• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3228 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۵ ارديبهشت

زنگ خطر سطحي نگري

حسين باهر

مدتي است كه واكنش‌هاي تامل برانگيز بدنه اجتماعي به يكسري از اتفاق‌ها در سطح جامعه توجه روشنفكران و نخبگان جامعه را به خود جلب كرده و اسباب نگراني شده است. به عقيده بسياري زنگ خطر در جامعه ايران به صدا در آمده است كه بدنه اجتماعي ايران به سمت سطحي شدن مي‌رود.  سال گذشته شاهد واكنش مردم به فوت مرتضي پاشايي بوديم كه نخبه‌هاي جامعه را شگفت زده كرد. امروز هم شاهد واكنش‌هايي از اين جنس به اتفاق ديگري هستيم. دو تصادف در يك شب رخ مي‌دهد، يكي منجر به فوت قهرمان رالي ايران مي‌شود و ديگري فوت يك دختر جوان معمولي. اما واكنش‌هاي بدنه اجتماعي واكنش‌هاي عجيبي است. در اين ميان چند نكته وجود دارد. نكته اول، براي بدنه اجتماعي مرگ يك دختر معمولي بسيار پررنگ‌تر از مرگ قهرمان رالي كشور است و اين موضوعي نيست كه بتوان به راحتي از كنار آن گذشت. به نظر مي‌رسد جامعه ايران به سطحي‌ترين نقطه خود تنزل يافته است و ركن‌ها و معيارهاي نسل جديد ايران پوسيده است. نكته دوم در تنوع واكنش‌هاست. در كنار همدردي شاهد واكنش‌هايي هستيم كه نفرت از سرمايه‌داري را نشان مي‌دهد. اين اتفاق ناشي از اين است كه فاصله طبقاتي ميان جامعه زياد شده و در چند سال اخير قشر سرمايه‌دار فرصت و امكان نمايش سرمايه‌اش را يافته است. بنابراين افراد جامعه هر روز در خيابان با فاصله طبقاتي درگير است و آن را لمس مي‌كند. نكته سوم همان زنگ خطري است كه پيش‌تر بيان شد. نسل جديد جامعه ايران رو به سطحي شدن گذاشته است. به بيان ساده‌تر ما با نسلي رو‌به‌رو هستيم كه جو زده است و در وراي واكنش‌هايش به رخدادهاي مختلف هيچ منطقي وجود ندارد و تنها تابع جوهايي است كه گاهي از طريق شبكه‌هاي اجتماعي ايجاد مي‌شوند و متاسفانه اين شبكه‌هاي اجتماعي به جاي اينكه در خدمت ارتقاي آگاهي باشد تبديل به ابزاري براي توليد بيهوده و سرگرداني اجتماعي نسل جديد شده است. اما در برابر چنين معضلي چه بايد كرد ؟ در گام اول اين مسووليت متوجه مديران كشور است. به نظر مي‌رسد در چندين سال گذشته بيشتر انرژي مديران براي حل مشكلات ديگر صرف شده و توجه به حوزه اجتماعي و فرهنگ بسيار كم شده است. حتي شاهد هستيم كه بروز چنين اتفاقاتي نگراني مديران را هم برنمي‌انگيزد تا دست به كار شوند.

نسل جديد جامعه ايران از بحران بي‌هويتي و بي‌معياري رنج مي‌برد و براي پيدا كردن مسير درست نياز دارد تا معيارها و منطق‌هاي درست موجود را بشناسد. از سوي ديگر بايد سياست‌هايي در پيش گرفته شود تا اختلاف‌هاي عميقي كه ميان طبقات مختلف جامعه بروز پيدا كرده است حل شود. اين اختلافات فقط شامل اقتصاد نمي‌شود و بايد به همه زمينه‌ها توجه كافي داشت. در اين مسير نقش رسانه‌ها به خصوص رسانه ملي را هم نبايد ناديده گرفت. اين رسانه‌ها هستند كه مي‌توانند براي جامعه و نسل جديد معيارها را مانند مشعلي روشن كنند. معيارهايي كه با نسل امروز تطابق داشته و از جذابيت‌هاي كافي برخوردار باشد تا نسل جديد براي پيدا كردن مسير دست به دامن رسانه‌هايي كه با ساختار جامعه ما سنخيتي ندارند، نشوند و پاي در مسيرهاي اشتباهي كه تنها از روي جو زدگي است، نگذارند. در كنار رسانه ملي بايد اين امكان براي ديگر رسانه‌ها از جمله روزنامه‌ها و مجله‌ها هم فراهم شود تا با آزادي عمل بتوانند در اين مسير فعال شوند و مانند تزريق نيكي در جاده‌اي تاريك براي جامعه و نسل جديد ايران عمل كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون