حسن تفتيان، سريعترين دونده تاريخ ايران، روز شنبه موفق شد با شكستن مجدد ركورد ايران در مسابقات ليگ الماس پاريس، سهميه المپيك توكيو 2020 را كسب كند. او در ماههاي اخير مورد بيمهريهاي زيادي قرار گرفته و منتقدان تفتيان را يك دونده تمام شده ميدانستند كه ديگر نميتواند ركوردهاي خوبش را تكرار كند. موفقيت او در پاريس مجددا طرفداران دو 100 متر ايران را خوشبين كرده و حالا منتظريم تا او در المپيك بدرخشد.
از مسابقات ليگ الماس پاريس، سهميهاي كه كسب كردي و سطح رقبا برايمان بگو.
دو 100 متر در المپيك 2020، يكي از سختترين وروديها را نسبت به المپيكهاي پيشين دارد و رسيدن به حداقل ركورد لازم براي كواليفاي شدن بسيار دشوار شده. خدا را شكر كه من موفق شدم به اين مهم دست پيدا كنم و در شرايطي كه هنوز بسياري از بزرگان اين رشته جواز ورود به المپيك را كسب نكردهاند، به اين آوردگاه برسم. خوشحالم كه براي دومين بار به بزرگترين رويداد ورزشي ميرسم و بسيار خوشحالترم كه در گل سر سبد المپيك، يعني دو 100 متر شركت ميكنم. مسابقه در پاريس بود و آدمهاي زيادي اينجا مرا ميشناسند. با حمايتهاي اين افراد موفق شدم، ركورد فوقالعادهاي ثبت كنم.
از روند آمادهسازي براي اين مسابقات برايمان بگو. منتقدان زيادي داشتي و حتي فدراسيون هم اعلام كرد به دليل مصدوميت حاضر نيست هزينه اعزام به اين مسابقات را پرداخت كند.
متاسفانه بعد از مسابقات جاكارتا، بسيار تحت فشار بودم. بيشترين فشار هم از سوي فدراسيون بود و مدام به من ميگفتند: «چرا در جاكارتا نتيجه نگرفتي؟» خب، هر ورزشكاري در سطح جهان روز بد دارد و نتيجه نميگيرد، اما فدراسيون من را به خاطر يك تورنمنت اين طور تحت فشار گذاشت. ميگفتند خودت خوب نيستي، مربيات خوب نيست، ديگر ركوردت در سطح ششم آسياست. من تمام توانم را گذاشتم براي اين مسابقات و تمرين كردن. بسيار تنها بودم، با هزينه شخصي خودم به اردو ميرفتم و خدا را شكر كه در اين مسير به هدفم رسيدم. تشكر ميكنم از خانواده و مربيام كه هموطن من نيست، اما بسيار به من كمك ميكند و هرگز من را تنها نگذاشته.
چرا حسن تفتيان كه تنها شانس ايران براي حضور در دو 100 متر المپيك است و از ورزشكاران ارزشمند ايران است، بايد با هزينه شخصي به مسابقات برود؟
بعد از چند بار آسيبديدگي و اتفاقات بدي كه برايم ميافتاد، خيلي انتقادات زياد شد و تحت فشار قرار گرفتم. اما باز هم خدا را شكر ميكنم. بهتر است اين سوال را از فدراسيون بپرسيد كه چرا با ورزشكارش اين طور برخورد ميكند. آنها ميدانند من توانايي حضور در المپيك در مهمترين رشته را دارم، اما اين طور برخورد ميكنند. فدراسيوننشينها به من ميگفتند: «تو نميتواني» و نميگذاشتند كار خودم را بكنم. سختيهاي زيادي كشيدم. اميدوارم از اين به بعد حداقلها در اختيارم قرار بگيرد تا بتوانم بدون دغدغههاي عجيب به كارم ادامه بدهم. مطمئنم ميتوان در سطح جهان و المپيك در رشتههاي سرعت بدرخشم. همين حضور در المپيك كار كمي نيست، به دنبال رسيدن به جمع مدعيان هستم؛ به شرطي كه امكاناتي در سطح رقبا داشته باشم. نميتوان با پرايد به جنگ لامبورگيني رفت.
فكر ميكني در المپيك به چه نتيجهاي برسي؟ وضعيت خودت را نسبت به ريو چطور ارزيابي ميكني و فكر ميكني 2020 بهترين سال حرفهاي حسن تفتيان ميشود؟
من هميشه سعي كردهام، حرفهاي تمرين كنم و حرفهاي فكر كنم. با برنامهريزي درست حركت ميكنم و نتيجهاي در المپيك ميگيرم كه خيليها فكرش را هم نخواهند كرد. در مسابقات ليگ الماس پاريس هم نشان دادم كه چه اختلافي با رقبا دارم؛ اما اين پايان كار نيست و به دنبال ركوردهاي بهتر هستم. 2020 سال پرفشاري است و تلاش ميكنم بهترين نتيجه ممكن را بگيرم. 40 روز ديگر هم در مسابقات جهاني بايد بدوم.
چرا تمام ورزشكاران مطرح دو و ميداني از فدراسيون شاكي هستند؟ به هر حال مگر چند شانس حضور در المپيك و چند شانس مدال داريم كه با برخي از مطرحترين آنها مثل حسن تفتيان و احسان حدادي اين طور برخورد ميشود؟
واقعا بايد اين سوال را از فدراسيون پرسيد و اگر جوابي نداشتند، فكر ميكنم مسوولان بالادستي مثل وزارت ورزش و كميته ملي المپيك بايد پيگير اين موضوع بشوند و از فدراسيون دو و ميداني بپرسند در فاصله يك سال مانده به المپيك چه كار ميكند كه ورزشكاران مهمش اين طور سردرگم هستند؟ چرا بايد اينقدر دغدغههاي پيشپاافتاده داشته باشيم؟ هيچ يك از رقباي ما چنين دغدغههايي ندارند.
الگوي حسن تفتيان در دو 100 متر چه كسي است؟ و اينكه چرا اسطورههاي اين ورزش اينقدر اندام شگفتانگيزي دارند؟ ماجرا به بدنسازي خاص آنها برميگردد يا ژنتيك؟
من عاشق يوسين بولت هستم، او يك اسطوره تكرارنشدني است و نميتوان كسي را شبيهاش پيدا كرد و اينكه تركيبي از ژنتيك، تمرين، برنامهريزي و البته علم چنين اندامهايي را ميسازد. بدني با ژنتيك مناسب و استعداد خوب را با تمرين به بالاترين سطح آمادگي ميرساند و زماني كه يك ركورد ثبت ميشود، كار زيادي انجام شده است.