• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4492 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۸ مهر

‎يك «فم‌تريپ» و هزار حرف

‎پرستو فخاريان

‎برگزاري فم‌تريپ‌ها يا تورهاي آشناسازي يكي از راه‌هاي بازاريابي در دنيا شناخته مي‌شود. در يكي، دو سال اخير و با رشد هرچه بيشتر شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌هاي جديد، مهمانان فم‌تورهاي داخلي از فعالان رسانه‌هاي سنتي كه پيش از اين به عنوان تنها افراد مورد وثوق جامعه شناخته مي‌شدند و محتواي توليد شده توسط آنها مي‌توانست در ميان مردم برد خبري داشته باشد، به سمت اينستاگرامرهايي رفته كه شايد برخي از آنها بيشتر از برخي رسانه‌هاي سنتي مخاطب و بازديدكننده دارند. نظير اين سفرهاي آشناسازي طي سال گذشته در مقاصدي همچون ماكو و كرمان و با حضور برخي اينفلوئنسرهاي اينستاگرامي داخلي برگزار شد و متوليان اين برنامه‌ها معتقدند كه اين برنامه تاثيرهاي بسيار زيادي داشته است. ‎چندي پيش اما يك فم‌تريپ كه تمركز آن جذب گردشگر خارجي بود، در ايران برگزار شد؛ توري كه با انتقادات بسياري مواجه شد و در عين حال، بسياري نيز آن را ستودند. فم تريپ «ايران را احساس كن (FeelIran) » كه به تلاش يكي از اينفلوئنسرهاي ايراني برگزار شد، ميزبان 11 عكاس و اينفلوئنسر اينستاگرامي خارجي بود كه منابع مالي‌اش را برخي سرمايه‌گذاران و صاحبان كسب و كار تامين كرده بود.‎اما چرا اين پروژه تا اين حد جنجالي شد؟ در عين حالي كه برخي مردم و كارشناسان از اين پروژه حمايت كردند و عملا آن را بي‌نقص مي‌دانستند، دو گروه اصلي نيز مخالف اين فم‌تريپ بودند؛ گروه نخست، اين انتقاد را مطرح مي‌كردند كه تصويري كه از ايران درحال بازنمايي توسط اينفلوئنسرها است، تصويري غلط است، چرا كه چالش‌هاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي ايران به آنها نشان داده نمي‌شود. اين گروه دچار يك اشتباه شناختي شده‌اند چرا كه نمي‌دانند تورهاي آشناسازي كه براي معرفي مقاصد گردشگري شكل مي‌گيرند، اساسا قرار نيست چهره‌اي زيبا از مقصد مورد نظر را نمايش دهند. ‎گروه ديگر اما انتقادات كارشناسي‌تري به اين پروژه دارند. به باور آنها، اينفلوئنسرهاي انتخابي در اين پروژه كساني نبوده‌اند كه بتوانند تعداد قابل توجهي از خارجي‌ها را به ديدن ايران ترغيب كنند. بر همين اساس، آنها استدلال مي‌كنند كه بودجه دولتي در مسيري حيف و ميل شده كه نتيجه خاصي نخواهد داشت؛ حال آنكه آنها به اين نكته واقف نيستند كه تجربه نشان داده دستگاه‌هاي دولتي عملا در اجراي چنين پروژه‌هايي كمك مالي نمي‌كند. بخش خصوصي نيز كه در اين زمينه اسپانسر بوده حتما محاسبات لازم را براي بازگشت سرمايه خود داشته و سپس با آن همكاري كرده است. از سوي ديگر، اين دسته از منتقدان تاكيد مي‌كنند صفحه اينستاگرامي اين پروژه به جاي آنكه با دنبال‌كنندگان خارجي پر شود، بيشتر در جذب مخاطبان ايراني موفق بوده و اين يعني نتوانسته بخشي از اهداف خود را محقق كند؛ انتقادي كه به نظر قابل تامل است. اين منتقدان همچنين معتقدند تصاوير و محتوايي كه در صفحات اجتماعي اينفلوئنسرهاي مدعو منتشر شده نيز به نسبت تعداد دنبال‌كنندگان اين صفحات با استقبال كمتري روبه‌رو شده و از اين حيث نيز هدف پروژه به گونه‌اي ابتر مانده است؛ اين انتقاد نيز به نوعي قابل قبول به نظر مي‌رسد.‎به هر روي بودجه بازاريابي و تبليغاتي كه در سال‌هاي اخير براي دستگاه متولي گردشگري ايران در نظر گرفته شده، چندان قابل ملاحظه نبوده؛ از سوي ديگر، به بيان برخي مسوولان در معاونت گردشگري وزارت تازه‌‌تاسيس گردشگري، تمام بودجه تعريف‌شده براي اين بخش تخصيص پيدا نمي‌كند. در چنين شرايطي، برگزاري تورهاي آشناسازي براي افرادي كه مي‌توانند در جوامع خود مردم را به سفر تشويق كنند يا دست‌اندركاران صنعت گردشگري در ديگر كشورها كه مي‌توانند براي ورود گردشگر به كشور برنامه‌ريزي كنند، حتما بي‌تاثير نخواهد بود؛ اگرچه انتخاب هوشمندانه مهمانان اين تورها از اهميت بسزايي برخوردار است. به نظر مي‌رسد تجربه «Feel Iran» به عنوان تجربه‌اي متفاوت و كارآمد، مي‌تواند به كمك دست‌اندركاران حوزه سفر بيايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون