درويشيان و ادبيات
كودك و نوجوان
امير مهنا|ما علياشرف درويشيان را بيشتر به دليل كارهايي كه براي مخاطبان بزرگسال نوشته است، ميشناسيم. آثاري بزرگ چون «سالهاي ابري، از اين ولايت، روز اول تعطيلي، درشتي، شب آبستن است، فصل نان، ازنداردتا دارا، همراه آهنگهاي بابام و...» اما نكتهاي كه درباره اين نويسنده بايد گفته شود آنگونه كه بايد و شايد گفته نشده است؛ نكتهاي اساسي چون حضور موثر او در عالم ادبيات كودك و نوجوان. درويشيان در كنار آثاري براي بزرگسالان كه البته در زمره بهترينهاي ادبيات داستاني ما قرار دارند؛ كتابهايي هم براي كودكان و نوجوانان نوشته كه هر كدامشان در نوع خود حرفي براي گفتن دارند. كتابهايي چون «روزنامه ديواري مدرسه ما، كي برميگردي داداش جان؟، آتش در كتابخانه بچهها، گل طلا و كلاش قرمز، ابر سياه هزار چشم، رنگينه و...» كه به باور بسياري از كارشناسان ادبيات كودك، بايد از آنها به عنوان آثاري قابل اعتنا در نوشتن براي اين قشر در سالهاي پيش از انقلاب نگاه كرد. آشنايي عالي درويشيان در امر نوشتن براي كودكان و نوجوانان و همچنين ساختوساز شخصيتهايي كه هر يك داراي ويژگيهاي اوليه چون ايجاد حس باور و آموزش از راه ادبيات هستند؛ يعني همان نكته مهمي كه در بيشتر كارهايي از اين دست از نويسندگان مختلف نميبينيم. نگفته پيداست كه نزديك شدن اصولي به ديدگاه كودك و نوجوان از سوي نويسندهاي چون درويشيان، تجربهاي از سر تفنن نيست چون او پيش از نوشتن و انتشار اين كتابها، آثاري ماندگار در زمينه بزرگسال آفريده و نام خود را به عنوان نويسندهاي جستوجوگر به ثبت رسانده بود. منظور اين است كه درويشيان با پرداختن به مسائل كودكان و نوجوانان درادبيات، داراي نگاهي از بالا به پايين نيست. او درخلال اين كتابها نشان داده كه اوج حساسيتش نسبت به مخاطب غير بزرگسال، بسيار بيشتر از آني است كه تصور ميشود. ساختار شستهرفته داستانها در كتابهاي ياد شده خواننده را وا ميدارد كه پروندهاي جداگانه از نويسنده درذهن خود باز كند. نويسندهاي كه اينبار تلاش دارد، زاويه ديد خود را با زاويه ديد قشري كه طبق باورهاي سنتي به هيچ گرفته ميشود، هماهنگ كند. خواندن كتابهايي كه درويشيان براي كودكان نوشته را بايد به جديت پيگيري كرد، زيرا در اين كتابها با نويسندهاي روبهرو ميشويم كه گويي پوستانداخته و در ساحتي ديگر متولد شده است.