• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4486 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۰ مهر

منع‌ها و محدوديت‌ها

محمد كاظمي

پس از حضور خانم‌ها در ورزشگاه آزادي براي ديدن بازي تيم‌هاي ملي ايران و كامبوج بسيار گفته و نوشته شد كه اين حضور بدون حاشيه خاصي صورت تحقق به خود گرفت و آسمان هم به زمين نيامد و ارزش‌ها هم به خطر نيفتاد و همين خانم‌ها پس از اتمام بازي متمدنانه محل را از آشغال‌ها زدودند و با آرامش به خانه‌هاي خود رفتند. در عوض به يك مطالبه ديرپا از سوي بخشي از زنان جامعه پاسخ محترمانه و مسوولانه داده شد و تبليغات منفي و گسترده بنگاه‌هاي خبرپراكني خاموش شد. نبايد گفته شود كه مگر چند درصد از خانم‌ها چنين مطالبه‌اي دارند و چرا اين موضوع بايد به بحث روز مبدل شود؛ كما اينكه فتاوي مشهور حضرت امام راجع به بازي‌هاي شطرنج و بوكس متوجه بخش بسيار ناچيزي از جامعه بود ولي نگاه حكيمانه آن پير خردمند دخالت عناصر زمان و مكان را در استنباط‌هاي احكام شرعيه مدنظر داشت و نمي‌خواست كه حلال‌هاي خداوند به واسطه سليقه‌ها محدود شود. در واقع مردم بايد احساس كنند كه شريعت شيعه، شريعت سهله و سمحه است و هر روز قيد و‌بندي جديد بر پاي شهروندان نمي‌گذارد. اتفاقا وجود و كثرت مسائل بسيار مهم و اساسي و ضرورت رسيدگي به آنها اقتضا دارد كه از حاشيه‌سازي‌ها بكاهيم و بسياري از گره‌ها كه به سادگي با دست قابل باز شدن هستند را به دندان نسپاريم. متاسفانه ما از اين دست مسائل به ظاهر كوچك زياد داريم كه معلوم نيست چگونه تبديل به تابو شده‌اند و چرا پيرامون آنها اين‌قدر حساسيت ايجاد شده است؟ جالب است كه همين حالا هم خانم‌ها روز و شب در كنار آقايان به سينماها مي‌روند و چون از ابتدا هيچ حساسيت پيرامون آن ايجاد نشد به موضوعي عادي مبدل شد و هيچ هزينه‌اي متوجه جامعه و نظام نشد. تصور كنيد از همان ابتدا مشتاقان سياست‌هاي منع و محدوديت مي‌توانستند در اين زمينه هم تمايلات خود را اجرا كنند...

بايد 40 سال مي‌گذشت، انواع بحث‌ها در مي‌گرفت و صدها و بلكه هزاران خانم مشتاق سينما فشار مي‌آوردند و بعضا بازداشت مي‌شدند و بالاخره بعد از كش‌و‌قوس‌هاي فراوان روشن مي‌شد كه اين محدوديت از ابتدا هم بي‌مورد بوده و يك حق را از خانم‌ها سلب مي‌كرده است! متاسفانه ما مثال‌هاي بسيار از اين نوع داريم كه محدوديت‌هاي من‌درآوردي را خصوصا متوجه خانم‌ها مي‌كند و نيازمند توجه مسوولانه و عبور از نگاه‌هاي تنگ‌نظرانه است. در حال حاضر از موتورسواري و دوچرخه‌سواري خانم‌ها جلوگيري مي‌شود كه هيچ مبناي قانوني ندارد و يك محدوديت غيرموجه است و قطعا شامل منع عده‌اي از شهروندان از حقوق شهروندي و ابتدايي‌شان است. هم‌اكنون ميليون‌ها مرد كه احيانا توانايي خريد اتومبيل را ندارند از اين وسايل نقليه استفاده مي‌كنند و امورات روزانه خود را به انجام مي‌رسانند، به كدام دليل هزاران زن بايد از اين امكان محروم باشند و نتوانند اياب و ذهاب خود را از اين طريق تسهيل كنند؟ در اين ميان ظريف نكته جالبي را مطرح مي‌كرد كه چطور خانم‌ها مي‌توانند در ترك موتورها سوار شوند و اتفاقا در شهرهاي مذهبي مثل قم و مشهد به وفور يافت مي‌شود ولي نمي‌توانند خود موتور را هدايت كنند؟ آيا همه اين محدوديت عجيب براي يك وجب جا روي صندلي موتورهاست؟ اين مثال را آوردم كه نشان دهم برخي محدوديت‌ها تا چه حد از مباني منطقي تهي است و جامعه را رنج مي‌دهد و چه بسيار حقوق خدادادي را سلب مي‌كند؟

واقعيت آن است كه مشكل از نگاه ماست. ما توانسته‌ايم محدوديت‌هاي بسيار ايجاد كنيم و كرده‌ايم و اگر اين نگاه را تغيير دهيم هم مسائل متعدد جامعه حل مي‌شوند و هم هزينه‌هاي بيهوده را پرداخت نمي‌كنيم و اشتغال بي‌مورد فراهم نمي‌سازيم. نگاه درست و اصولي و ديني و شرعي اين است كه همه‌چيز آزاد است مگر اينكه به حكم قانون و شريعت منع و محدوديتي ثابت شود. متاسفانه ظاهرا برخي فكر مي‌كنند كه موضوع به عكس است و بايد براي آزادي‌هاي خدادادي دليل و برهان اقامه شود! به نظر مي‌رسد پس از 40 سال بايد در زمينه انواع محدوديت‌ها و تنگ‌نظري‌ها چاره‌اي بينديشيم و مديريتي عقلاني، مسوولانه با دخالت عناصر زمان و مكان اعمال كنيم تا هم حقوق عامه را تحديد نكرده باشيم و هم پيامي زيبا و اصولي و خردمندانه به جهان مخابره كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون