• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4427 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۸ مرداد

شكرگزاري

حسن لطفي

ديروز برايم روز عجيبي بود. از يك طرف دوستم ح جيم برخلاف هميشه كه با غر زدن‌ها و ناله‌هاش حالم را بد مي‌كرد، صبح زود سراغم آمد و حرف‌هايي زد كه باب ميلم بود. آن‌طور كه مي‌گفت از طريق شبكه‌هاي مجازي دوست جديدي پيدا كرده است كه پيغام‌هاي من حالم بده، اين چه وضعشه، همسرم دركم نمي‌كنه، گراني بيداد مي‌كنه و... را طور ديگري پاسخ داده است. به جاي آنكه با ح جيم همراه شود و سوزن گرام‌شان روي جمله ما وضعمون خيلي بده، درستم نمي‌شه، من مي‌دونم! گير كند. پيام‌هاي او را با جمله شكر كن كه ... پاسخ داده است. دوستم مي‌گفت اولش فكر كردم، سر به سرم مي‌گذارد و با اين جواب‌ها مي‌خواهد روي دستم بلند شود (از نااميدي و...) اما كم‌كم متوجه شدم شوخي نمي‌كند و نگاهش به اتفاقات و مسائل طوري است كه با شكرگزاري داشته‌ها همراه است.

آن طور كه از ظواهر پيدا بود، موفق شده بود چند متري ح جيم را از خط نااميدي دور و به مرز شكرگزاري نزديكش كند. اين اتفاق براي من هم بد نبود.

ديگر نگران اين نيستم كه وقتي او را مي‌بينم حال خودم، گلدان‌هاي دور و برم و سلول‌هاي مولكولي آب‌هاي اطرافم بد مي‌شود.

البته نكته جالب اين بود كه وقتي ح جيم تركم كرد اولين پيامي كه توي گوشيم ديدم باز هم مربوط به شكرگزاري بود. توي كليپي بدن انسان تشريح شده بود و... خلاصه كنم، ديروز برايم روز شكرگزاري بود.

حتي وقتي خبر تصادف همكاري را شنيدم و به او زنگ زدم با آنكه ماشينش داغان و پاي چپش شكسته بود توي حرف‌هاش بارها كلمه خدا را شكر را تكرار كرد.

نمي‌خواهم شتابزده ديروز را به فال نيك بگيرم و گمان كنم موج نااميدي كه چند سالي است عده‌اي مي‌خواهند بر آن سوار شوند و حال مردم را از آنچه هست بدتر كنند (به نيت رسيدن خودشان به وضع مطلوب و قدرت بيشتر) به ته خطش رسيده است. اما مطمئنم اگر بعضي‌ها مثل ح جيم چند متري از موج نااميدي دور‌تر شوند حال خودشان و خودمان بهتر خواهد شد. خصوصا آنجايي كه نق زدن و در مسير نااميدي قرار گرفتن شرايط را بهتر نمي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون