مفهوم كلي توزيع و پخش در فضاي اقتصادي امروز كه مجموعهاي از متغيرهاي تاثيرگذار ابعاد و زواياي گوناگون آن را در بر گرفته است چه معنا و مفهومي را به ذهن متبادر ميكند و از اين صنعت چگونه ميتوان در راستاي بهبود خدمترساني به شهروندان استفاده كرد؟ اين پرسش وپرسشهايي از اين دست براي شرايط امروز كشورمان كه بحث تحقق عدالت اقتصادي بيشتر از هر زماني ديگري مطرح است يك پرسش ضروري به نظر ميرسد؛ جستوجو در اين خصوص كه از چه طريقي ميتوان زنجيره به هم پيوستهاي را از زمان توليد تا هنگام فروش و وصول مطالبات پيريزي كرد در واقع راهكاري است كه چشماندازي از مفاهيمي چون عدالت اقتصادي، تثبيت قيمتها، حذف واسطهها؛ اشتغالزايي و... پردهبرداري ميكند. در تعاريف آكادميك در خصوص توزيع آمده است: توزيع، رساندن محصول مناسب در زمان مناسب و مكان مناسب به مشتريان هدف است. فرآيندي كه تلاش ميكند، زنجيرهاي به هم پيوسته را براي ارايه بهترين خدمت به عوامل فروش و در نهايت مردم به عنوان مصرفكنندگان نهايي ايجاد كند. اين فرآيند در شرايط امروز اقتصاد كشورمان كه در آن دشمنان تلاش ميكنند تا با استفاده از تاكتيكهاي جنگ رواني در صحنه اقتصادي در مسير توليد، بازاريابي، فروش و پخش خلل ايجاد كنند، ارزش و اهميت برجستهتري پيدا ميكند.
با اين مقدمات ميتوان گفت، توزيع مهمترين ركن ايدههاي بازاريابي و فروش است كه در كنار گزارههاي ديگري مانند حمايت از توليد داخلي؛ ارايه محصول با كيفيت، به تعادل كشاندن قيمت، و... براي متقاعد ساختن مشتريان به كار گرفته ميشود. در اين معادله توزيع مطلوب و كاربردي ميتواند مهمترين شاخصه رقابتي يك ساختار اقتصادي در مواجهه با رقبايي باشد كه تلاش ميكنند تا سهم افزونتري از بازار فروش و مصرف را به خود اختصاص دهند.
بر اساس آموزههاي آكادميك يك ساختاري مبتني بر توزيع واجد 5 گزاره اصلي از وظايف اجرايي است كه اين عوامل عبارتند از: در اختيار گرفتن كالا براي توزيع، دريافت سفارش از مشتريان، تحويل كالا به مشتريان، وصول مطالبات، كنترل و دريافت اطلاعات از بازار و... .
تصميم درباره كانال توزيع و فروش كالا از جمله مهمترين تصميماتي است كه فرا روي مديران ارشد قرار دارد. تصميم درباره توزيع كالا بر ساير تصميمات بازاريابي تاثير مستقيم ميگذارد. نبض يك شركت در دست شبكه توزيع و فروش آن است اما با همه اين شرايط اغلب شركتها به اهميت استفاده از كانالهاي توزيع كالاهاي خود توجه كافي ندارند و اين امر گاه عواقب زيانباري براي آنان به دنبال دارد و در مقابل، بسياري از شركتها با استفاده از سيستمهاي توزيع خلاق، به مزيت رقابتي دست يافتهاند.
پيشرفت در چالشها
ميگويند پيشرفت بشر در اثر چالشها امكانپذير ميشود؛ اين فرضيه در خصوص بسياري در دستاوردهاي انساني تحقق پيدا كرده است. در خصوص توزيع و پخش هم بيشتر تجربيات بازاريابي از زمينههاي نظامي الهام گرفته شده است. در زمان جنگ جهاني دوم و جنگهاي كره و ويتنام افسران پشتيباني مديريت توزيع فيزيكي را به صورت گسترده براي ارسال غذا اسلحه و دارو و… از كليه نقاط جهان به نقاط جنگي به كار ميبردهاند. مهارت نظامي كه بازاريابي براي استفاده در مديريت توزيع فيزيكي به كار گرفت امروزه لجستيك نام دارد. در گذشته نگهداري موجوديهاي زياد كالا و مواد خام براي سازمانها امري متداول بود. امروزه بخش خصوصي و صنايع عليرغم خطمشيهاي متفاوت و ديدگاههاي مختلف ميزان موجوديهاي خود را در حداقل ممكن نگاه ميدارند. نگهداري بيش از حد موجودي اتلاف سرمايه تلقي ميشود زيرا درآمدي را براي شركت ايجاد نميكند. مديريت موجوديها به خاطر تاثير مستقيمي كه روي مديران فروش و بازاريابي دارد در مديريت توزيع فيزيكي يك مساله مهم به شمار ميرود.
شركت «به پخش» به عنوان بزرگترين شركت خاورميانه و به عنوان يكي از موثرترين بخشهاي اقتصادي كشور با استفاده از آخرين متدهاي پخش و توزيع، نيروي انساني متخصص، عوامل لجستيكي مطلوب و با بهرهمندي از آخرين دستاوردهاي دنياي فناوري تلاش ميكند تا با ايجاد هماهنگي موثر با شركتهاي توليدي از يك طرف و عاملان فروش از سوي ديگر، سهمي در بهبود شاخصهاي معيشتي مردم داشته باشد. بنابراين طبيعي است كه همكاري واحدهاي توليدي و بازرگاني با شركت به پخش واجد ويژگيهاي مثبتي است كه ميتواند ارزش افزوده بيشتري را در فضاي اقتصادي هم براي توليدكننده و هم مصرفكننده به وجود آورد.
در گام نخست؛ ريسك بازگشت وجه كالاي فروخته شده توسط به پخش در مقايسه با روشهاي سنتي پايين و تقريبا هيچ است. در اين موارد به پخش تمام گزارههايي كه توسط شركتهاي بيمه در اروپا ارايه ميشود را در بازار ايران تامين ميكند. يعني شركتهايي كه محصولات خود را در اختيار به پخش قرار ميدهند؛ با خيالي آسوده ميتوانند روي برگشت سرمايه خود حساب كنند. مزيتي كه همكاري با شركتهاي اثرگذاري چون به پخش مقدور است.
در مرحله دوم؛ توزيع مويرگي محصولات مهمترين شاخصهاي است كه به پخش در مواجهه با فضاي اقتصادي كشور با استفاده از آن تلاش ميكند تا تصوير هماهنگي از توزيع، فروش و... را در اقصي نقاط كشور داشته باشد. به دليل وجود تجربه دامنهدار به پخش در امر توزيع مويرگي و وجود اطلاعات به روز در اين سيستمها، كنترل شبكه توزيع و مسير كالاي فروخته شده، آسان است. كيفيت كالاهاي ارايه شده قابل ارزيابي است و در نهايت نظارت مطلوبي نيز بر فرآيند توزيع وجود دارد. بر اساس ويژگيهاي اين توزيع مويرگي است كه كالايي كه در استانهاي جنوبي فروخته ميشود، واجد همان ويژگيهايي است كه محصولات ارايه شده در محلههاي شمالي پايتخت از آن برخوردارند ضمن اينكه سرعت انتقال كالا به بازار نسبتا خوب است.
موضوع ديگر آن است كه به دليل متمركز بودن سيستم سفارشدهي و بازپرداخت در به پخش وجه كالاي فروخته شده، مشكلات تعدد مشتري و مراكز سفارش وجود ندارد و طرف حساب يك نفر است.
مجتمعهاي توليدي و شبكههاي توزيع مستقل
شزكت به پخش كه امروز حجم وسيعي از كالاهاي با برندهاي معتبر را از طريق توزيع مويرگي به اقصي نقاط كشور(و ساير كشورها) ميرساند با آگاهي از اهميت فوقالعاده استراتژي توزيع و به مقصدرساني كالا و ايجاد دسترسي آسان به كالا براي مشتري و كنترل شيوه توزيع و بازار محصول و بسياري از موارد ديگر، مجموعهاي از شركتهاي خود را راهاندازي كرده كه اين مجموعهها در حال حاضر از شركتهاي قوي و معتبر توليد؛ بازرگاني و پخش در كشور محسوب ميشوند. نكته حائز اهميت اين است كه به طور معمول مجتمعهاي توليدي و شركتهاي توليدي بزرگ كه داراي شبكههاي توزيع كارآمد هستند، معمولا از برندهاي معتبرتر و حضور فعالتري در بازار برخوردارند و دستاوردهاي فراواني از محل توزيع و فروش مناسب محصولات براي كارخانههاي صاحب قرارداد ايجاد ميكنند. در حالي كه شركتهايي كه با شبكههاي توزيع ديگر فعاليت دارند از اين مزيتها برخوردار نيستند و يا كم بهرهاند و هزينههاي سرسامآوري را براي توزيع محصولات و تقويت جايگاه برند خود در بازار ميپردازند.
اما يكي ديگر از دلايل اصلي همكاري برندهاي معتبر با «به پخش» آن است كه اين شركتها و مجتمعهاي توليدي به دليل حجم وسيع توليداتشان اساسا ممكن است نتوانند حضور تاثيرگذاري در فرآيند توزيع كشور داشته باشند و از سوي ديگر با توجه به تخصصي بودن كار توزيع امكان اينكه راسا در زمينه توزيع نيز وارد شوند مقدور نيست؛ اينجاست كه شركتهاي توزيعي مانند به پخش وارد عمل ميشوند و از طريق سرويسدهي به توليدگران تلاش ميكنند تا برند مورد نظر را كه از گزارههاي كيفي و قيمتي مطلوبي نيز برخوردار است در اختيار مصرفكنندگان قرار دهند.
توزيع قوي كالاهاي توليدي شركتهاي تحت پوشش به پخش با هزينههاي نسبتا معقول باعث حضور مناسب در سطح بازار، جاي گرفتن كالاها در قفسه فروشگاهها در نقاط مختلف بازارهاي هدف، افزايش حجم فروش محصولات مجتمعهاي توليدي به ميزان قابل قبول، كنترل دايم و آسان بازارهاي هدف و كنترل وضعيت بازگشت سرمايه و كاهش ريسكهاي مرتبط با آنكه يكي از مهمترين مسائل شركتهاي توليدي در ايران است، ميشود.
يكي از مسائلي كه بازار ايران در اين برهه از زمان با آن مواجه است، رقابت شركتها براي ارايه كالاها و خدمات مطلوب با نازلترين قيمت ممكن است زيرا به دليل ارتباط مستقيم قيمت با قدرت پرداخت مصرفكننده، يكي از شاخصهاي اساسي تصميمگيري وي براي خريد يك كالا يا خدمت، قيمت آن است.
در اين شرايط شركتهاي توليدي ضمن استفاده از راهكارهاي مختلفي كه مشاوران«به پخش» در اختيار آنان قرار ميدهند با افزايش حجم توليدات خود و توسعه بازارهاي تحت پوشش ضمن تلاش براي افزايش ميزان حضور در بازار ضمن افزايش قدرت مانور خود، حاشيه سود خود را از طريق جلب اعتماد مشتري به دليل كيفيت و قيمت مناسب افزايش ميدهند. شاهكليد رسيدن به يك چنين جايگاهي، همكاري و مشاركت با يك شبكه توزيع قوي است، شبكهاي مانند به پخش كه بتواند به توليدگران كشور براي ايفاي نقش مناسب در بازار ايران ياري رساند.
بنابراين مجموعهها و مجتمعهاي بزرگ توليدي به منظور دستيابي به اين اهداف، تلاش ميكنند تا ارتباط مطلوب خود را با شركتهاي پخش واقعي و متخصص افزايش دهند.
پخش مويرگي
پخش مويرگي رساندن محصولات تا آخرين فروشنده است كه شركت به پخش به عنوان الگوي ارتباطي خود با بازارهاي هدف از آن استفاده ميكند. نكته جالب توجه اينكه پخش مويرگي با الهام از سيستم توزيع گردش خون در بدن موجودات زنده بنيان نهاده شده است. بدين ترتيب كه با توجه به آناتومي بدن انسان گردش خون در بدن از قلب شروع شده و پس از شاهرگ و سرخرگها توسط مويرگها به تمام نقاط بدن انسان در جريان است. نكته قابل توجه اين است كه شريان و جريان حاصله از قلب به عنوان مركز تپنده و هميشه فعال شروع ميشود و اين نكته كليدي در مقوله شبكه توزيع مويرگي كالا و خدمات است. يعني با شبيهسازي كه از سيستم گردش خون بدن شد، جرياني از خون تازه و گرم در تمام اوقات شبانهروز و ساليان متمادي در شريانهاي بدن از شاهرگ تا ريزترين مويرگهاي بدن دايما فرستاده ميشود و البته مقداري از آن توسط سياهرگ بازگشت داده ميشود، ميتوان بيان كرد توزيع مويرگي شيوهاي است كه بايد از يك مركز كه ميتواند شركت يا هر يك از نمايندگيهاي آن باشد به توزيع كالا و خدمات بپردازد و جرياني مستمر و دايمي و بدون وقفه را شروع كند.
توزيع مويرگي نظام و تفكري است كه بايد در تمام بخشهاي اقتصادي كه قصد دارند، حضور موفقي در بازار داشته باشند مورد توجه جدي قرار گيرد. مزاياي استفاده از اين متد ارتباطي و اقتصادي در موارد زير است:
اول: جمعآوري اطلاعات دقيقتر و به روزتر از بازار
نيروهاي شاغل در توزيع مويرگي چون با آخرين حلقه نظام توزيع يعني خردهفروشان ارتباط دارند و حتي هنگامي كه در محل كسب خردهفروشان هستند امكان ارتباط آنها با مصرفكنندگان و شنيدن صداي آنها بيشتر است در معرض اطلاعات دقيقتر و به روزتر هستند.
دوم: پوشش بيشتر بازار
تفكر توسعه بازار بر اين است كه براي بلندمدت كار كند و بسترهايي را فراهم سازد تا در طولانيمدت در بازار حضور داشته باشد؛ يكي از اين راهها، شناخت بيشتر بازار هدف از شركت مربوطه و محصولات آن است. براي همين است كه شركتها هزينههاي سرسامآور تبليغات و ارتباطات را ميپذيرند. حال يكي از بهترين راهها در معرض ديد مشتريان و مصرفكنندگان بودن محصولات است.
با به كارگيري نظام توزيع مويرگي با هدف قرار دادن محصولات در ويترين فروشگاهها حتي آنهايي كه فروش پاييني دارند عملا پوشش بازار بيشتري خواهيد داشت و به اين طريق اقدامي در ماندن در بلندمدت انجام شده است.
سوم: ارتباطات گستردهتر با مشتريان
با تهيه بانك اطلاعاتي از تمام خردهفروشان، امكان ارتباطات بيشتر با آنها را فراهم ميسازيد؛ براي مثال از طريق ايميل، تلفن، و فكس آخرين اطلاعات را به ايشان منتقل ميكنيد تا دريافت كنند همچنين با خيال راحتتر مشوقهاي انگيزشي خودتان را به آنها ميرسانيد.
چهارم: كاهش ريسك از دست دادن مشتري
هنگامي كه شما يك بنكدار يا عمدهفروش را از دست ميدهيد، ممكن است درصد قابل توجهي از سهم بازارتان را از دست داده باشيد اما اگر به هر دليل ارتباط شما با يك خردهفروش قطع شود، فقط درصد ناچيزي از سهم بازار كم ميشود و امكان جايگزيني آن نيز سريعتر و سادهتر خواهد بود.
پنجم:كاهش سوختي پول
در كنار توضيحات ارايه شده، اگر با يك عمدهفروش يا بنكدار مشكل مالي پيدا كنيد يا خداي نكرده ايشان ورشكست شوند، بخش قابل توجهي از سرمايه شما درگير ميشود اما اين احتمال هنگام مواجهه با خردهفروشان بسيار پايين است.
ششم:افزايش قدرت چانهزني شركت
عمدهفروشان به دليل خريدهاي كلان، قدرت چانهزني بيشتري داشته و امتيازات بزرگتري از شركتها دريافت ميكنند كه ميزان آن براي خردهفروشان بسيار پايين بوده و شما خودتان را اسير شبكه توزيع نكردهايد.
هفتم:كاهش احتمال شكلگيري رقباي جديد
در بازار شاهد هستيم كه شركتها با اسير كردن خودشان در دست عمدهفروشان و بنكداران عملا با خردهفروشان ارتباطي ندارند و چون اين توزيعكنندگان بزرگ هستند كه بازار را در دست دارند، زماني ميرسد كه آنها با داشتن سرمايه بالا و دكان، خودشان را از شركت توليدكننده بينياز ميبينند بنابراين خودشان با احداث يا خريد كارخانه و معرفي برند خودشان رقيب قدري براي آن شركتي ميشوند كه از بازار توزيع هم بيخبر است.
اخيراً با شكلگيري دهكده جهاني و تعاملات روزافزون و ساده شده كشورها، ديگر بنكداران و عمدهفروشان خودشان را از روي آوردن به سمت توليد و درگيرشدن در پيچ و خمهاي آن نيز خلاص ميكنند و با عقد قرارداد با توليدكنندگان خارجي به خصوص چينيها، توليد را به صورت مديريت بدون كارخانه پيش ميبرند و خودشان با تيزهوشي قابل تحسين در مديريت برند، مديريت نوآوري و مديريت بازاريابي و فروش، انرژيشان را صرف ميكنند.
پس شركتها هم بايد مواظب رقيبپروري از سوي خودشان باشند.
هشتم:كاهش امكان زيرفروشي
بنكداران و عمدهفروشان چون به صورت كلان خريد ميكنند بنابراين از تخفيفات لازم برخوردار ميشوند، بعضي مواقع از شركت توليدكننده به عنوان بانك راحت خود استفاده ميكنند، به اين معني كه پس از تهيه جنس آن را زير قيمت مقرر شده به بازار عرضه ميكنند و عملا با كاهش سود يا در مواردي گذشت از سود، تأمين نقدينگيشان را انجام ميدهند.
حال اين شركت اصلي است كه با معضلاتي چون چند نرخي شدن جنس در بازار، كاهش قدرت فروش خودش، در اختيار قرار دادن بازار به رقبا و… مواجه ميشود.
نهم: جريان دايم نقدينگي
با پيادهسازي و اجراي نظام توزيع مويرگي، شركتها درگير خردهپول بيشتري نسبت به قبل ميشوند و رقم چكها كم ميشود. اما در كنار كاهش ريسك كه توضيح داده شد، جريان دايم و هر روزه پولي به شركت است كه خود در مديريت پول و نقدينگي در بازار امروزه حائز اهميت است.
دهم: امكان تفويض اختيار بيشتر به شعبات
شركتها با به كارگيري نظام توزيع مويرگي با راهاندازي شعبات در سراسر كشور كه گاه با 10 شعبه كل كشور قابل پوشش است و ارايه اختيارات به مديران شعبات درست انتخاب شده و درست آموزش ديده شده، امكان مديريت بر بازار با به كارگيري اصول سرعت، دقت و كيفيت را مهيا ميكنند.
ساير مزاياي پخش مويرگي
در كنار مزاياي اصلي ياد شده براي نظام توزيع مويرگي، اين سيستم مزاياي ديگري هم دارد كه به ذكر عناوين آنها اكتفا ميشود:
گسترش سهم بازار در بين عاملان فروش بيشتر و ياوران بيشتر در بازار
افزايش سود در بلندمدت به دليل كم كردن هزينههاي توزيع سيستم بنكداري و عمدهفروشي و كاهش سوختي پول و…
افزايش چابكي سازمان و امكان سريعتر پياده شدن تفكرات شركت در بازار
پيشينهسازي فروش با به كارگيري نيروهاي شايسته و آموزش مناسب آنها
ارايه خدمات بهتر و بيشتر به مشتريان با سرعت مناسب
افزايش انعطافپذيري در برابر تغييرات احتمالي بازار
كنترل بيشتر بر هويت برند
همترازي بيشتر هدفهاي شركت با هدفهاي مشتريان
ساختن زيرساختهاي محكم در بازار
سرعت عمل در رساندن محصولات به خردهفروشان و حذف يا كم كردن هزينههاي انبارداري آنها
قابليت حمل مستقيم و كاهش ضايعات و حمل مجدد
حمايت بيشتر از خردهفروشان
ارتقاي برنامههاي ضمانت
ارتقاي امكان ترويج در محل خردهفروشيها
مديريت بهتر و بيشتر بر موجودي كالا و برنامههاي انبارگرداني
مديريت بهتر مرجوعيها
پشتيباني فروش
امكان بيشتر توليد سفارشي
آموزش مرتبط با محصول و تكنيكهاي فروش براي خردهفروشان
ارتقاي حس همدلي بيشتر بين شركت و خردهفروشان
كنترل عملكرد توزيع مويرگي با گفتوگوي دو طرفه با خردهفروشان
دقت بيشتر در انتخاب شركاي تجاري با حضور مرتب در بازار
ارتقاي ديدگاه فعاليت تيمي و نگرش سيستمي در سازمان
مديريت شايستهتر تغيير با درك بهتر از بازار و عملكرد رقبا
و كاهش امنيت رواني براي مديران شركت
با توجه به اهميت و ضرورت مديريت توزيع فيزيكي كه اهميت آن در كنار ساير عناصر آميخته بازاريابي قرار ميگيرد، ميتوان گفت: حيات يك توليد كننده و شركت به توزيع مطلوب توليدات آن بستگي دارد و اين اجتنابناپذير است و هر چه شركت در امر توزيع موفقتر باشد در ساير استراتژيهاي خود نيز موفق خواهد بود. در اين ميان توزيع مويرگي به عنوان يك شيوه نوين در عرصه توزيع ميتواند در بعضي صنايع و شاخههاي توليدي بسيار كارآمد و مفيد باشد و نميتوان از رفتن به سمت اين رويكرد اجتناب كرد زيرا تفكر مشتريان به سمت افزايش رفاه و با وجود كثرت رقبا توجه هر چه بيشتر به مشتريان و محبوبيت مشتري غيرقابلانكار است. به نظر يك شبكه توزيع مويرگي در صورتي كامل خواهد شد و در حد اعلاي خود كار خواهد كرد كه در كنار يك سيستم پويا شكل گرفته و حيات يابد. به دليل اينكه سيستم توزيع مويرگي قطعا بايد مانند يك موجود زنده داراي مكانيسمي فعال و پويا باشد.
با اين توضيحات ميتوان گفت:آينده نظام توزيع بازار ايران روي آوردن به 3 عامل است:
گسترش نظام توزيع مويرگي تا سطح آخرين فروشنده
فروش خانه به خانه و بازاريابي تك به تك با بهرهگيري از اينترنت، تلفن و مراجعه حضوري
گسترش فروشگاههاي خردهفروشي بزرگ.
با توجه به اهميت و ضرورت مديريت توزيع فيزيكي كه اهميت آن در كنار ساير عناصر آميخته بازاريابي قرار ميگيرد، ميتوان گفت: حيات يك توليد كننده و شركت به توزيع مطلوب توليدات آن بستگي دارد و اين اجتنابناپذير است و هر چه شركت در امر توزيع موفقتر باشد در ساير استراتژيهاي خود نيز موفق خواهد بود. در اين ميان توزيع مويرگي به عنوان يك شيوه نوين در عرصه توزيع ميتواند در بعضي صنايع و شاخههاي توليدي بسيار كارآمد و مفيد باشد
شركت «به پخش» به عنوان بزرگترين شركت خاورميانه و به عنوان يكي از موثرترين بخشهاي اقتصادي كشور با استفاده از آخرين متدهاي پخش و توزيع، نيروي انساني متخصص، عوامل لجستيكي مطلوب و با بهرهمندي از آخرين دستاوردهاي دنياي فناوري تلاش ميكند تا با ايجاد همكاري موثر با شركتهاي توليدي از يك طرف و عاملان فروش از سوي ديگر، سهمي در بهبود شاخصهاي معيشتي مردم داشته باشد.