هيچ تعجب نكنيد اگر همين امروز و فردا خبري بشنويد از سفر طولانيمدت كاظم جلالي به مسكو؛ چرا كه اين طور كه شواهد و قرائن ميگويند قرار است او، در بيستمين سال نمايندگي مجلس از وكالت ملت استعفا بدهد تا مسووليت سفارتخانه جمهوري اسلامي در روسيه، اين ابرقدرت شمالي و متحد مهم بينالمللي ايران را برعهده بگيرد.
جلالي به مسكو ميرود
اين خبري است كه تا پيش از تاييد توسط فارس، حداقل 2 منبع مطلع در گفتوگوهاي جداگانه با خبرنگار «اعتماد» آن را تاييد كرده بودند. منابعي كه اغراق نيست اگر بگوييم نزديكترين ياران جلالي در پارلمان نيز هستند. غلامعلي جعفرزاده ايمنآبادي، نايبرييس نخست فراكسيون مستقلين ولايي، يعني همان فراكسيوني كه كاظم جلالي رياستش را برعهده دارد و البته بهروز نعمتي، عضو شوراي مركزي اين فراكسيون و لابيگر اصلي آنها، ابتداي هفته گذشته از اين مهم به «اعتماد» خبر داده و گفته بودند كه جلالي نهايتا ظرف يكي، دو هفته آينده به طور مستقيم بر فراز آبهاي نيلگون كاسپين پرواز ميكند و خود را به پهناورترين كشور جهان ميرساند تا بر كرسي حساسي تكيه بزند كه اين چند سال در اختيار مهدي سنايي بوده است.
غلامعلي جعفرزاده ايمنآبادي البته يكشنبه 7 مهرماه از اين مهم به «اعتماد» خبر داده بود؛ زماني كه از او به عنوان نايبرييس نخستِ فراكسيون مستقلين ولايي پرسيديم كه چرا اين فراكسيون پس از برگزاري انتخابات هيات رييسه خود در ابتداي كار مجلس دهم، برخلاف اساسنامه داخلي فراكسيونهاي سياسي پارلمان، نسبت به برگزاري اين انتخابات در سالهاي دوم، سوم و چهارم اقدام نكرده، تلويحا از احتمال برگزاري اين انتخابات در سال چهارم، آن هم صرفا به دليل جدي شدن سفر جلالي به روسيه به عنوان سفير جديد جمهوري اسلامي در مسكو خبر داد. خبري كه درحاشيه گزارش روز دوشنبه هفته گذشته «اعتماد» درباره انتخابات هيات رييسه 3 فراكسيون سياسي مجلس منتشر شد.
اما آنچه ابتداي هفته گذشته از سوي جعفرزاده ايمنآبادي با اما و اگر عنوان شد در ميانه همان هفته از جانب بهروز نعمتي، ديگر عضو ارشد فراكسيون مستقلين ولايي و ازجمله نمايندگان نزديك به كاظم جلالي با قطعيت تاييد شد. نعمتي در اين رابطه به «اعتماد» گفت: «كاظم جلالي نهايتا ظرف يكي، دو هفته آينده به مسكو ميرود.» او كه همچون جلالي، درپي ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان ميانهرو، امكان حضور در ليست اميد تهران را به دست آورد و باز همچون او، پس از ورود به پارلمان از عضويت در فراكسيون اميد سر باز زد و با هدف حفظ كرسي رياستِ لاريجاني در گذار از مجلس نهم به دهم، اقدام به تشكيل فراكسيوني مستقل از اميد كرد، درباره سرنوشت سفير فعلي جمهوري اسلامي در روسيه نيز گفته است: «دوران سفارت آقاي سنايي تقريبا رو به اتمام است.»
سرنوشت مشترك سفراي تهران در مسكو
يك نكته جالب در رابطه با سفر قريبالوقوع جلالي به مسكو، اين بود كه سفير فعلي نيز همچون جلالي كه قرار است سفير آينده جمهوري اسلامي در روسيه باشد، از «بهارستان» راهي مسكو شده بود. سنايي كه در مجلس نهم، بهنمايندگي از مردم نهاوند در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي عضويت داشت، همچون جلالي، رفيق نيمهراه پارلماننشينان بود و بعد از 2 سال حضور در مجلس، وقتي دولت روحاني روي كار آمد و ظريف به عنوان وزير جديد امور خارجه جمهوري اسلامي كار خود را آغاز كرد، به مسكو رفت. سناريويي كه حالا قرار است به نحوي نسبتا مشابه براي كاظم جلالي نيز تكرار شود.
با اين همه، اگر چه جلالي آخرين نماينده مجلس دهمي است كه ظاهرا ميخواهد مسيري را كه از اسفندماه 94 آغاز شده بود، نيمهكاره رها كند اما او نخستين «رفيق نيمهراه پارلمان» در دوره دهم نيست و هستند نمايندگاني ديگري كه خواسته يا ناخواسته از ميانه راه به مسيري ديگر رفتند.
جوان اصولگرايي كه نيامده، رفت
صبح شنبه 18 ارديبهشتماه 95، يعني تنها 8 روز پس از برگزاري دور دوم انتخابات مجلس دهم كه سرنوشت چندين كرسي بلاتكليف پارلمان در دوره نخست، ازجمله يك كرسي حوزه انتخابيه مراغه و عجبشير را رقم زد، محمدعلي حسينزاده، منتخب اصولگراي اين حوزه انتخابيه در خودرويي سواري و به همراه همسر و تعدادي از اعضاي خانواده همسرش بهسمت تهران راه افتاد تا نخستين تحركات و فعاليتهاي خود را به عنوان نماينده تازهوارد مجلس دهم آغاز كند اما هنوز به تهران نرسيده، جان به جانآفرين تسليم كرد. آنهم درپي تصادفي كه اگر چه اين نماينده اصولگراي متولد 56 را در مسير تحقق روياهاي سياسياش ناكام گذاشت، اما نام او را به عنوان صاحب ركورد يكي از كوتاهترين دوران نمايندگي مجلس در تاريخ پارلمان ماندگار كرد.
پايان كار پيرمردِ ديپلمات در كسوتِ
آبا و اجدادي
حسينزاده پيش از آغاز نخستين جلسه رسمي مجلس دهم، به حكم تقدير و براي هميشه با پارلمان و همه تلخيها و شيرينيهايش خداحافظي كرد اما او تنها نماينده اين دوره نبود كه از حق و حقوقِ وكالت ملت به خاطر فرارسيدن نوبت استفاده از آن حق يگانه كه از آنِ هر بنيبشري است، گذشت. چنانكه 5 تيرماه سال جاري، الهه مرگ بار ديگر سر راه يكي از نمايندگان پارلمان ايستاد تا مرتضي صفاري نطنزي، نماينده ميانهروي مردم نطنز و قمصر استان اصفهان كه ازقضا همچون كاظم جلالي، ازجمله اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس دهم بود، از اتمام كار خود در مجلس دهم ناكام بماند. صفارينطنزي البته تفاوتهايي اساسي با حسينزاده دارد. او نهتنها اصولگرا نبود، بلكه به واسطه سالها خدمت در عرصه ديپلماسي و زيرمجموعههاي وزارت امور خارجه، اساسا به اين بازيهاي جناحي پا نميداد. صفاري نطنزي به لحاظ سن و سال و تجربه و كيفيت كار سياسي نيز چندان با حسينزاده قابل مقايسه نبود. چه او، برخلاف منتخب اصولگرايِ مردم عجبشير و مراغه، نهتنها نخستين تجربه جدي سياسياش را در مجلس دهم تجربه نميكرد، بلكه سالهاي سال در مقام سفير جمهوري اسلامي در كشورهاي مهم اروپايي، تجربه اندوخته بود و از اين حيث، او عملا آن چيزي بود كه حالا جلالي ميخواهد باشد.
صفاري نطنزي كه البته از خانوادهاي پارلمانتاريست برآمده و از نوادگان صدرالعلماي نطنزي (عليمحمد عليايي) ازجمله نمايندگان مجلس نخست شوراي ملي بود، خود سفارت را بر وكالت ترجيح داد و از همان روزهاي نخست پس از پيروزي انقلاب، اينجا و آنجا كاردار و سفير ايران در پايتختهاي مختلف اروپايي از روماني و قزاقستان گرفته تا مجارستان و اسپانيا بود. هر چند پس از سالها سفارت، آخرين ماهها و سالهاي عمرش را در كسوت آبا و اجدادياش، يعني وكالت ملت در پارلمان سپري كرد و درنهايت نيز در روزهاي نخست تابستان 98، در حالي كه نماينده همولايتيهاي نطنزي و قمصرياش در مجلس دهم بود، دار فاني را وداع گفت و متعاقبا براي هميشه از هر آنچه به عالمِ سياست مربوط است - چه در مقام سفارت و چه در سمتِ وكالت - دست شست. روحش شاد!
نمايندهاي كه ناظر نمايندگان شد
اگر مرتضي صفارينطنزي و محمدعلي حسينزاده را با وجود تفاوتهاي اساسي، بتوان از اين حيث كه هر دو دراثر فوتِ جان مجلس را نيمهكاره رها كردند با يكديگر مقايسه كرد، محمد دهقانينقندر نيز از اين حيث با كاظم جلالي قابل مقايسه است. دو سياستمداري كه اگر چه اين سالها، چندان با يكديگر همفكر و همراه نيستند اما به هر حال، هر دو به اردوگاه اصولگرايي تعلق دارند و هر دو نيز ازجمله چهرههاي متنفذ در اين جناح سياسي هستند. حال يكي كمي معتدلتر و ديگري، اندكي تند و تيزتر. يكي رييس فراكسيون اصولگرايان نزديك به علي لاريجاني و آن ديگري، همهكاره فراكسيون اصولگرايان طيف موسوم به پايداريها و البته رييس ستاد انتخاباتي محمدباقر قاليباف، در همين انتخابات رياستجمهوري اخير. با همه اين تفاوتهاي ظاهرا جزيي و در عمل، كليدي اما اين دو از نگاه خاص مدنظر اين گزارش، بسيار به يكديگر شبيهاند. چه اگر حالا زمزمههايي از كنارهگيري كاظم جلالي از نمايندگي شهروندان تهراني، آن هم به منظور سفر به مسكو و تكيه زدن بر كرسي كليدي سفير جمهوري اسلامي ايران در روسيه شنيده ميشود، چندي قبل و در روزهايي كه هنوز اسامي حقوقدانان مدنظر سيدابراهيم رييسي، براي حضور در شوراي نگهبان به مجلس معرفي نشده بود، بعضي ناظران اين طور گمانهزني ميكردند كه احتمالا محمد دهقانينقندر، ازجمله گزينههاي قطعي آن فهرست است و مهمتر آنكه اين گمانهزنيها نهتنها چندي بعد جامه عمل به تن پوشيد، بلكه دهقاني موفق به كسب راي مجلس نيز شد تا به منظور تكيه زدن بر يكي از 6 كرسي حقوقدانان شوراي نگهبان از مجلس و نمايندگي همولايتيهايش در شمال خراسان رضوي استعفا بدهد.
2 استعفا و 2 فراكسيون نصفه و نيمه
گفتيم آنچه ابتداي هفته پيش، ما را به اين خبر مهم درخصوص قطعي شدن سفارت كاظم جلالي نزديك كرد، پرسش از اعضاي ارشد فراكسيون مستقلين ولايي درباره علت عدم برگزاري انتخابات هيات رييسه اين فراكسيون در سال جاري بود و نوشتيم كه نايبرييس نخست اين فراكسيون از احتمال برگزاري اين انتخابات در آينده نزديك خبر داده؛ چرا كه بهگفته او، جلالي، رييس اين فراكسيون به زودي راهي مسكو خواهد شد و اين يعني اين فراكسيون بيرييس ميماند و درنتيجه نمايندگان نزديك به رييس مجلس، حالا بايد فكري بهحال رياست فراكسيون خود كنند.
جالب آنكه چيزي كه فهرست شباهتهاي جلالي و دهقانينقندر را تكميل ميكند، ازقضا به انتخابات هيات رييسه فراكسيونهاي متبوع اين دو نيز نامربوط نيست. به اين اعتبار كه اگر حالا «مستقلين ولايي» ناچارند با وجود تاكيد اساسنامه فراكسيون خود به برگزاري انتخابات در هر يك از 4 اجلاسيه مجلس دهم، لااقل در اجلاسيه پاياني، آن هم به دليل استعفاي احتمالي رييس اين فراكسيون اقدام به برگزاري انتخابات هيات رييسه كنند، «نمايندگان ولايي» نيز چارهاي ندارند جز اينكه درپي استعفاي قطعي نايبرييس نخست فراكسيون خود، براي انتخاب هيات رييسه جديد رايگيري كنند. هر چند شنيدههاي «اعتماد» از اردوگاه پايداريهاي پارلمان از اين قرار است كه «نمايندگان ولايي» حالا مدتي است كه آن طور كه بايد و شايد، تشكيل جلسه هم نميدهند و در اين شرايط، احتمالا خالي بودن يكي از كرسيهاي هيات رييسه چندان مشكلساز نباشد. فراموش نكنيم، اگر چه هنوز ماموريت كاظم جلالي، رييس فراكسيون «مستقلين ولايي» لااقل روي كاغذ به پايان نرسيده اما محمد دهقانينقندر، نايبرييس فراكسيون «نمايندگان ولايي» و بازيگردان اصلي اين طيف از اصولگرايان، 25 تيرماه امسال به پايان رسيده و پايداريها حالا نزديك به 3 ماه است كه نه بازيگرداني دارند و نه چنان كه انتظار ميرود، فراكسيوني.