برخيز و اول بكش (298)
فصل بيست و هفتم
يك نقطه پايين
عملياتي ديگر براي ترور
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
يكي از اسامي كه از آرشيوهاي حماس جمعآوري شد، اياد باتات بود، مامور ارشد عملياتي نظامي كه بر حملات داخل كرانه باختري متمركز بود. اسناد نشان ميداد كه او در مواردي در كمين زدن سربازان ايدياف دخالت داشته است. اسراييليها بعد از چند ماه در نهايت رد او را در يك خانه امن در دهكده بيت عوا گرفتند. يك عمليات با نام رمزي سياهچاله و اژدها ريختند تا او را بكشند. موشه ياآلون كه دورهاش را به عنوان سرپرست آمان به پايان برده بود و اكنون به عنوان سرپرست فرماندهي مركز ايدياف خدمت ميكرد، در روز 19 اكتبر سال 1999 به پست فرماندهي عمليات كه در يك چادر بزرگ در نزديكي دهكده بيت جوبرين كه خيلي از دهكده بيت عوا دور نبود، آمده بود. با آنكه ماموران عملياتياش تقريبا سه روز براي كشيدن نقشه فرصت داشتند اما سريعا متوجه شد كه آنها فقط بخشي از اطلاعات مورد نياز را دارند. هيچكس از واحد 8200 آنجا نبود و هيچكس از واحد 9900 براي عمليات پهپادي هم نبود. حتي اگر آنها هم بودند باز مونيتورهايي كه روي آن بتوان اطلاعات را نشان داد، نبود. افسر اطلاعاتي مرتبط شين بت در يك نقطه ديگر بود و دسترسي به او به كيفيت پرنوسان دريافت تلفن همراهش بستگي داشت. ياآلون با اشاره به واحد سايرت متكال كه او زماني آن را فرماندهي ميكرد، گفت، «انگار من از يك جاي ديگر با يك فرهنگ ديگر آمدم، همهچيز متفاوت عمل ميشد. خيلي عجيب بود كه كسي ديگري مسائل مرتبط با عمليات را ميدانست و براي فرماندهي مقدور نبود كه دستور عمليات را بدهد.» ياآلون و ديسكين تصميم گرفتند كه ادامه عمليات ريسك غيرقابل قبولي دارد. آنها عمليات را لغو كردند و تمامي تلاشها براي كشتن باتات را بهطور موقت نگه داشتند. ديسكين گفت: «ما در بيت عوا متوجه شديم كه در كل گنگ و كر بوديم. از خودمان پرسيديم كه چه كار كرديم كه دفعه بعد اين كارها را نكنيم.» راهحل در تئوري آسان بود. همه افراد لازم را در مقر فرماندهي بگذاريد بهطوري كه آنها بتوانند با يكديگر حرف بزنند و مونيتورها را كه خلاصهاي از دادهها را نشان ميدهد، نگاه كنند. شين بت، يانام، واحدهاي كماندويي ايدياف (ماتكال، فلوتيلا 13، چري / داو دوان)، واحدهاي 8200، 504 و 9900 آمان و در نهايت نيروي هوايي همگي در يك اتاق جمع شوند – ديسكين گفت: «زير نور فلورسنت و نه در چادرهاي كهنه و پاره»- كه تمامي دادههاي در دسترس و لازم هم آماده باشند. اما هر چند كه اجراي راهحل به خاطر تعدادي از موارد پاسخگويي، فرماندهي و كنترل سخت بود طي سالها رسم بر اين شده بود كه بازوهاي مختلف سرويسهاي نظامي و اطلاعاتي بهطور موازي عمل كنند و از آنجا كه ماموران عملياتي از واحدهاي مختلف ميآمدند، آنها با اصطلاحات حرفهاي متفاوت حرف ميزدند. گاهي مواقع، برخي افراد بيشتر با چمن دم در مشكل داشتند تا با امنيت ملي. ديسكين در شينبت و ياآلون در ارتش مجبور شدند تا تعدادي از روشهاي دستوپا گير بروكراسي و مشكلات بين فردي مختلف را كنار بگذارند تا هر كسي بتواند به فضاي طبقه دوم فرماندهي شينبت كه به درستي اتاق مشترك جنگ ناميده ميشد، دسترسي داشته باشند. به ويژه مقاومت واحدهاي سفت و سختي مانند 8200، سيگنيت، واحد آمان، كه مصر بودند شينبت زير نظر آنها بيايد تا آنها زير نظر شينبت.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه