاري مي‌شود اما در رابطه با عريان كردن نظم خردكننده موجود و مقاومت به‌خوبي كار مي‌كند.

ديدن سيد در اين وضع و حال براي قدرت آسان نيست، به‌خصوص كه رفته‌رفته مشخص مي‌شود او يك سارق معمولي نيست و اساسا دغدغه‌اش مردماني مانند سيد در وضعيت كنوني است.

اعتياد براي گوزن‌ها همه‌چيز نيست، نشانه‌اي از وضعيت سلطه‌اي است كه در يك دوگانه قدرت-ضعف تبلور يافته است. قدرت موادفروش-ضعف سيد، قدرت صاحب‌خانه–ضعف مستاجرهاي فقير (كه سيد هم يكي از آنهاست)، قدرت مرد متعرض- سيد و قدرت پليس- مردم. سيد در همه اين دوگانه‌ها وضعيت فرودستي و ضعف را نمايندگي مي‌كند. سر در آخور خودش دارد، اعتيادش ضعيف و رامش كرده اما نابهنگامي حضور رفيق قديمي‌اش لحظه انقلابي مواجهه با خود را برايش پديد مي‌آورد. اوج كار كيميايي اينجاست كه اين لحظه انقلاب فردي و رويايي با خود به يك اميد واهي در پرتو فردايي خيال‌گونه منجر نمي‌شود. سيد در مواجهه با قدرت به خودآگاهي از وضعيت موجودش مي‌رسد و در پي واژگون كردن نظام سلطه برمي‌آيد. چه كشتن اصغر آقاي موادفروش چه چك‌ كش كردن مرد متعارض و چه حمله به مالك زورگو، نتيجه خودآگاهي سيد نسبت به وضع موجودش است كه همه حقارت‌ها و عقده‌هاي فروخورده‌اش را در قامت يك مرد عاصي، نااميد، از دنيا دست كشيده و البته خشمگين بروز مي‌دهد. اوج اين مقاومت در سكانس پاياني فيلم شكل مي‌گيرد؛ همان‌جا كه در برابر قوي‌ترين و نخستين سنگر نظام سلطه يعني سياست به نمايندگي پليس شكل مي‌گيرد. براي سيد كه درست زندگي نكرد امكان درست زندگي كردن هم گويي وجود ندارد بهترين كار درست مردن است و در اين وضعيت چه سعادتي بالاتر از اينكه در كنار رفيق و در مقابله زور مرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون