• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4513 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۷ آبان

گروه‌هاي خشن

سيد علي ميرفتاح

دو، سه شب پيش «جوكر» را ديدم و آن را بسيار جدي و قابل تامل و هنرمندانه يافتم. مدت‌ها بود فيلمي به اين خوبي و درستي نديده بودم و فرم و محتواي اثري به ظاهر فانتزي، چنين به فكرم فرو نبرده بود. منتقد سينما نيستم، عرضم از موضع نقد نيست بلكه به عنوان يك «تماشاگر» معمولي فيلم را به ‌شدت پسنديده‌ام، بي‌وجه نمي‌دانم كه درباره‌اش گفت‌وگو كنم. از معايب دنباله‌دار نوشتن اين است كه مطمئن نيستم، خواننده امروز يادداشت چند روز قبلم را خوانده باشد و بحث نيمه‌كاره‌ام را به ياد داشته باشد. خاصه در اين اوضاع و احوال، كرگدن‌نامه كيلويي چند؟ عجيب اينجاست كه خودم به همه نويسنده‌ها توصيه مي‌كنم كه در روزنامه و مجله مطلب سريالي ننويسند و در يادداشت‌هاي‌شان مخاطب را به قبل و بعد حواله ندهند، دست بر قضا خودم به دام افتاده‌ام، ناخواسته مجبورم نوشته سه‌شنبه گذشته‌ام را پي ‌بگيرم. توقع بيجا ندارم كه عرايض ناقابلم به يادتان مانده باشد صرفا براي اينكه حرف امروزم روي هوا نباشد، يادآوري مي‌كنم كه صحبت از بدي‌هاي «من‌وتو» بود و اينكه چنين رسانه‌‌اي، مربي چه نوع مردماني است و از دل آموزه‌هاي بفرماييد شام، سمت نو و اتاق خبر چه گروه‌هايي سر بلند مي‌كنند و قد مي‌كشند. فيلم جوكر مستقيم و غيرمستقيم به نحوي مويد عرايض بنده است. در پاي رسانه‌هاي مبتذل و مرموز گروه‌هايي تربيت مي‌شوند كه جز كاميابي شخصي به چيز ديگري فكر نمي‌كنند و جز به هم زدن نظم عمومي و آسيب زدن به ديگران طرح و برنامه‌اي در ذهن ندارند. در فيلم جوكر، مردماني به خيابان مي‌آيند كه محض خنده و تفريح، ديگران را مي‌آزارند و مي‌كشند، بي‌آنكه بگويند چه مي‌خواهند بانك‌ها را آتش مي‌زنند و دنيا را به هم مي‌ريزند و... مثالي كه هفته گذشته زدم چند تصوير عجيب و غريب بود از تظاهرات لبنان. قصه بنزين هم در تهران و چند شهر ديگر باعث شد، جسته و گريخته با گروه‌هاي قليلي روبه‌رو شويم كه شبيه باقي معترضان نيستند، مهم‌تر از همه شبيه مردم نيستند و مساله‌شان هم مطلقا پايين آمدن قيمت بنزين نيست. ديروز مصطفي تاجزاده در كانال تلگرامي‌اش، فيلمي از تظاهرات مردمي منتشر كرد كه بسيار جالب بود و نه فقط مسوولان را وادار به تحسين مردم مي‌كرد بلكه ناظران سياسي را نيز در برابر چنين مردم با شعوري به تواضع وامي‌داشت. مردمي در كمال آرامش نشسته‌اند و خواهان احقاق حقوق فقرا هستند اما از هر نوع شعار ساختارشكنانه و رفتار بي‌ادبانه و خشونت‌بار پرهيز مي‌كنند. تاجزاده نوشته بود، جمهوري اسلامي بايد قدر چنين معترضان معقول و متيني را بداند. در اين تكه فيلم زن و مردي جوان براي مردم صحبت مي‌كنند و حضور خطرناك برهم‌زنندگان امنيت را هشدار مي‌دهند. آنها صراحتا شعار مي‌دهند كه قصد شورش و بلوا و ناامني ندارند و صرفا خواهان مذاكره با ارباب قدرتند بلكه قدري از مشكلات معيشتي مردم حل شود. اين نوع اعتراض مدني كجا شورش و بلواي دست‌پرورده‌هاي من‌وتو و منافقين كجا؟ مردم كوچه و بازار و ايران‌دوست را مقايسه كنيد با حضور بعضي تربيت‌شدگان مكتب من‌وتو كه به بهانه بنزين به اموال عمومي آسيب مي‌زنند و مردم را به زحمت و دردسر مي‌اندازند. رفيقي مي‌گفت در شهر محل سكونتش چند تن از همين گروه خشن راه را بند آورده‌اند و نه با پليس كه ابتدا با مردم عادي درگير شده‌اند و كار مردم را مختل كرده‌اند. اين گروه خشن كه اتفاقا بعضي‌هاي‌شان ماسك زده‌اند همان‌هايي هستند كه مدل فانتزي‌شان را با ماسك دلقك در فيلم جوكر مي‌بينيم. به نظرم اين فيلم معني‌دار است و رشد و گسترش طبقه‌اي را هشدار مي‌دهد كه رسانه‌هاي مبتذل و دروغ پرداز تربيتشان كرده‌اند. قصه مختص خاورميانه يا ايران نيست بلكه در امريكا و اروپا هم گروه‌هاي خشن و بي‌مسووليت «مساله»اند و متفكران غربي را بابت كاركرد خطرناك رسانه‌هاي درجه 3 به فكر واداشته‌اند. جاي فكر هم دارد... مجددا تاكيد مي‌كنم كه بايد بين گروه‌هاي خشن با مردم عادي تفاوت جدي قائل شد و گفتار و كردار اولي را به پاي دومي ننوشت و برعكس. مردم دردمندند و از سر درد يا براي رسيدن به هدفي خاص يا محض آرمانگرايي تظاهرات مي‌كنند اما دست‌پرورده‌هاي من‌وتو به جاي تظاهرات دعوا راه مي‌اندازند، به جاي شعار فحش مي‌دهند و به جاي هدف، دنبال لذت‌هاي دم دستي‌اند. تظاهرات و مخالفت‌هاي مدني در ايران بيش از 100 سال سابقه دارد و ما در موقعيت‌هاي مختلف بسيار ديده‌ايم كه اقشار مردم به خيابان مي‌آيند و خواسته خود را از طريق شعار و پلاكارد به گوش مسوولان مي‌رسانند. حتي تظاهرات سياسي خشونت‌بار هم در بعضي مواقع ديده شده كه در ذيل فعاليت سياسي تقسيم‌بندي مي‌شود. اما دعوا و زنجيركشي و كتك‌كاري فعاليت سياسي نيست. همچنان كه قليان كشيدن در خيابان نمي‌تواند فعاليت سياسي ناميده شود. اينجاست كه هر كسي بايد از گروه‌هاي خشن فاصله بگيرد و نگذارد كه هدف، حرف و فعاليتش با آنها درآميزد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون