نگاهي به فيلم «مردهها نميميرند» ساخته جيم جارموش
گروتسك
رها فتاحي
«مردهها نميميرند» آخرين ساخته جيم جارموش با تصويري از زندگي يك انسان منزوي در جنگل و شنيده شدن جسته و گريخته اخباري آغاز ميشود كه از چيزي شبيه به آخرالزمان خبر ميدهد. برداشت نفت از قطب سبب شده تا كره زمين از مدارش خارج شود و همين موضوع زمانبندي روز و شب و انرژي موجود در كره زمين را از تعادل خارج كرده است. پيشبينيها اما از عواقب اين عمل به آن سمتي كه مدنظر است، نميرود. اين بار تحت تاثير آنچه انسان رقم زده است، حيوانات به جنگل بازميگردند و مردهها از خاك بيرون ميآيند.در چنين بستر خارج از پيشبيني و منطقي، جارموش هم با هوشمندي اثرش را به فضايي گروتسك منتقل ميكند تا عدم منطق حوادث، آميخته به طنز شود؛ بازيهاي خارج از ژانر، موسيقي فيلم، عملكرد و گفتوگوهاي شخصيتها و پذيرش آنچه در حال رخ دادن است آنگونه كه انگار هيچ چيز عجيبي در كار نيست، همه و همه به دستيابي «مردهها، نميميرند» به هدفش كمك كردهاند.شخصيتهاي اصلي «مردهها، نميميرند»- دو افسر پليس- در نهايت در بلبشويي كه ظاهرا گريزي از آن نيست تنها ميمانند و در اين تنهايي و جايي كه آنها بايد تصميم بگيرند كه چگونه ميخواهند با سرنوشتشان روبهرو شوند، اوج هنرنمايي و جسارت جارموش به نمايش درميآيد. كليف و رونالد در خودروي پليس و در اسارت زامبيها ماندهاند؛ مردههايي كه همشهريها و اقوام ديروزشانند. آنها به دنبال راه خروج از بحران دست به دامان فيلمنامه ميشوند، جيم جارموش را مقصر ميدانند و هر كدام مدعي اين موضوع ميشوند كه او نه سرنوشت نهايي و نه كليت فيلم را در اختيارشان قرار نداده و تنها همان بخشي از فيلمنامه كه مربوط به خودشان است را به آنها داده است. آنها نقش خودشان(وظيفهشان در اجتماع) را به خوبي انجام دادهاند و انگار ديگر مسووليتي در فيلم (جامعه) ندارند. حالا بايد خودشان تصميم بگيرند و اين لحظه، لحظه سردرگمي است. انگار انسان امروز خارج از مسووليت و نقشي كه جامعه به او تحميل كرده هيچ ارادهاي ندارد. او نه توان دفع فاجعهاي را دارد كه رقم زدهاند و نه قدرت پذيرش آن را. او مانند عروسك خيمهشببازي بيارادهاي منتظر است تا فيلمنامه را به او بدهند و سكانس بعدي را (صحنه بعدي زندگي را) بازي كند. در سكانسي ديگر از فيلم همين اتفاق براي مردهها ميافتد، زامبيهاي بيارادهاي كه پس از بيرون آمدن از خاك، مسخ شده و فقط دو هدف را دنبال ميكنند: غذا و آنچه در زمان حياتشان انجام ميدادهاند.