• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3228 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۵ ارديبهشت

حاشيه‌هاي حضور كلمن در ايران

پارادوكس در ورزش

علي عالي

 

1- «اين طور حضورها بيشتر جنبه تجاري دارد تا ورزشي. خودم زياد با اين طور حضورها موافق نيستم. فدراسيون بايد در اين زمينه پاسخگو باشد. البته درباره هزينه‌ها گفته شده است كه بخش‌خصوصي آن را پرداخت كرده، با اين حال بخش خصوصي هم مجاز نيست به نام فعاليت ورزشي، هر اقدامي انجام دهد. اين موضوع را بررسي و نكات منفي و مثبت آن را حل و فصل مي‌كنم.» اين جملات، واكنش وزير ورزش ايران درباره حضور كلمن در ايران است. او رسما «مخالفتش» با حضور كلمن در ايران را اعلام مي‌كند و از فدراسيون مربوطه «پاسخ» مي‌خواهد و اعتقاد دارد كه دعوت از يك چهره سرشناس و ايجاد بستر تجاري از اين طريق، «هر» اقدامي محسوب مي‌شود كه «مجاز نيست». كلماتي كه هر كدامش مي‌تواند فلسفه ذهني و كاري وزير ورزش ايران را بيان كند. چند روز قبل، وزير ورزش در اقدامي عجيب، رييس فدراسيون اتومبيلراني را به‌خاطر آنچه «فعاليت اقتصادي و سياسي» بيان شده بود، بركنار كرد. همچنين بركناري مديركل تربيت‌بدني استان فارس هم در حال وقوع است، آنجا كه برگزاري يك همايش اصولگرايان در مجتمع پرورش اسب در شيراز، علت آن اعلام شده است. اينها اطلاعاتي است كه قطعا ذهن هر مخاطبي را به‌خود مشغول مي‌كند.
2- درآمدزايي در ورزش ايران از آن دست اقدامات هميشه پرحاشيه بوده است. حتي در زمان اصلاح‌طلب‌ترين دولت‌ها. وقتي محسن صفايي‌فراهاني و محمد دادكان به بهترين شكل درآمدزايي كردند و به «استقلال فدراسيوني» رسيدند اما عمر مديريتي‌شان كامل نشد يا استعفا دادند يا بركنار شدند. نگاهي كه امروز در ورزش حرفه‌اي ايران به مبحث اسپانسرشيپ و درآمدزايي مي‌شود، نگاهي اصولي نيست. وزارت ورزش، سازمان‌ها و باشگاه‌هاي ورزشي در ايران، بدون توجه به اصول علمي اسپانسرشيپ ورزشي اغلب در جذب اسپانسر ناكام مي‌مانند و اين گونه مهم‌ترين منبع درآمدزايي خود را از دست مي‌دهند. جالب اينجاست كه «فرصت‌ها» تبديل به «تهديد» مي‌شود! مثل فرصت حضور روني كلمن در ايران كه با وجود خيل عظيم مشتاقان، نيمه‌كاره ماند و به كشورش بازگردانده شد. گويي همه بخش‌هاي مديريتي ورزش كشور در مسير درستي قرار دارد و مهم‌ترين مشكل، حضور يك امريكايي در ايران است. وزارت ورزش اعلام مي‌كند «ورزش محملي براي كار تخصصي و حرفه‌اي ورزش است نه پايگاهي براي مناسبات اقتصادي، سياسي و جناحي برخي افراد و جريان‌ها»؛ جمله‌اي كه بيشتر به «سليقه شخصي» مديران بازمي‌گردد تا دستورالعملي اجرايي و اداري در مجموعه ورزش ايران. وزارت ورزش به‌صورت اعجاب‌آوري به «فدراسيون‌داري» و «تيم‌داري» روي آورده است. وزير ورزش است كه به‌جاي رييس فدراسيون براي دبيركل و نواب‌رييس حكم صادر مي‌كند تا فدراسيون كاملا هماهنگ باشد. وزارت حتي حساب‌هاي مالي يك فدراسيون را چك مي‌كند و در تازه‌ترين اقدام، مربيان خارجي و سرپرست تيم‌هاي ملي هم از فيلتر «وزارت» رد مي‌شوند. فدراسيون‌ها چه اختياراتي دارند؟ سرنوشت تيم‌هاي وزارت ورزش در چه وضعيتي است؟
3- به‌نظر مي‌رسد وزير ورزش در كلمه «سياسي و اقتصادي» دچار تناقض است. او برخورد تندي با افرادي داشته كه به‌زعم او فعاليت سياسي و اقتصادي داشته‌اند. اما پاسخي نمي‌دهد كه سازوكار فعاليت‌هاي تحت‌پوشش وزارت ورزش چگونه است. كدام مديرعامل باشگاه پرسپوليس به‌انتخاب هيات‌مديره بوده است؟ رحيمي، منتقمي، سياسي يا نژادفلاح؟ بر اساس كدام قانون، وزارت ورزش «نماينده حراست» را به مذاكرات يك سرمربي ملي مي‌فرستد؟ چرا درباره بركناري رييس فدراسيون شفاف‌سازي صورت نگرفت؟ مشكلات قضايي براي مديرعامل و عضو هيات‌مديره باشگاه‌ها ربطي به مسائل سياسي و اقتصادي نداشت؟ اگر در دولت قبلي با معضل «ورود بي‌رويه سياسيون» مواجه بوديم، حال از آن سمت بام افتاده‌ايم. آن هم در شرايطي كه كشور از وجود «مديران ورزشي توانمند» خالي است.
4- بند آخر را براي وزير ورزش ايران و تجربه حضور «مناسب» سياسيون در ورزش مي‌نويسم. حضور سياست‌پيشه‌ها در ورزش آلمان به معناي ناتواني فدراسيون و نهادهاي تحت رياست آنها به دليل ناآشنايي اين افراد با اصول ورزش نيست! در سرزمين ژرمن‌ها رابطه تنگاتنگ سياست و ورزش از زمان حضور گرهارد شرودر به جاي هلموت كهل كم علاقه به ورزش در سمت صدر اعظم شروع شد. اين دورتموندي اصيل در روزهاي ابتدايي نشستن بر صندلي صدارت، جمله‌اي تاريخي بر زبان آورد: «مهم نيست الان شالكه و بايرن درصدر جدول هستند. قلب من براي آن تيمي مي‌تپد كه در حال حاضر در رتبه‌هاي مياني است. براي بورسيا دورتموند!» شرود در بازي‌هاي اروپايي خانگي دورتموند شال گردن اين باشگاه را همراه داشت و در جايگاه ويژه همراه روسا اين تيم، بازي‌ها راتماشا مي‌كرد. حضور او در عرصه ورزش، تنها جنبه هواداري و تبليغي نداشت. شرودر در مجلس آلمان، قوانين و ضوابطي به نفع ورزش و در جهت به جريان افتادن رقم مالياتي مناسب تصويب كرد. پرداخت ماليات در فوتبال آلمان به اندازه آنچه در اسپانيا مرسوم است و در نهايت منجربه فرارمالياتي امثال مسي مي‌شود، سخت و طاقت‌فرسا نيست. سيستم منظم مالياتي به باشگاه‌ها اجازه مي‌دهد در پرداخت‌ها و دريافت‌ها، حد نصاب منظم و تعريف شده‌اي داشته باشند. به‌نظر مي‌رسد قبل از اينكه «پارادوكس‌هاي ورزش ايران» را حل كنيم، بايد ابتدا پارادوكس‌هاي ذهني مديران را حل كنيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون