دفتر كار جبرييل راجوب دو سالن بسيار بزرگ دارد كه انگار بدون سليقه آنها را از همديگر جدا كردهاند تا نيمي از فضا سالن نشيمن و نيمي ديگر فضايي براي كار باشد. در اتاق كار ميز بزرگي قرار داشت و پرچم فلسطين و پرچم فدراسيون فلسطين در كنار آن به چشم ميخورد.
اتاقي آبرومند كه چند شيء ارزانقيمت با زرقوبرق در آن ديده ميشد مثل يك آباژور و قوري پلاستيكي براق. قاب عكسهايي كه اغلب عكسهايي از راجوب بودند، ديوار را مزين كرده بودند. وارد كه شدم، راجوب ايستاد و با صميميت و خونسردي دستش را دراز كرد، بعد دست ديگرش را بالا برد تا مبل را نشانم بدهد. فلسطينيها مهماننوازترين ميزبانها هستند اما راجوب، رييس فدراسيون فوتبال فلسطين، به هيچوجه برخوردي گرم نداشت. او مردي چهارشانه است، موهاي سرش ريخته و شمرده صحبت ميكند. خودش را با درجه نظامياش معرفي كرد: ژنرال جبرييل راجوب. من كه ميخواستم سردي فضا را از بين ببرم پرسيدم در كودكي هم فوتبال بازي ميكرد؟ او به من گفت البته و به قاب عكسي روي ديوار اشاره كرد. «در اين عكس در حال فوتبال بازي كردنم.»
آن عكس طعمهاي براي رسانهها بود: راجوب در لباس فوتبالي، ظاهري شلخته و از نفس افتاده داشت و در تلاش بود توپ را زير پايش كنترل كند. هوشمندي انساني سختكوش را داشت؛ براي مقايسه او با فرد ديگري بايد شهامت داشته باشي. وقتي ميخنديدم، به راحتي شانه بالا برد. هرچند معلوم است كه تيمش در كنار او خوشحال است. سوزان شلابي، مدير بينالمللي فدراسيون فوتبال فلسطين، به راحتي مزه ميپراند اما راجوب با اين مزاحها ميانهاي نداشت و خودش را كنار ميكشيد.
يك دههاي ميشود كه اين مرد رييس فدراسيون فوتبال است. ميگفت پيش از اينكه به اين سمت منصوب شود، هيچ فصلي به پايان نرسيد. اين جمله بيشتر خلاصهاي شنيدني بود تا حقيقي اما راجوب هم انتظار نداشت صددرصد آن را واقعيت بدانم. اينكه شايعه شده است محمود عباس، رييسجمهور تشكيلات خودگردان فلسطين، عمل جراحي دارد، باعث شد از راجوب بپرسم تا به حال پيش آمده كه او بخواهد جاي عباس را بگيرد. پيش از اينكه جواب من را بدهد آنقدر مكث كرد كه ميتوانستم صداي غژ غژ كولر را بشنوم.
دست آخر با لحني آرام گفت: «نه، من هميشه در فدراسيون فوتبال خواهم ماند.» آنقدر مختصر جواب داد كه انتظار داشتم نشاني از لبخند در چهرهاش ببينم.
مساله مهم، در آن روز ماه مارس 2018، سلامتي عباس نبود؛ مساله مربي تيم ملي بود. سه ماه قبل از آن راجوب عبدالناصر بركات را اخراج كرده بود و مربي بوليويايي به نام خوليو سزار بالديويسو را جاي او نشانده بود؛ اقدامي كه با واكنش شديد هواداران روبهرو شد. فوتباليهاي فلسطيني آنقدر عصباني شده بودند كه كمپيني در شبكههاي اجتماعي راه انداختند و هشتگ «خوليو برو پي كارت» را داغ كردند. در حضور بركات بود كه تيم فوتبال فلسطين به جام ملتهاي آسيا نزديك شده بود. در اين بازيها بود كه تيم بركات از رنكينگ بينالمللي فيفا از رژيم صهيونيستي پيشي گرفت.
بركات موفقترين مربي تاريخ فلسطين به شمار ميرود اما حقيقت اين است كه او نقش پررنگتري داشت؛ مردي متواضع بود كه براي به ثمر رساندن عشقش به فوتبال فداكاريها كرد. بركات در نوجواني فرصت پرداختن به حرفههاي ديگري كه او را از دنياي فوتبال دور ميكرد را كنار گذاشت. اساسا تصميم راجوب در بركناري بركات غيرمنصفانه به نظر ميرسيد. در جام ملتهاي آسيا در قطر 2019 يعني زماني كه كار بزرگ را بركات به سرانجام رساند و تيم را به اين مرحله رساند، نبايد همراه تيم ميشد؟
بالديوسو پيش از اينكه تيم فلسطين در سه بازي دوستانه و رقابتهاي انتخابي جام ملتهاي آسيا شركت كند، فرصتي براي آمادهسازي اين تيم درخواست كرد. راجوب موافقت كرد و وقفهاي سيروزه را در نظر گرفت تا بازيكنها در كمپ تمريني مخصوصي مربيشان را ببينند. به همين دليل بود كه شركت پيمانكاري ساخت چمن مصنوعي استاديوم الرام، از اين پيشنهاد استقبال كرد؛ چرا كه زماني براي بازسازي در نظر گرفته ميشد كه تا آخر فصل طول ميكشيد. پيمانكاران تنها كساني بودند كه از كنده شدن چمن مصنوعي رضايت داشتند.
ليگ برتر كرانه باختري رود اردن با تمام دلهرهاي كه طي ساليان با آن دست و پنجه نرم ميكردند، طرفداراني جفتوجور كرده بودند و اعتماد بنفسشان را بالا برده بودند و اتخاذ اين تصميم كه يك ماه تمام تمرينها تعطيل شود، ضربهاي به حس خوشناميشان وارد كرد و انگيزه حضورشان در اين رقابت را پايين آورد. بدتر اينكه، اصلا چنين اقدامي معنا نداشت. بسياري از اعضاي تيم ملي در خارج از فلسطين بازي ميكردند- در سوئد، شيلي، مصر و امريكا- و قصد نداشتند در كمپ تمريني بالديويسو حضور داشته باشند. حتي اين كمپ در فلسطين هم نبود و در عربستان قرار داشت. به اين دليل كه قرارداد بالديويسو هديهاي از قدرتمندترين مدير فوتبال عربستان يعني تركي آل شيخ، رييس اداره كل ورزش و مدير فدراسيون ورزش همبستگي اسلامي بود.
آل شيخ نه تنها دستمزدهاي بالديويسو را ميپرداخت بلكه يك ميليون دلار هم به او هديه كرده بود. وقتي درباره اين قرارداد با راجوب صحبت كردم، او گفت كه از هر لحاظ به بالديويسو اطمينان داشت. اما من شك داشتم. هنوز هم شايعاتي مبني بر اينكه راجوب به بالديويسو آنقدر زمان نميدهد تا ارزش خودش را اثبات كند و شايد فقط اجازه هدايت چند بازي را به او بدهد، شنيده ميشد. اين شايعات به حقيقت پيوست. بالديويسو براي سه بازي دوستانه در برابر بحرين، كويت و عراق آماده ميشد كه بازي انتخابي براي جام آسيا در برابر عمان در كارش وقفه انداخت و فلسطين يكي از ضعيفترين تيمهاي اين تورنمنت شناخته شد. فلسطين 22 مارس 2018 در بازي برابر بحرين صفر بر صفر زمين را ترك كرد. بازي در يوتيوب پخش ميشد. فيلم بازي را يك دوربين ثابت در فاصلهاي دور كه توپ از روي صفحه مانيتور مشخص نبود، فيلمبرداري ميكرد. وقتي بازي را تماشا ميكردم بايد حركات بازيكنها را حدس ميزدم و گاهي نميتوانستم تشخيص بدهم.
نخستين روزهاي بازيهاي تيم ملي فلسطين ميتوانست افتضاح باشد. اين تيم 20 سال سخت را پشت سر گذاشته بود. اما دفاع محكم اين تيم ميتوانست مقاومت جانانهاي از خودش نشان بدهد و شگفتيساز شود. باسيل ميردادي روزنامهنگار عرب ادعا ميكند كه دروازهبان اين تيم ميتواند رهبر اركستر فوتبال فلسطين باشد. آخرين مدافع. او به عنوان كاپيتان و بهترين بازيكن تيم حاضر است هر كاري براي تيمش بكند. او و ساير بازيكنان روحي به تيم دميدهاند كه معناي «فداييون» را تداعي ميكند. فداييون لقب تيم فلسطين است. سربازاني كه روحيه جنگندگي و فداكاري دارند. ميردادي ادعا ميكند: «فلسطين حتي اگر نتواند به موفقيت دست يابد، اما در وجب به وجب زمين تلاش خواهد كرد.»
هنگامي كه جوليو سزار بالديويسو هدايت تيم ملي فلسطين را به عهده گرفت، به او هشدار داده شد كه وضعيت تيم ملي فلسطين بد نيست. آنها يك بار عمان را شكست داده بودند و در گروهي كه تيمهاي مالديو و بوتان و عمان حضور داشتند، شانس خوبي براي صعود داشتند. اما باخت در بازي برگشت مقابل عمان باعث شد مربي بوليويايي اخراج شود. آن هم تنها بعد از دو بازي كه روي نيمكت فلسطين نشسته بود. بعد از اين راجوب يك الجزايري به نام نورالدين علي كه دستيار بركات بود را براي نشستن روي نيمكت تيم فراخواند. او تصميم گرفت باز هم از براكات استفاده نكند. شايد به اين خاطر كه غرورش اجازه نميداد.
در سال 1998 به رسميت شناخته شدن فلسطين توسط فيفا يك دستاورد ديپلماتيك بزرگ براي اين كشور تلقي شد. البته اين مساله با مخالفت شديد اسراييل همراه بود. در آن زمان ژائو هاولانژ رياست فيفا را به عهده داشت. او در انتخابات فيفا استنلي روس انگليسي را شكست داده بود. كسي كه در زمان رياستش از رژيم آپارتايد آفريقاي جنوبي حمايت كرده بود. دوره استنلي روس، دورهاي بود كه در آن گفته ميشد بايد سياست از ورزش جدا باشد. از نگاه مورخين نگرش مترقي هاوالانژ به مساله نژادپرستي و آپارتايد ناشي از محاسبات سياسي وي و نه ايدهآلهاي آرماني اين شخص بود. او به راي احتياج داشت. وي در طول دوران مديريتش بر فيفا، اتحاد ملتهاي در حال توسعه در فوتبال را به ارمغان آورد. او معاملههاي زيادي براي فوتبال انجام داد و اتحاديههاي فوتبال را بزرگ كرد. خودش ميگفت بزرگترين دستاورد من در زمان رياستم تحويل گرفتن سازماني با بودجه 25 دلاري و تحويل آن با بودجهاي 25 ميليون دلاري بوده است. در آن زمان راجوب متوجه شد كه الان بهترين موقع فشارآوردن به فيفا براي عضويت فلسطين در فدراسيون جهاني فوتبال است.
سياستهاي فيفا تحت پرچم بينالمللي دوستي و صلح در واقع يك نسخه پسااستعماري بعد از عصر ويكتوريا به حساب ميآمد. ذهنيت جديد ميگفت هر ورزشكاري سفير دوستي و صلح است. اين همان ايدهاي بود كه فلسطينيها با توسل به آن موفق شدند به عضويت فيفا درآيند. آنها ميگفتند ما هم حق رقابت داريم. همانطور كه در شعارهاي فيفا آمده بود كه فوتبال نجيبتر از جنگ است. سوسن شالبي اين اطمينان را داد كه باشگاههاي فلسطيني ميتوانند طبق قانون ثبت بينالمللي شوند اما بايد تعهد بدهند كه از قوانين بينالمللي فوتبال پيروي كنند.
در سال 2014 محروميت 99 ساله و جريمه 200 دلاري حاتاف ابو بلال تبديل به تيتر اول اخبار فوتبال در فلسطين اشغالي شد. فدراسيون فوتبال اسراييل مداركي به دست آورده بود كه اين بازيكن همزمان كه در دسته پنجم ليگ اسراييل بازي ميكند، در چند تيم فلسطيني نيز توپ زده است، به همين دليل تصميم گرفت اين بازيكن را با سختترين مجازات ممكن تنبيه كند. اما اين جريمه توسط فيفا رد شد چرا كه به بازيكنان فلسطيني اجازه داده شده بود كه بدون مشكل براي هر تيمي كه ميخواهند فوتبال بازي كنند. فيفا به اسراييل هشدار داد كه بسياري از رفتارهاي فدراسيون فوتبال اسراييل برخلاف قوانين مصوب فدراسيون جهاني فوتبال است.
راجوب اما بيشتر انرژي خود را به سمت مبارزه عليه باشگاههاي مستقر در شهركهاي صهيونيستنشين معطوف كرد؛ شهركهايي كه با تخريب خانههاي فلسطينيان ساخته شده بود. فيفا كشورهاي عضو را از تشكيل تيم در خارج از مرزهاي خود ممنوع كرده بود. همچنين سازمان ملل تاييد كرد كه صهيونيستها در مساله شهركسازي كنوانسيون ژنو را نقض كردهاند. آييننامه فيفا اصرار داشت كه تمام اعضايش از احكام سازمان ملل پيروي كنند و بطور مستمر و فعال مسائل حقوق بشري را پيگيري كنند.
راجوب مدام اسراييل را با چالشهاي حقوقي جديدي در فيفا مواجه ميكرد. هنگامي كه فيفا در زمان رياست سب بلاتر از دادن حكم عليه تيمهاي حاضر در شهركها سرباز زد، راجوب تصميم گرفت راي كشورهاي عضو فيفا را عليه اسراييل جمعآوري كند. رايي كه ميتوانست فدراسيون فوتبال اسراييل را به حالت تعليق درآورد. چشمانداز اين اتفاق و بحرانهاي ناشي از آن، سب بلاتر را بسيار نگران كرد و او را واداشت تا از تاكتيكهايي استفاده كند كه باعث تاخير در پروسه رسيدگي به پرونده شود. او ميخواست مانع از شكلگيري بحث جدي در اين موضوع شود. پس از بركناري بلاتر و آمدن جاني اينفانتينو او آشكارا گفت كه كاري به كار شهركهاي صهيونيستنشين در اسراييل ندارد و به اين موضوع ورود نخواهد كرد. اين يك پيروزي بزرگ براي رژيم صهيونيستي بود كه با همدستي اينفانتينو و ناديده گرفتن حقوق بينالمللي به دست ميآمد.
من از راجوب پرسيدم كه ميتوانم با او عكس يادگار بگيرم. سپس ما بين دو پرچم، پرچم فلسطين و پرچم فدراسيون فوتبال اين كشور ايستاديم و سوزان از ما عكس گرفت. من در كمال تعجب متوجه شدم كه راجوب از من كوتاهتر است. البته به نظر ميرسيد او از لحاظ هيكل از من بزرگتر است. پرچم اتحاديه فوتبال فلسطين يك پرچم نمادين است. همانند سربندي كه ياسر عرفات به سر ميكرد. سوزان ميگويد اين مسخره است كه تصور كنيم سياست و ورزش با هم قاطي نميشوند. كاري كه فيفا ميكند درست مثل يك كودك است كه مدام با خودش ميگويد من نميترسم، من نميترسم، من نميترسم. اگر شما چيزي را مدام تكرار كنيد به اين خاطر نيست كه به آن اعتقاد داريد، بلكه به اين خاطر است كه ميخواهيد خودتان را متقاعد كنيد. درست است كه فيفا در برابر هرگونه تلاش براي سياسي كردن فوتبال مقاومت ميكند و اصرار دارد كه فوتبال وسيلهاي براي گسترش صلح و دوستي است؛ اما به نظر ميرسد كه صلح و تفاهم هدف نهايي فيفا نيست، بلكه اينها بهترين اهداف سياسي موجود هستند.
منبع: گاردين
راجوب مدام اسراييل را با چالشهاي حقوقي جديدي در فيفا مواجه ميكرد. هنگامي كه فيفا در زمان رياست
سببلاتر از دادن حكم عليه تيمهاي حاضر در شهركها سرباز زد، راجوب تصميم گرفت راي كشورهاي عضو فيفا را عليه اسراييل جمعآوري كند؛ رايي كه ميتوانست فدراسيون فوتبال اسراييل را به حالت تعليق درآورد. چشمانداز اين اتفاق و بحرانهاي ناشي از آن، سب بلاتر را بسيار نگران كرد. پس از بركناري بلاتر و آمدن جاني اينفانتينو او آشكارا گفت كه كاري به كار شهركهاي صهيونيستنشين در اسراييل ندارد و به اين موضوع ورود نخواهد كرد. اين يك پيروزي بزرگ براي رژيم صهيونيستي بود كه با همدستي اينفانتينو و ناديده گرفتن حقوق بينالمللي به دست ميآمد.