به مناسبت نمايش آثار حراج تهران
بد و غيرحرفهاي
فاروق مظلومي
روزهاي دوازدهم و سيزدهم تير ماه براي نمايش آثار حراج تهران در نظر گرفته شده بود و چكش حراج را چهاردهم تير ماه زدند و گويا آثاري از بزرگان چكش خواري نداشتند ولي به نسبت حراجهاي ديگر دنيا و اوضاع اقتصادي كشور حراج تهران همچنان در فروش شكست نخورد. اما نمايش عمومي ماجراهاي ديگر داشت. با آسانسور رفتيم بالا تا به سالن نمايشگاه در هتل پارسيان آزادي رسيديم. اول فكر كرديم، اشتباه آمدهايم و وارد تالار عروسي شدهايم چون همه چيز برق ميزد. لباس بسياري از مهمانان مثل ما براق نبود مثلا پوشش رضا كيانيان خيلي متواضع و در خور بازديد از نمايشگاه بزرگان هنر ايران بود. چون براي ديدن كسي نيامده بودند و قصدشان ديدن نقاشي و مجسمه بود و در برابر اين آثار فاخر چارهاي جز تواضع هم نيست. لوستر آن شعلهاي كه از سقف سالن نمايش آثار نقاشي و مجسمه حراج تهران آويزان بود، دلمان را تاريك كرد كه هنوز خيلي راه داريم تا ارايه صحيح آثار هنري را ياد بگيريم. هنر ارايه يا پرزنت كردن هم آموختني است و هم غيراكتسابي. اما عوامل حراج كه بيشتر گالريها و حراجهاي دنيا را ديدهاند انگار نه آموختهاند و نه... . پايمان را روي موكت رنگارنگ و لبريز از نقش سالن نمايش گذاشتيم و در حيرت بوديم كه اين كفپوش و آن لوستر كهكشاني و آن ديوارها و سايهبانهاي كاذب و آن همه نورافشاني سقفي به سبك تالارهاي عروسي با فضاي نمايش آثار هنري چه نسبتي دارد؟حتما ميپذيريد كه هر رنگ و هر خطي و هر فرم و هر نوري فعاليت و تاثير مخصوص خودش را دارد و خواسته يا ناخواسته تمامي اين فرمهاي زائد روي فعاليت تابلوها تاثير ميگذارد. اولين كنشي كه در لحظه ورود به سالن نمايش آثار حراج تهران به مخاطب وارد ميشد، تاثير حركت دوراني ديوارهاي كاذب سالن بود. با اين شوك اوليه مخاطب بايد دوباره ذهنش را براي ديدن آثار تنظيم ميكرد. ميان آن همه رنگ و نور و فرمهاي قلدر، آثار بزرگان هنرهاي تجسمي ايران بيدفاع روي ديوار كوبيده شده بودند. باورتان بشود يا نه چند لته از ديوارها رنگآميزي شده بود. وقتي روي ديوار رنگي تابلو آويزان ميكنيد انگار تابلوي نقاشي را روي تابلوي ديگري گذاشتهايد. تاثير يك ديوار رنگي روي تابلو بر هيچكس حتي مبتلايان به كوررنگي هم پوشيده نيست. صدالبته بنده هم ميدانم گاهي ديوارهاي گالري در حركتي تماتيك براي ارايه بعضي آثار رنگآميزي و مناسب ميشود.
حضور انتظامات و عوامل امنيت سالن با بيسيم و لباس مشكي در نقاط مختلف سالن آن هم با ژستهاي ديدباني به ما كه آدم محتاط و ترسويي هستيم اين حس را ميداد كه نكند به سبك فيلمهاي هاليوودي احتمال سرقت آثار داده شده است. به همين دليل برق كه رفت، زهره دلمان را هم با خود برد. من و تمام عتيقههاي سالن ترسيديم خوشبختانه برق هر دو بار كه رفت خيلي زود برگشت.اگر غرض نمايش آثار است پس بايد تمام عوامل محيطي از جمله نور، رنگ، فرم، صدا و... در خدمت آثار باشند و به نفع آثار عقبنشيني كنند تا تمام توجه مخاطب مجذوب اثر هنري روي ديوار يا روي زمين باشد. علاوه بر اين از كنش متقابل آثار نسبت به همديگر هم نبايد غافل بود. اگر پاسختان اين است كه مثلا حراج كريستيز درخشانتر و براقتر است، ميگوييم آنها ميكنند، شما نكنيد. شايد آنها به تجمل عوامفريب نياز دارند. قطعا نمايش آثاري كه قرار است در حراج فروخته شود با نمايشگاههاي انفرادي و گروهي در گالريها فرق دارد اما تاكيد صرف بر تجمل نمايشگاه هم با روح هنر و هنرمند در تعارض است. مخلص كلام قاب كردن مهم است گاهي يك قاب خوب، حال اثر بد را خوب ميكند و گاهي يك قاب بد اثري خوب را از چشم مياندازد. نمايشگاهگرداني كار سختي است چون قرار است يك قاب كلي براي تعدادي آثار با شكل و قاب متفاوت در نظر گرفته شود. نمايشگاه نمايش آثار حراج تهران فرصتي مغتنم براي مرور هنر كلاسيك و معاصر ايران و درهاي باز اين نمايشگاه به روي همه تحسينبرانگيز است اما اگر قرار است سال آينده هم با شيوه امسال برگزار شود لطفا قبلا اطلاع دهيد تا عينكهاي آفتابيمان را در ماشين جا نگذاريم.كف و سقف سالن را نگاه نكنيم و خيلي اقدامات ضروري ديگر كه خودتان حتما ميدانيد. لطفا حواستان به فيوز برق و دريچههاي قلب بازديدكنندگان هم باشد. عزت زياد.