ادامه از صفحه اول
ناخرسندي از متحد سنتي
در نتيجه عربستان سعودي تلاش ميكند روابط خود را با چين و روسيه تقويت كند. سفر سلمان بن عبدالعزيز پادشاه سعودي در سال 1396 به مسكو و بلافاصله سفر محمد بن سلمان وليعهد اين كشور در سال 1397 به روسيه، نشان از عزم رياض براي تبديل توسعه و گسترش روابطش با روسيه بود. اراده از سوي عربستان سعودي با استقبال روسيه هم مواجه شده است كه علاقهمند است جاي پاي قدرتمندتري براي خود در منطقه خليج فارس ايجاد كند. روسيه همزمان علاقهمند است كه نهتنها جاي خود را در منطقه باز كند، بلكه از نفوذ و اعتبار امريكا در منطقه هم كم كند. اولين منفذي كه روسها براي بازكردن مسير خود به سمت خاورميانه دنبال آن هستند، قراردادهايي در حوزههاي نظامي و دفاعي است. در شرايطي كه نگاه كاسبكارانه ترامپ به منطقه باعث بدبيني در ميان اعراب شده است، مسكو تلاش ميكند تا بخشي از دلارهاي نفتي اعراب حاشيه خليجفارس را به صنايع نظامي خود برساند. بر خلاف امريكاي ترامپ كه به دنبال ايجاد نظام «امنيت اجارهاي» در منطقه است، روسها تلاش ميكنند با نگاه سنتي بده- بستان سياسي و امنيتي با كشورهاي منطقه وارد رابطه شوند؛ روشي كه از سوي كشورهاي منطقه بيشتر مورد پسند است. يكي ديگر از زمينههاي همكاري عربستان سعودي و روسيه، حوزه نفت است كه باز هم به دليل سياستهاي امريكا در حوزه انرژي به مرحله جديدي وارد شده است. همكاري سالهاي اخير عربستان سعودي و روسيه در قالب آنچه از آن با عنوان «اوپك پلاس» ياد ميشود، بر اساس منافع مشترك دو كشور در حوزه انرژي شكل گرفته است. هم عربستان سعودي و هم روسيه، به عنوان دو كشور عمده توليدكننده نفت كه بخش عمده درآمد ارزيشان بر مبناي صادرات نفت خام است، احساس ميكنند سياستهاي اخير دولت ايالات متحده امريكا منافع آنها را در خطر قرار داده است، در نتيجه براساس منفعت مشترك در مقابله با سياستهاي امريكا، وارد همكاري با يكديگر شدهاند. امريكاييها بر مبناي سياست استراتژيك افزايش وابستگي كشورهاي جهان به نفت امريكا، براساس برنامهاي كه به آن لقب «تسلط انرژي» دادهاند، تلاش ميكنند كه جايگاه مهمترين كشور توليدكننده نفت را در اختيار بگيرند. در عين حال واشنگتن بهشدت در طول دهههاي گذشته از مديريت انحصاري قيمتهاي نفت توسط اوپك، نارضايتي داشت، در نتيجه تلاش ميكند كه سازمان كشورهاي صادركننده نفت (اوپك) را تضعيف كند. اين سياست امريكا هم مورد پسند سعودي نيست. مسكو و رياض هر دو تصور ميكنند كه سياستهاي اخير امريكا، منافع آنها را به خطر انداخته است و همين خطر مشترك باعث افزايش همكاريهاي آنها شده است. عربستان و روسيه همچنان به استخراج متعارف نفت خام متكي هستند و برنامه دارند كه تا چندين دهه ديگر نيز براساس بهرهبرداري از منابع نفت متعارف، درآمدهاي خارجي خود را داشتهباشند، در برابر، امريكا با تكيه بر فناوريهاي بهرهبرداري غيرمتعارف از جمله نفت شيل و ماسه، تلاش ميكند تا درآمدهاي اين كشورها را از صادرات نفت خام به خطر بيندازد. اين نكته را هم بايد اضافه كرد كه در حال حاضر نقش ايران به دليل تحريمهاي امريكا در بازار نفت بسيار كمرنگتر از گذشته شده است. در نتيجه به نظر ميرسد كه در همكاريهاي نفتي ميان روسيه و عربستان، نقش چنداني براي ايران در نظر گرفته نشده باشد. با اين حال روسها علاقهمند هستند كه اگر قرار باشد ترتيبات امنيتي تازهاي در منطقه خليج فارس با همكاري ايران و عربستان سعودي شكل بگيرد، نقش روسيه نيز به عنوان يك بازيگر فعال در اين ترتيبات جديد ديده شود. با اين حال نميتوان توقع داشت با وجود شراكت راهبردي كه ميان تهران و مسكو وجود دارد، پوتين توان شكستن يخ رابطه را ميان عربستان و ايران داشته باشد. هر چند در حوزه نفت ميشد مثلث تهران- مسكو و رياض را يك بازيگر موثر در تقابل با سياستهاي امريكا در حوزه نفتي قلمداد كرد اما در شرايط فعلي كه ايران در بازار رسمي نفت حضور ندارد، نميتوان چنين اتحادي را جدي گرفت. در اجلاس اخير وزراي نفت اوپك شاهد بوديم كه روسيه و عربستان بدون نظر گرفتن از ديگر كشورهاي عضو اوپك يك توافقنامه دوجانبه امضا كردند كه البته با مقاومت وزير نفت ايران مواجه و اصلاحاتي در اين توافق انجام شد. اين رويدادها نشان ميدهد كه در حال حاضر استمرار صادرات بشكههاي نفت و عدد صادرات است كه جايگاه و تاثير يك كشور را در بازارهاي جهاني نفت و سياست بينالمللي نشان ميدهد و در فقدان صادرات نفت ايران در بازارهاي رسمي، حتي كشورهايي كه روابط راهبردي با تهران دارند، روي ايران به عنوان يك بازيگر موثر در بازار حساب باز نميكنند. قطعا اگر شرايط صادرات نفت خام ايران به حالت عادي بازگردد، ايران ميتواند نقش خود را در اوپك و اوپك پلاس بازيابد و نبايد فراموش كرد كه سياستهاي نفتي ايران با عربستان سعودي نسبت به سياستهاي نفتي ايران و روسيه نزديكتر و همدلانهتر است.
عاقبت وطن فروشي
اين اقدامات مقابل توان امنيتي و نظامي سرويسهاي كشورهاي ديگر انجام شده و خود ميتواند گوياي گستره توان اقدامات سپاه پاسداران باشد. به اين ترتيب سپاه پاسداران با وجود تمامي هزينهها و مراقبتهايي كه از اين فرد ميكردند، توانست با درايتي كه به خرج داد، او را دستگير كند. دستگيري اين فرد، نشان از قدرت عقلانيت و توان مديريتي سپاه دارد. همچنين بخشي از تاثير اين دستگيري بر ديگر نيروهاي مخالف و معارض نظام خواهد بود و آنها بايد بدانند افرادي كه دست به اين اقدامات ميزنند و عملا وطنفروشي ميكنند، عاقبتي مشابه روحالله زم خواهند داشت؛ به هر حال اين تنها عاقبت و سرنوشت او نيست و براي آنها نيز تكرار خواهد شد. هر كسي كه به اين سرزمين و شهروندان پاكش خيانت كند بايد روزي پاسخگوي اقدامات خود باشد. از ديگر سو، دستگيري زم بر فضاي داخلي كشور نيز موثر خواهد بود. در مجموع امروز نمايندگان مجلس نيز همچون ديگر شهروندان از اين دستگيري خرسند و خوشحالند و دست سربازان گمنام امام زمان(عج) را به گرمي ميفشارند.